فارسی
جمعه 21 ارديبهشت 1403 - الجمعة 1 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
عاشورا در آیینه ادبیات
ارسال پرسش جدید

مثنوی عاشورایی از شیخ فریدالدین محمد (عطار) نیشابوری

مثنوی عاشورایی از شیخ فریدالدین محمد (عطار) نیشابوری
کیست حق را و پیمبر را ولی؟ آن حسن سیرت، حسین بن علی آفتاب آسمان معرفت آن محمّد صورت و حیدر صفت نُه فلک را تا ابد مخدوم بود زان که او سلطان ده معصوم بود قرَّة العین امام مجتبی شاهد زهرا، شهید کربلا تشنه، او را دشنه آغشته به خون نیم کشته گشته، ...

قدم نورسیده آفتاب از سودابه مهیجی

قدم نورسیده آفتاب از سودابه مهیجی
قدوم نورسیده آفتاب را ملائک بی‏شمار، به تبریک آمده‏اند و بر بام خانه دختر خورشید، بال می‏افشانند. از بهشتِ دامان بتول، بهاری سرزده است و خانه علی و زهرا، امروز، خانه تمام شادی‏ها و دست‏افشانی‏هاست. خدا، لبخند می‏زند این روز شگفت را و مرد تنهای ...

عباس از سید حبیب حبیب پور

عباس  از سید حبیب حبیب پور
تو راز اصول عشق بودی عباس   هر لحظه رسول عشق بودی عباس   جبریل برای تسلیت آمده بود تو شان نزول عشق بودی ...

سلوک خونين قسمت دوم (پاياني)

سلوک خونين قسمت دوم (پاياني)
يقظه قيام آن حضرت در مدينه، صلاى “يقظه” و بيدارى بود. يقظه و بيدارى از خواب غفلتى که سايه سنگين آن را ستم بى‌امان و لالايى ريايى امويان بر چشم مردم تحميل کرده بود تا در پناه آن خواب گران دمشق را با مدينه جابه‌جا کنند! اما چشم بيدار حسين(ع) بر اين ...

کم کم غروب واقعه از راه می رسید از مطهره عباسیان

کم کم غروب واقعه از راه می رسید از مطهره عباسیان
کم کم غروب واقعه از راه می رسیدیک زن میان دشت سراسیمه می دویداین خیمه ها نبود که آتش گرفته بودآتش میان سینه ی او شعله می کشیدراهی نمانده بود برایش به غیر صبرباید دل از عزیز سفر کرده می برید؛مردی که رفت و از سر نی حسّ بودنشقطره به قطره سرخ و غریبانه می ...

شكايت دل از علي ناظمي

شكايت دل از علي ناظمي
شام يعني انتهاي خستگي شهر آزار خداي خستگي شام يعني گوشه ويرانه‌ها مدفن شمع و گل و پروانه‌ها شام تسکين دل شيطان بود زينت سر نيزه‌اش قرآن بود شام يعني وادي دشنامها سنگ باران سري از بامها سنگ در دستان نامردان شام بوسه مي‌زد بر سر زخم امام شام ...

هر چند که مضمون غریبت تنهاست

هر چند که مضمون غریبت تنهاست

هر چند که مضمون غریبت تنهاست 

نام تو سرودِ موج‌موج دریاست 

بالی ز علی(ع) است با تو، بالی زحسین(ع) 

پرواز تو از غدیر تا عاشوراست

گهواره های درد از حسنا محمد زاده

گهواره های درد از حسنا محمد زاده
برای  شش ماهه ی کربلا پر می کشد پروانه ای زخمی به سویت گهواره ای جان می دهد در آرزویت باید به دست تیرهای تشنه یک روز باغ گل سرخی بروید از گلویت با مشتی از گل های پرپر آسمان هم سرمست باشد روز و شب از سُکر ِ بویت هفتاد و دو خورشید می آیند آرام دنبال نور ِ ...

شد تابان رخ خورشید از او

شد تابان رخ خورشید از او
ماه من تابید و شد تابان رخ خورشید از او  نازم آن ماهی که خورشید فلک تابید از او روز بسیار است و شب در گردش خورشید و ماه  کز افق گوید نشان ماه یا خورشید از او نازم آن روزی که در تاریخ ایام بزرگ  در تجلی ماه از او خورشید از او ناهید از او تا بدانی روز ...

قول و قصیده از قادر طراوت پور

قول و قصیده از قادر طراوت پور
 ای یاد تو قد قامت «قول» است و «قصیده»!   نام تو تجلّای عقیق است و عقیده   عنوان تو نور است که از نور می‌آید تصویر تو «ماه» است که از «مِهر» دمیده   ای وصف تو دریا به کفِ دست گرفتن! ای دیدن رویِ تو «ملاقات دو دیده»!   توفان به نگاه تو امان‌نامه ...

قنداقه اش را بست، حالا اصغرآماده است اززهرا بشری موحد

قنداقه اش را بست، حالا اصغرآماده است اززهرا بشری موحد
قنداقه اش را بست، حالا اصغرآماده استسرباز آخر را خودش میدان فرستاده است از موج آغوش پدر تا اوج خواهد رفتاز نسل ماهی های دریاهای آزاد است نه ضربت شمشیر می خواهد نه نعل اسبشش ماهه خیلی اربا اربا کردن اش ساده است تیر سه شعبه کار خنجر می کند اینجاسر، ...

کاروان کربلا

کاروان کربلا
شیعیان دیگر هوای کربلا دارد حسین(ع)     روی دل با کاروان کربلا دارد حسین(ع)از حریم کعبه جدش به اشکی شست دست     مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسین(ع)می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم     بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین(ع)بس که محمل ها رود منزل به ...

دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه از وصال شیرازی

دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه از وصال شیرازی
دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه آمد برون ، به یاری آن شاه بی سپاه بی تاب چون دل از بر زینب فرار کرد آمد چو طفل اشک روان، در کنار شاه کای عم تاجدار، به خاک از چه خفته‌ای ؟ برخیز از آفتاب بیا تا به خیمه گاه نشنیده‌ای مگر سخن عمه را چو من؟ تنها ز خیمه ...

کوچه کوچه می روم از احسان محسنی فر

کوچه کوچه می روم  از احسان محسنی فر
کوچه کوچه می روم  شاید کسی پیدا کنمای دریغ از خانه ای تا لحظه ای مأوا کنمکوچه گردی من از شهر مدینه باب شددست بسته اقتدا بر حضرت مولا کنمگوئیا یک مرد از نامه نویسان نیست نیستبا که یارب شکوه از این بی وفائیها کنم؟می زنم بر قلب لشگر از یسار و از یمینیا ...

زان فتنه خونین که به بار آمده بود از حسین اسرافیلی

زان فتنه خونین که به بار آمده بود از حسین اسرافیلی
زان فتنه خونین که به بار آمده بود خورشید«ولا»بر سر دار آمده بود با پای برهنه دشتها را زینب دنبال حسین،سایه‏وار آمده ...

حضرت رقیه (س) از محمدمهدی عبدالهی

حضرت رقیه (س) از محمدمهدی عبدالهی
شهر شام و شروع ماتم بعدهمه در دست نیزه و نیرنگچه شده شهر غرق در شادیآن طرف آتش و هزاران سنگ............ای امان از دل رباب حزیندل زینب هماره بی تاب استبین سرها ، سری بود کوچکبر سر نی، علی که در خواب است..............کاروانی اسیر آمده استهلهله، شادی و جسارت هابهر ...

ساربان غریب از قاسم صرافان

ساربان غریب از قاسم صرافان
ساربان غریب می‌خواهی این همه مست را کجا ببری؟ تشنه آورده‌ای که آب دهی، یا به سرچشمه‌ی بقا ببری؟ کعبه‌ی هاج و واج را دیروز، در معمای خود رها کردی یک قبیله ذبیح آوردی غرق خون تا دل از مِنا ببری کاش می‌شد که بی‌صدا ... اما تو سرا پا خروش و فریادی خبر ...

اشک از مهدی رحیمی

اشک از مهدی رحیمی
هست در چشمِ عاشقان تا اشک روضه آغـاز می شود بـا اشک دست انـداخت و به نام عـلی آمـد از پشتِ پـلک بـالا اشک نـام اربـاب آمده کـه گذاشت بعدِ یـک سـال پـا به دنیا اشک نـام اربـاب آمـد و نـشنـاخت بـاز در چشمِ مـن سـرا پـا اشک پـس بـه نـامِ حسین مـی ...

شعر عاشورایی بلند شادروان امیری فیروزکوهی

شعر عاشورایی بلند شادروان امیری فیروزکوهی
کوغم رسیده ای که شریک غم تو نیست؟ یا داغدیده ای که به دل، محرم تو نیست؟ الاّ تو خود ـ که سوگ و سرورت برابرست یک اهل درد نیست که در ماتم تو نیست هر دردمند زخم درون را، علاج درد با یاد محنت تو بِه از مرهم تو نیست جانْداروی تسلّی، از اندوه عالمی الاّ ...

مـلاّ مـحـمـّد رفـیـع (واعظ) قزوینی

مـلاّ مـحـمـّد رفـیـع (واعظ) قزوینی
این خطِّ جاده ها، که به صحرا نوشته اند یارانِ رفته، با قلم پا نوشته اند سنگ مزارها، همه سربسته نامه ای ست کز آخرت به مردم دنیا نوشته اند واعـظ قـزویـنـی در قـصـیـده ای کـه حـکم بَثُّ الشّکوی دارد، دامنه سخن را به کربلا می کشاند و از مظالمی که بر ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^