فارسی
دوشنبه 10 ارديبهشت 1403 - الاثنين 19 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
حکایات عبرت آموز
ارسال پرسش جدید

دعاى كرب و اثر آن‏

دعاى كرب و اثر آن‏
«وليد بن عبدالملك در روزگار حكومت خود به صالح بن عبداللَّه كه عامل مدينه بود به دستخط خويش نوشت كه حسن بن حسن بن على بن ابى‏طالب عليه السلام را كه محبوس است از حبس بيرون آور و در مسجد رسول خداى دستور بده تا پانصد تازيانه بر او بزنند! صالح بر فراز ...

حکایتی از خوف و محبّت نزد عارفان‏

حکایتی از خوف و محبّت نزد عارفان‏
  يكى از سالكان راه و حقيقت‏جوى دل آگاه مى‏گويد: وقتى صفت يكى از بزرگان را كه ساكن يمن بود شنيدم كه به افتادگى و فروتنى موصوف و به عقل و حكمت و فضل معروف، در ظاهر متلبّس به لباس اهل جهاد، در باطن از اهل سير و صلاح و سداد. چون زمان حج نزديك شد و از ...

داستان عجيب سلمان و ابوذر

داستان عجيب سلمان و ابوذر
حضرت عبدالعظيم حسنى از حضرت جواد و حضرت جواد از پدران معصوم و بزرگوارش روايت ميكند: سلمان ابوذر را به خانهاش دعوت كرد و دو قرص نان جهت پذيرائى از ميهمان بر سفره گذاشت، ابوذر دو قرص نان را برداشت و به زير و رو كردن آن دو پرداخت، سلمان به ابوذر گفت: چرا ...

دیگر از احدی چیزی سؤال نخواهم کرد و امید به غیر او نخواهم داشت!

دیگر از احدی چیزی سؤال نخواهم کرد و امید به غیر او نخواهم داشت!
محمّد بن عجلان گفت: مرا تنگی در معیشت به هم رسید و قرضی هم داشتم که طلبْ کار، شدّت می نمود ـ و در دستْ تنگی، رفق کم می شود ـ و مرا با حسن بن زید که حاکم مدینه بود فی الجمله آشنایی بود، گفتم می روم و شکایت حال و پریشانی احوال و درماندگی خود را به او می ...

سگى غذاى سلطان را برد

سگى غذاى سلطان را برد
عمرو ليث صفارى با چند صد هزار نيروى رزمى و هزاران آمال و آرزو براى جنگ با امير اسماعيل سامانى از خانه بيرون رفت.هنوز آتش جنگ شعله‏ور نشده بود كه اسب عمرو سركشى كرده او را نزديك اردوى امير اسماعيل آورد و به چنگ سربازان امير اسماعيل سپرد!!به دستور ...

لذت مناجات‏

 لذت مناجات‏

 

در احاديث قدسيه آمده كه خداوند به موسى بن عمران فرمود: به فلان كس بگو: تو را دچار چنان بلايى كرده‏ام كه ما فوق آن نيست. عرضه داشت: خداوندا! من او را بر بلايى نديدم، خطاب رسيد: لذت مناجاتم را از او گرفته‏ام!!

تا نفس به گلو برسد آنها را می آمرزم

تا نفس به گلو برسد آنها  را می آمرزم
امام باقر (علیه السلام) فرمودند : آدم به حضرت حق عرضه داشت : شیطان را بر من سلطه دادى ، و او را چنین قدرتى است که همچون خون در باطن من گردش نماید ، در برابر این برنامه براى من چیزى قرار بده .به او خطاب شد : این حقیقت را براى تو قرار مى دهم که اگر از ذرّیه ات ...

مرا در اين مكان رها كنيد

مرا در اين مكان رها كنيد
  شيخ كلينى از امام صادق عليه السلام نقل مى‏كند: در زمان بنى‏اسرائيل مردى داراى منصب قضاوت بود، قاضى را برادرى بود شايسته و صالح و او داراى زنى بود متديّن كه بعضى از انبياى بنى‏اسرائيل از نواده‏ها و نتيجه‏هاى او بودند! امير بنى‏اسرائيل ...

آنان كه براى خدا دوستى كردند كجايند؟

آنان كه براى خدا دوستى كردند كجايند؟
امام سجاد عليه السلام فرمود: چون خداى عزّوجلّ اوّلين و آخرين را در محشر گرد آورد، ندا كننده‏اى كه صدايش را همه بشنوند فرياد مى‏زند: آنان كه براى خدا دوستى كردند كجايند؛ گروهى از مردم برخيزند، به آنها گفته شود بدون حساب وارد بهشت شويد.فرشتگان در ...

كدام دردمند را درمان نكرده ام

كدام دردمند را درمان نكرده ام
ملا فتح اللّه كاشانى در تفسير « منهج الصادقين » ، و آيت اللّه كلباسى در كتاب « انيس الليل » نقل كرده اند : در زمان مالك دينار جوانى از زمره اهل معصيت و طغيان از دنيا رفت ; مردم به خاطر آلودگى او جنازه اش را تجهيز نكردند ، بلكه در مكان پستى و محلّ پر از ...

آنان كه براى خدا دوستى كردند كجايند ؟

آنان كه براى خدا دوستى كردند كجايند ؟
امام سجاد عليه‏السلام فرمود : چون خداى عزّوجلّ اوّلين و آخرين را در محشر گرد آورد ، ندا كننده‏اى كه صدايش را همه بشنوند فرياد مى‏زند : آنان كه براى خدا دوستى كردند كجايند ؛ گروهى از مردم برخيزند ، به آنها گفته شود بدون حساب وارد بهشت شويد .فرشتگان ...

حکایتی از ذلت و مسكنت، پادشاهى و مكنت‏

حکایتی از ذلت و مسكنت، پادشاهى و مكنت‏
  در حكايات الصالحين آمده: مردى بود بنام عيسى بن زادان، مجلس وعظ و نصيحت و موعظه و ارشاد داشت، و پيره زنى بود بنام مسكينة الطفاوّيه كه پيوسته ملازم مجلس او بود، و شركت در آن را رها نمى‏كرد، يك دو نوبت از حضور پيره‏زن خبرى نشد، واعظ گفت: آن پيره زن ...

داستان شعوانه و توبه‏

داستان شعوانه و توبه‏
مرحوم ملا احمد نراقى در كتاب شريف اخلاقى معراج السعادة، در رابطه با توبه‏ى واقعى داستان شگفت آور زير را نقل مى‏كند: او زنى بود جوان، خوش صدا، رقاصه، بى‏توجه به حلال و حرام الهى. در شهر بصره مجلس فسق و فجورى از ثروتمندان و جوانان نبود مگر اين كه ...

دورى از طاغوت به خاطر ترس از خدا

دورى از طاغوت به خاطر ترس از خدا
  از «فضل بن ربيع» نقل است: با هارون الرشيد به زيارت حج رفتم. هنگام شب كه من استراحت مى‏كردم صداى دق الباب شنيدم، پرسيدم كيست؟ پاسخ آمد: امير را اطاعت كن، من با شتاب بيرون آمدم و او به راستى هارون بود! گفتم: اى امير! اگر كسى را به دنبالم ...

حکایتی از لقمه حرام‏

حکایتی از لقمه حرام‏
 فضل بن ربيع مى‏ گويد: شريك بن عبد اللّه بن سنان نخعى، كه از بالاترين حسب برخوردار بوده است، چون اين شخص عالم، از بزرگان قبيله ‏اى بوده است كه شاخص ‏ترين چهره آن قبيله وجود مبارك مالك اشتر نخعى است، كه اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: مادرى را سراغ ...

شايد بخل ورزيده باشد

شايد بخل ورزيده باشد


از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله شخصى در جبهه جهاد شهيد شد، زنى بر او گريست و فرياد زد: واشهيداه! پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: از كجا مى‏دانى شهيد است، شايد سخن بى‏معنى گفته باشد يا از آنچه كه از او كم نمى‏شد بخل ورزيده باشد!

شكر او را از فقر نجات داد

شكر او را از فقر نجات داد
سمع بن عبدالملك مى گويد : در سرزمين منى در محضر حضرت صادق (عليه السلام)به خوردن انگور مشغول بوديم . ناگاه فقيرى وارد شد و از حضرت درخواست كمك كرد . حضرت فرمود : مقدارى انگور به او بدهيد . هنگامى كه انگور به او دادند از گرفتن خوددارى كرد و آن را برگرداند و ...

داستانى شگفت از مبارزه با نفس‏

داستانى شگفت از مبارزه با نفس‏
سال 1364 هجرى شمسى در اصفهان براى سخنرانى دعوت شده بودم. مى‏دانستم اصفهان روزگارى مركز زندگى بسيارى از اولياى خدا و عالمان كامل بود. شهر، شهر حكيمان، فقيهان، فيلسوفان، عارفان، عاشقان، كاملان و شهيدان خداست، بر همگان لازم است كه اين حيثيات و ...

توبه ابولبابه

توبه ابولبابه
زمانى که جنگ خندق به پایان رسید ، رسول خدا (صلى الله علیه وآله) به مدینه مراجعت کرد . هنگام ظهر امین وحى نازل شد و فرمان جنگ با یهودیان پیمان شکن بنى قریظه را از جانب حضرت حق اعلام کرد ، همان وقت رسول اسلام مسلح شد و به مسلمانان دستور دادند : باید نماز ...

مهر و محبّت، مرا پايبند مسجد كرد

مهر و محبّت، مرا پايبند مسجد كرد
 در سنين هفت يا هشت سالگى بودم كه پس از شنيدن اذان صبح هواى رفتن به مسجد براى خواندن نماز به سرم زد. هنگامى كه به مسجد نزديك محل سكونتم رفتم ديدم مردمى مشتاق براى خواندن نماز صبح به جماعت گرد آمده‏اند، من هم چون ديگران در صف جماعت قرار گرفتم، نماز ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^