طلبكار پنجم : شيطان
امروزه كه تحولات حيرت انگيزی در اصول زندگی بشر روی داده است و از نيم قرن گذشته تا به حال دامنه علوم وسعت عجيبی پيدا كرده است و به وسيله آن علوم، بسياری از امور مشكله حياتی حل گرديده و مخصوصاً اصول تعليم و تربيت در اين عصر صورت نوينی به خود گرفته است ، در چه مكتبی ممكن است شخصيت هايی را پرورش داد كه در راه اصلاح جامعه بشری قدم های مؤثری برداشته و تحول عظيم و اساسی در شئون زندگی ايجاد نمايد ؟
آيا آموزشی كه امروز مورد تعظيم تمام ملل دنياست ، قدرت تربيت يك فرد دلسوز به جامعه را دارد ؟
بايد اعتراف كنيم كه: دنيا با همه پيشرفت هايی كه در امور مادی نموده است هنوز به حقيقت تعليم و تربيت روحی و معنوی نرسيده و توجهی به اصول تربيت حقيقی ننموده است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ نازعات (79) : 40 ـ 41 .
هنوز از عالم ماده به سوی جهان معنويت نگرائيده و آن اصولی را هم كه فرهنگ امروز دنيا، در تعليم و تربيت پيش گرفته است ، فقط با همان ترقيات مادی كه مورد نظر فرهنگيان امروز است سازش دارد و آن اصول هيچ گونه تأثيری در نفوس ندارد . از اين جهت است كه نتيجه علوم ، جز ايجاد جنگ وانسان كشی و پايمال كردن حقوق ديگران چيز ديگری نيست .
هر روز و در هر مكان با چشم خود می بينيم و با گوش خود می شنويم و يا در جرائد كثيرالانتشار مطالعه می كنيم كه هرج و مرج اخلاقی در سراسر جوامع بشری شيوع پيدا كرده است، و تا حقيقت تعليم و تربيت معنوی مورد توجه مصلحين جهان قرارنگيرد ، دامنه فساد و شيوع اعمال ننگين، روز به روز در تمام بلاد و كشورها، وسعت پيدا خواهد كرد و همه افراد بشر را دير يا زود با تمام محصولات علمی خود ، به سوی فنا و زوال سوق خواهد داد . اين روش را در علم دين روش شيطانی می خوانيم و كتاب خدا قرآن مجيد از اين روش شديداً نهی فرموده است :
( إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلاِْنسَانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ )(1) .« بدون شك شيطان برای انسان دشمنی آشكار است » .
( لاَ تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ )(2) .« و از گام های شيطان پيروی نكنيد » .
( أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِی آدَمَ أَن لاَّ تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌ مُّبِينٌ )(3) .« ای فرزندان آدم ! آيا با شما عهد نكردم كه شيطان را مپرستيد كه او بی ترديد دشمن آشكاری برای شماست ؟ » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ يوسف (12) : 5 .
2 ـ بقره (2) : 208 .
3 ـ يس (36) : 60 .
برای دوری از شيطان بهترين پناهگاه آيين مقدس اسلام است كه روش تربيتی آن توأم با تربيت جسم و روح است و انسان را از نيستی و هلاكت نجات داده و به آخرين منزل خوشبختی كه بهشت اعلاست می رساند . خدای متعال در سوره آل عمران فرموده :
( إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللهِ الاِْسْلاَمُ )(1) .« مسلماً دينِ [ واقعی كه همه پيامبرانْ مُبلّغ آن بودند ] نزد خدا اسلام است » .
طلبكار ششم : رقيب و عتيد
( مَا يَلْفِظُ مِن قَوْل إِلاَّ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ )(2) .« هيچ سخنی را به زبان نمی گويد جز اينكه نزد آن [ برای نوشتن و حفظش ]نگهبانی آماده است » .
جهان موجودات با عجايب حيرت انگيزی كه دارد ، در پرتو نظامات ثابت و لايتغيری در حركت و تكاپو است، و تمام ابعاد مشابه و اجزاء مختلف آن ، با هم پيوسته اند، و هر حادثه ای كه در كيان هستی واقع می شود ، واقع شدنش حتمی و خلاف ناپذير است .
انواع بديع و گوناگون مخلوقات، كه محصولات اين كارگاه عظيم و فراورده های اين سازمان پهناورند ، هر يك مجهز به جهازات و نيروهايی هستند كه با مقاصد حياتی و هدف های كمالی آنها ، كمال مناسبت دارد و به هر يك آنچه لايق بوده داده شده است، و راه راستی در مسير كمالی آن قرار گرفته است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ آل عمران (3) : 19 .
2 ـ ق (50) : 18 .
اما سير و حركت انسان بر صراط مستقيم ،با سائق طبيعت انجام نمی گيرد ; بلكه چون اين نوع در تحصيل مقاصد حياتی خويش با اراده و علم و انتخاب سفر می كند به ناچار صراط مستقيم او صراط عملی است و با قائد علم و انديشه پاك می تواند در جاده مستقيم سعادت قدم گذارد .
( إِنَّا خَلَقْنَا الاِْنسَانَ مِن نُطْفَة أَمْشَاج نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعاً بَصِيراً )(1) .« ما انسان را از نطفه آميخته و مختلطی [ از مواد و عناصر ] آفريديم و او را از حالتی به حالتی و شكلی به شكلی [ از نطفه به علقه ، از علقه به مضغه ، از مضغه به استخوان تا طفلی كامل ] درآورديم ، پس او را شنوا و بينا قرار داديم » .
تمام مبانی حيات انسان ، بر اصول و قواعد عملی است .
منطقه خواسته های عملی بشر بر دو قسم است : يا خواسته های عملی مطابق با رضايت خالق است ، يا مطابق نيست در هر دو صورت خدای متعال دانا در قرآن می فرمايد : هيچ عملی از شما سرنمی زند مگر اين كه من حافظ آن هستم ، اگر عمل در صراط مستقيم حق انجام گيرد انسان به سعادت اصلی رسيده و اگر در غير راه حق، انسان دچار هلاكت شده است .
اين است كه خدای متعال مأمورانی به نام « رقيب » و « عتيد » بر انسان گماشته كه تمام اعمال انسان را در دفتر مخصوص و مربوط ثبت كنند به طوری كه چيزی از نظر آنان پنهان نخواهد ماند .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ انسان (76) : 2 .
( إِنَّ كِتَابَ الاَْبْرَارِ لَفِی عِلِّيِّينَ )(1) .« بلكه پرونده نيكان در عليّين است » .
( إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِی سِجّين )(2) .« يقيناً پرونده بدكاران در سجّين است » .
( فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّة خَيْراً يَرَهُ * وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّة شَرّاً يَرَهُ )(3) .« پس هركس هموزن ذره ای نيكی كند ، آن نيكی را ببيند . * و هركس هموزن ذره ای بدی كند ، آن بدی را ببيند » .
طلبكار هفتم : ملك الموت(4)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مطففين (83) : 18 .
2 ـ مطففين (83) : 7 .
3 ـ زلزله (99) : 7 .
4 ـ غفلت يكی از مهمترين عوامل سقوط و انحطاط انسان است . هرگاه انسان از مقام ، جايگاه و موقعيت خويش غافل شد و حقيقت زندگی را از زير خاكروبه های رذايل نفسانی خود آگاه نكرد و برای عمر و زندگی قداستی قائل نشد ، ديوانه وار به سوی اشباع غرايز نفسانی و حيوانی خود سرعت گرفته و تمام ارزش و منزلت خويش را در كاسه ای از شراب شهوت سر می كشد .
از اساسی ترين عوامل بازدارنده انسان، از گرايش به امور مذموم اخلاقی ياد مرگ است . اين كه انسان باور كند كه ملك الموت بسان طلبكاری جسور انتظار فرا رسيدن زمان سرآمدن فرصت و پايان عمر را می كشد و برای قبض روح آدمی لحظه ای تحمل نمی كند ، زمينه خيال پردازی و فريب خوردن را تا حدّ زيادی بر انسان مسدود می نمايد .
ياد مرگ و اعتقاد به حوادث پس از آن، بادهای غرور نخوت ، عجب و خودپسندی را از دماغ آدمی خارج می كند و او را به زندگی شرافتمندانه ای دعوت می نمايد .
بيشتر انسان ها هنوز باور نكرده اند كه روزی خواهند مرد و ملك الموت طلب خود را از آنان باز خواهد ستاند و لحظه ای درنگ نخواهد كرد . وجود مبارك امير مؤمنان (عليه السلام) در روايتی می فرمايد :
«انسان هر روز مردگان را به سوی گورستان تشييع می كند و با اين حال باز به دنيای فريبنده روی می آورد و از شهوت و گناهان دست نمی كشد . اگر اين بينوا فرزند آدم را نه گناهی بود كه مرتكب شود و نه حساب و كتابی ، جز همين مرگ كه اجتماع او را پراكنده و متفرّق و فرزندانش را يتيم می كند ، بی گمان سزاوار بود كه از اين دنيای پر رنج حذر كند.»
بحارالانوار : 6/137 حديث 40 .
همچنين از آن حضرت نقل شده است كه فرمود :
«شما فراريان و تعقيب شدگان مرگ هستيد . اگر برايش بايستيد شما را می گيرد و اگر از آن بگريزيد به شما می رسد. او از سايه شما به شما نزديكتر است، مرگ به گردن های شما گره خورده است».
نهج البلاغه : كلمات قصار : كلمه 27 .
خدای متعال در سوره جمعه فرموده :
( قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاَقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَی عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ )(1) .« بگو : بی ترديد مرگی را كه از آن می گريزيد با شما ديدار خواهد كرد ، سپس به سوی دانای نهان و آشكار بازگردانده می شويد ، پس شما را به اعمالی كه همواره انجام می داديد ، آگاه خواهد كرد » .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ جمعه (62) : 8 .