پانزده خرداد 1342 مصادف با ایام محرم بود ، طبق معمول دو – سه روز قبل از محرم درسهای حوزۀ قم تعطیل می شد و من به تهران می آمدم . در دهۀ محرم ، در منزل حاج میرزا اسماعیل اربابی ، هر روز مجلس روضه برقرار بود . وی فرد وارسته ای بود که در محلۀ امامزاده یحیی ...
در ادامۀ مبارزه بر ضد جشن های 2500 ساله ، حضرت امام در نجف اشرف سخنرانی تندی ایراد کردند . هم زمان نیز اعلامیه ای انتشار دادند . تعدادی از اعلامیه ها به دست من رسید . هر مسجدی که می رفتم ، هنگام بر داشتن مهر ، تعدادی از اعلامیه ها را از زیر لباس درآورده ، ...
در یکی از سفرهایم به مشهد ، در سالهای قبل از انقلاب ، در حسینیۀ همدانی ها اتاقی گرفته بودم . یک روز بعد از ظهر می خواستم به حرم بروم . برای وضو گرفتن از اتاق بیرون آمدم . در اتاق بغلی باز بود . هنگام برگشتن پیرمردی مرا به اسم صدا زد و تعارف کرد با هم چای ...
از طرف یکى از دوستان که در عشق به امام زمان (علیه السلام) زبان زد اهل ایمان در نیشابور است و با شنیدن نام آن حضرت و یاد آن یادگار انبیاء و امامان (علیهم السلام)چون باران بهار از دیده اشک مى بارد ، در دهه دوم ماه ذو الحجه به مناسبت عید ولایت جهت تبلیغ ...
روز بیست و یکم ماه رمضان ، من منبر فوق العاده ای رفتم و با استناد به قرآن کریم ، ده مورد از شعائر اسلامی را برشمردم و گفتم :« هر کس به یکی از این ها حمله کند ، کافر و و اجب القتل است .ای مردم بدانید هیچ کس بیشتر از شخص شاه و دولتش به این امور حمله نکرده ...
زمانی استاد ابوالقاسم بنا در خانۀ ما بنایی می کرد . او در حین کار مطلب جالبی برایم تعریف کرد و گفت : « روزی شخصی بر ضد حاج آقا برهان حرفهایی به من زد و مرا نسبت به او مردد ساخت ، تا این که نماز جماعت آنجا را ترک کردم . طبق معمول که اگر کسی به مسجد نیاید، ...
برای منبر به نیشابور دعوت شده بودم . قبلا بدان شهر نرفته و خیلی مایل به دیدار از آنجا بودم . نیشابور در سده های پیشین ، شهر علم و دانش و عرفان بوده و در تاریخ اسلام بسیار حائز اهمیت است . عبور حضرت رضا (ع) از نیشابور در سفر به خراسان و ایراد حدیث « کلمه لا ...
آمریکا دریافته بود که اختناق زیاد در کشورهای وابسته و فشار فوق العاده بر گردۀ ملت ها ، مشکلات عدیده ای را در پی خواهد داشت و چه بسا سبب خیزش مردمی و برافتادن حکومت دست نشانده گشته ، در بعضی موارد کشور برای همیشه از بند استعماری اش رها شده ، به بلوک ...
برای دهۀ دوم ماه شعبان ، به همدان دعوت شده بودم . میزبانم آقای حاج ابراهیم مقدسیان ، یکی از تجار متدین و بزرگوار همدان بود که در تهران زندگی می کرد . سال 52-1353 بود . چند روزی از منبرم می گذشت و اثر فوق العادۀ آن را بر مردم احساس می کردم . روزی چند جوان ...
در شیراز بودم ، نامه ای به دستم رسید که نوشته بود : « من استاد و رییس دانشگاه هستم و می خواهم خدمت شما برسم .» اطلاع دادم که به منزل تشریف بیاروند . او با برادرش آمد و گفت : « برادرم فارغ التحصیل انگلستان است و مشکلی دارد که از شما راه حل می خواهد . » او تا ...
پرفسور حامد الگار ، در هفت زبان و دنیا تخصص دارد و استاد ممتاز دانشگاههای آمریکاست . اطلاعات گسترده ای نیز از مذهب تشیع دارد . وی قبلا مسیحی بوده ، به دنبال مطالعات زیادی دربارۀ اسلام مسلمان می شود . او ابتدا اهل سنت و سپس شیعه می شود . در انگلستان که ...
مرحوم آقای برهان از وضع آن روز تهران خیلی نگران بود ، وجود سینماها و کارباره ها و مراکز فساد، بخصوص در محله لاله زار و خیابان شاه آباد، روح او را رنج می داد ، به طوریکه همیشه روی منبرمی گفت : «من از سرانجام این وضع تهران می ترسم که مبادا خداوند غضبناک ...
چندین سال بعد از انقلاب ،آقای مدبر به نمایندگی جمعی از جوانان تبریز ، پی درپی زنگ می زد و اصرار می کرد که به آن شهر سفر کنم . کارهایم خیلی زیاد بود و فرصت مناسبی پیش نمی آمد . پس ازچندی که خود آقای مدبر برای کاری به تهران آمده بود ، نزد من آمد و اصرار کرد ...
دو نوع درس را در پیش گرفتیم ؛ یکی خصوصی و دیگری عمومی . درس خارج خصوصی را گذراندیم تا در ابتدای کار مطالب را به خوبی بفهمیم . استاد ما در این قسمت حضرت آیت الله حاج شیخ ابوالفضل نجفی خوانساری ، از شاگردان مرحوم آقای شیخ محمد حسین کمپانی بود و برای درس ...
من پاریس بودم، چند جلسه از من دعوت برای سخنرانی کرده بودند. یک روز، یک دکتری – که خیلی آدم باسوادی است - به من گفت: یک استاد بسیار مهم فوق تخصص انرژِی هستهای از کانادا برای همین مسائل علمی به پاریس آمده است و من به او گفته ام: یک عالِم از مذهب ما، مکتب ...
اینجانب حسین انصاریان ، فرزند محمد باقر و سیده بتول مصطفوی ، متولد سال 1323هجری شمسی هستم . اجداد ما که به مشایخ معروف بودند ، در شهر خوانسار زندگی می کردند . جد هفتم ما شخصیت معروف علمی و عرفانی بوده و طبق آثار مکتوب ، در ترویج مذهب تشیع بسیار فعال بوده ...
شش ساله بودم که دست در دست پدر بزرگ ، برای ثبت نام به مدرسه مرحوم برهان رفتم . چون پدرم کار داشت ، پدر بزرگم مرا به مدرسه برد . وی در راه می گفت : پسرم ، آیا می دانی تو را به کجا می برم ؟ و خود جواب می داد : تو را به مدرسه می برم تا سواد یاد بگیری، خواندن و ...
با آن که امام منع کرده بود برای نیمۀ شعبان آن سال جشن و سروری بر پا شود ، انجمن حجتیۀ همدان در باغ بزرگی ، جشن مفصلی به راه انداخته بود و این مسئله به خوبی از جدایی آنها از خط مشی امام حکایت می کرد . من خودم کاملا از ارتباط آنها با ساواک خبر داشتم . قضیه ...
ماه شعبان فرا رسید و من طبق برنامۀ همه ساله به همدان رفتم . در این سفر حاج آقا مقدسیان ، بانی مجلس ، مرا همراهی می کرد . امام فرموده بود که آن سال نیمۀ شعبان جشن نگیرید ، به همین دلیل مجالس ما به نحو عادی برگزار شد و تقربیا حالت عزاداری هم داشت . مردم ...
چهار – پنج سالی بود که در مسجد لاله زار منبر می رفتم . امام در اعلامیه ها به روحانیون سفارش کرده بود تا می توانند مردم را از خواب غفلت بیدار کنند . طی سالهای گذشته ، منبرهای ما در آن مسجد بر روی مردم و کسبۀ بازار اثر بسزایی گذاشته بود . در آن سال و با ...