در تفسير قسمتى از آيات سوره « يس » آمده است : چون حبيب نجّار خبر رنج و مشقّت رسولان خدا را از دست مردم « انطاكيه » شنيد به شتاب ، از منزل خود كه در نقطهاى دور دست از شهر قرار داشت ، به سوى مردم آمد ، اين انسان فداكار از مؤمنان واقعى بود . وى از درآمد كسب ...
ذكر حقيقى است كه هركس به آن آراسته گردد ، جز به او نينديشد و جز به خاطر او كارى نكند و اخلاقى جز اخلاق او نداشته باشد . ابو عبداللّه راضى گفت : پيش « وليد سقّا » رفتم و مىخواستم كه در فقير از او سؤال كنم ، سربرآورد و گفت : فقير به كسى گفته مىشود كه هرگز ...
نوشتهاند :« شقيق بلخى » سه روز بىغذا ماند ، پس از سه روز در حالى كه از زيادى عبادت و گرسنگى ، ضعف گرفته بود ، دست به درگاه حق برداشت و عرضه داشت : « اَطْعَمَنِى » خدايا ! گرسنهام غذايم بده . پس از فراغت از دعا شخصى را ديد كه به طرف او مىآيد ، به شقيق ...
در تفسير «روح البيان» آمده است :در زمانهاى دور ستمگرى قصر با شكوهى بنا كرد ، آنگاه از باب تكبّر و غرور فرمان داد كسى به آن قصر نزديك نشود و گفت : مجازات تخلّف از اين فرمان قتل است .او تصوّر مىكرد ، جز آشنايان ، هر كس به آن قصر نزديك شود ، قصد سويى ...
رحمت و مهر حق به همه موجودات و به ويژه انسان، حقيقتى است كه چون روز روشن و خورشيد تابناك در برابر ديد هر عاقل منصفى است و به نظر نمى رسد كه نيازى به توضيح و تفصيل و شرح و بيان داشته باشد.ولى از آنجا كه گاهى ديو غفلت به انسان حمله مى كند و چشم او را از ...
خداى متعال در قرآن مجيد ، از « اصحاب اخدود » ياد كرده است . از نظر قرآن كريم اينان جرمى جز ايمان به خدا نداشتند .داستان آنان بنا به نقل تفاسير چنين است :مردى وارد شهر « صنعا » پايتخت يمن شد و به سوى كاخ حكومتى « ذونواس » حركت كرد ، دربان كاخ از ورودش ...
عيسى بن مريم به سه نفر گذشت ، لاغر اندام و رنگ پديده ، فرمود : اين چه وضعى است ؟ گفتند : از ترس آتش جهنم ، گفت : بر خدا حق است كه خائف را امان دهد . سپس بر سه نفر ديگر گذشت كه لاغرى و رنگپريدگى آنان بيش از سه نفر اوّل بود ، پرسيد : شما را چه شده است ؟ گفتند : ...
زمانى كه فرزندان آدم و فرزندان فرزندانش زياد شدند در كنار او با هم سخن مىگفتند ولى آدم ساكت بود ، به او گفتند ؛ پدر چرا سخن نمىگويى ، پاسخ داد : فرزندانم زمانى كه خداوند بزرگ مرا از جوار رحمتش اخراج كرد با من قرارداد بست در زندگى دنيا سخن كم بگو تا ...
عفو و گذشت اخلاق نيك و پسنديده ى خداست و بر بندگان است كه براى راحت خود و راحت ديگران اين خُلق پسنديده را از مولاى خود پروردگار مهربان فرا گيرند و در هر موقعيتى به كار بندند .در بعضى از احاديث قدسيه آمده كه خداى متعال مى فرمايد :نَادَيتُمونِى ...
ابوبصير مىگويد : مردى به امام باقر عليهالسلام گفت : من در عمل ضعيفم و روزه هم كم دارم ، اما اميدم به اين است كه جز حلال نخورم ، امام فرمود : كدام كوشش بالاتر از حفظ شكم و شهوت از حرام است ؟ . ...
نه تنها موسى بن عمران بلكه بسيارى از پيامبران بويژه پيامبر بزرگ اسلام پرسش هايى درباره ى معارف و حقايق از حضرت حق داشتند كه خداى مهربان پاسخ آنان را عنايت كرده است .بخش مهمى از اين پرسش ها در رابطه با حسنات اخلاقى بوده كه در اين زمينه به يك قطعه از ...
خثيمه جعفى مىگويد : به محضر حضرت صادق عليهالسلام مشرّف شدم در حالى كه قصد رفتن از مدينه و خداحافظى داشتم ، امام فرمود : دوستان ما را سلام برسان و آنان را به خويشتندارى از گناه سفارش كن و اين كه داراى آنان از فقيرشان دستگيرى كند و قدرتدار آنان از ...
جابر جعفى ( كه از بزرگان اصحاب و ياران حضرت باقر و صادق عليهماالسلاماست ) از امام باقر عليهالسلام نقل مىكند كه حضرت فرمود : هرگاه خواستى ببينى كه اهل خير هستى يا نه ، به دلت نظر كن ، اگر اهل طاعت را دوستدارى و از آلودگان به گناه متنفرى خوبى و خدا ...
يَا أحمد ! عَلَيكَ بِالوَرَعِ ، فَإنَّ الوَرَعَ رأسُ الدِّينِ وَوَسَطُ الدّينِ وآخَرُ الدِّينِ . إنَّ الوَرَعَ يُقَرِّبُ العَبدَ إلَى اللهِ تَعالَى . . . .اى احمد ! بر تو باد به ورع و اجتناب از گناه و حفظ خود از فساد ; زيرا ورع سرِ دين و وسط دين و پايان ...
عربى به پيامبر صلىاللهعليهوآله گفت : فردا حساب مردم با كيست ؟ فرمود :
با خداى تبارك و تعالى ، عرضه داشت : با خود اوست ؟ فرمود : آرى ، عرب خنديد ، پيامبر صلىاللهعليهوآله فرمود :براى چه خنديدى ؟ عرض كرد : كريم به هنگام قدرت ، گذشت مىكند و ...
امام باقر عليهالسلام مىفرمايد : آدم به حضرت حق عرضه داشت : شيطان بر من تسلّط دارد و چون خونى كه در بدن من روان است به من راه دارد ، برنامهاى براى من قرار بده ، پروردگار فرمود : عنايت من به شما آدميان اين است كه هرگاه گناهى را نيّت كنيد من در نامه ...
رسول خدا صلىاللهعليهوآله به مردى وارد شد كه در حال جان دادن بود ، فرمود : تو را چگونه ببينم ؟ عرضه داشت : در ترس از گناهانم و اميد به رحمت پروردگارم ، حضرت فرمود : در اين هنگامه اين دو در دل مؤمن قرار نمىگيرد مگر اين كه خداوند به سبب اين دو ...
اكثر مورّخان مسلمان و نيز منابع معروف مسيحى جريان جگر خراش شهادت حضرت يحيى را به خاطر بيان حق و اظهار حقيقت بر ضد طاغوت زمان خود دانسته اند و چنين بازگو كرده اند : يحيى قربانى روابط نامشروع طاغوت زمان خود با يكى از محارم خويش شد . به اين ترتيب كه ...