1-حاتم طايى را گفتند: از خود بلند همّتتر در جهان ديدهاى يا شنيدهاى؟ گفت:
بلى، روزى چهل شتر قربان كرده بودم و امراى عرب را به مهمانى خوانده، پس به گوشه صحرايى به حاجتى رفته بودم خاركنى را ديدم پشته خارى فراهم آورده، گفتمش: به مهمانى حاتم چرا ...
حضرت ذوالقرنين عبورش به مردمى افتاد كه هر كس مردگان خود را جلوى خانهاش دفن كرده است ، سبب اين كار را پرسيد ؛ گفتند : براى آن است كه هر صبح و شام نظرمان بر قبور اشخاصى كه مثل ما بودهاند و با آنها زندگى كرده بوديم بيفتد تا از مرگ غفلت نكنيم و به فكر ...
در روايت دارد كه در روز غربت پيغمبر (ص)، خديجه (س) وزير صادق پيغمبر (ص) بود و پيغمبر (ص) در كنار او آرامش مىيافت. با اين كه خديجه (س) پيش از ازدواج با پيامبر (ص)، زنى ثروتمند بود، تمامى بيست ميليون دينار ثروت خود را در مسير و راه پيغمبر هزينه كرد. ...
براى عاشقان اهل بيت عليهم السلام خانه قبر با نور خدا روشن مىشود و با حضور اهل بيت عليهم السلام بهشتى نمايان مىگردد كه مپرس. يا نُوْرَ المُسْتَوْحِشِيْنَ فِى الظُّلَمِ
مرحوم حاج شيخ مرتضى حائرى كه استاد بسيارى از بزرگان حوزه علميه ...
اين شخصيت والا كه بر بسيارى از اساتيد حكمت و عرفان برترى داشت و شاگردان بنامى در مكتب او تربيت علمى و عملى يافتند براى شكايت از خوانين اطراف اصفهان كه مختصر ملك او را تصاحب كرده بودند به تهران آمد و چون كسى به شكايت او ترتيب اثر نداد ، به اصرار طلاب ...
بعضي از شيعيان چنان عاشق حضرت امام حسین(ع) هستند كه حاضرند تمام اموال خود را در راه تجلّي مكتب حضرت سيّدالشهدا(ع) و زائران ايشان مصرف كنند.
در سالهاي گذشته افراد خيّر در شهر تهران جمع شدند و با كمك يكديگر تصميم گرفتند حسينيّهاي را در شهر كربلا بنا ...
از حسن بصرى در حديثى روايت شده: اميرالمؤمنين عليه السلام وارد بازار بصره شد و ديد مردم مشغول خريد و فروشند، پس به شدّت گريست، سپس گفت: اى بندگان دنيا و عملههاى دنياپرستان، روز خود را كه به خريد و فروش تمام مىكنيد و شب را در رختخواب به صبح ...
شهيد بزرگوار مرحوم دستغيب از جناب سيد حسن بن سيد على اصفهانى نقل مىكند كه فرمود:
هنگام فوت پدرم در نجف اشرف مشغول تحصيل بودم و كارهاى پدرم بدست بعضى از برادرانم برگزار شده بود و مرا هيچ اطلاعى از گزارش آنها نبود. چون هفت ماه از فوت پدرم گذشت، ...
جابر جُعفى كه از معتبرترين راويان مكتب اهل بيت است ، از رسول باكرامت اسلام روايت مى كند :سه مسافر به كوهى رسيدند كه غارى در آن كوه قرار داشت ، به داخل غار رفتند و به عبادت حق نشستند ، سنگى بزرگ از بالاى كوه سرازير شد و در دهانه غار قرار گرفت به صورتى كه ...
در حديثى از حضرت باقر عليهالسلام آمده : اِنَّ تارِكَ الْفَريضَةِ كافِرٌ : به حق كه ترك كننده نماز واجب كافر است . شخصى از حضرت صادق عليهالسلام پرسيد : چرا زناكار را با آن گناه بزرگ كافر نمىگويند ، ولى تارك الصلاة را كافر مىگويند ؟ دليل بر اين ...
مفضل بن عمر از امام صادق عليهالسلام روايت كرده كه فرمود : اگر كسى راجع به مؤمن مطالبى را بازگو كند كه بدان وسيله آبروى او را از ميان ببرد و حيثيت او را لكه دار سازد تا آن كه از ديدگاه مردم سقوط كند ، خداوند متعال وى را از حدود مرزهاى ولايت و دوستى خود ...
ابوذر غفارى از نبىّ اكرم صلى الله عليه و آله نقل مىكند:
مردى يك روز گفت: به خدا قسم خدا فلانى را نمىبخشد،
خداوند فرمود: چه كسى قسم خورد كه من فلانى را نمىبخشم؟
حتماً او را آمرزيدم و عمل آن قسم خورده را به خاطر آن كلمه بىجايى كه گفته بود حبط ...
مرحوم مجلسی نقل کرده است: که هارون، خلیفه مقتدر و بیحیای عبّاسی دستور داد کنیز زیبا صورتی را برای خدمت کردن به امام موسی بن جعفر (علیهماالسلام) به زندان بردند (و منظورش بدنام کردن حضرت بود).
امام پیغام داد: «بَل انتُم بِهَدیتکُم تَفرَحُون(نمل:۳۶)؛ ...
واقعۀ بسیار شنیدنی که برای خودم اتفاق افتاده را برایتان تعریف میکنم:زمان طاغوت در شلوغی معصیتها و طوفان گناهان، خیابانهای تهران و شهرهای بزرگ کشور ما پر از کاباره و مشروب فروشی و زن و دختر بیحجاب و شکسته شدن حریم الهی بود. من قبل از انقلاب یک ...
زمانى كه بيمارى «هارون الرشيد» در خراسان شديد شد، فرمان داد طبيبى از طوس حاضر كنند، آنگاه سفارش كرد ادرار او را با ادرار گروهى از بيماران و از افراد سالم بر طبيب عرضه كنند، طبيب شيشهها را يكى پس از ديگرى بررسى مىكرد و بى آن كه بداند از كيست، ...
ابو هاشم قرشى مىگويد:زنى از يمن به منطقه ما آمد و بر ديار ما وارد شد. او را سريّه مىگفتند، به وقت شب از او ناله و زارى مىشنيدم، به خدمتكار خانه گفتم: در احوال اين زن دقت كن ببين چه مىكند؟او را ديد چشم از آسمان برنمىدارد و همانگونه كه به ...
يكي از ذاكرين اهل بيت(ع) به نام شیخ رضا سراج در روز تاسوعا در حال روضه خواني بود و پناه بردن حضرت سيّدالشهدا(ع) به برادرشان را براي مردم بازگو مینمود. عالمي كه در مجلس حضور داشت به شدّت خشمگين شد و به او گفت: «اين چه روضهاي است كه ميخواني؟ آيا ...
مىنويسند: انوشيروان با وزيرش رد مىشدند، به خرابهاى رسيدند، دو جغد با هم حرف مىزدند. بوذرجمهر شخص باسوادى بود، كه هم زبان ايرانى را استاد بود و هم زبان هندى را. «كليله و دمنه» را ايشان اولين بار از زبان هندى به زبان ساسانى برگرداند. بعد ...