خدايا! اى سرور من چه بسيار زشتى مرا پوشاندى و چه بسيار بالاهاى سنگين و بزرگى كه از من برگرداندى و چه بسيار لغزشى كه مرا از آن نگهداشتى و چه بسيار ناپسند كه از من دور كردى و چه بسيار ستايش نيكويى كه شايسته آن نبودم و تو در ميان مردم پخش كردى،
اى خداى من و سرور و پروردگارم، آيا مرا به آتش دوزخ عذاب نمايى، پس از اقرار به يگانگی ات و پس از آنكه دلم از نور شناخت تو روشنى گرفت و زبانم در پرتو آن به ذكرت گويا گشت
پروردگارا! بر ناتوانى جسمم و نازكى پوستم و نرمى استخوانم رحم كن. اى كه آغازگر آفرينش و ياد و پرورش و نيكى بر من و تغذيه ام بوده اى، اكنون مرا ببخش به همان كرم نخستت، و پيشينه احسانت بر من،
آيا براى دردناكى عذاب و سختی اش، يا براى طولانى شدن بلا و زمانش، پس اگر مرا در عقوبت و مجازات با دشمنانت قرار دهى، و بين من و اهل عذابت جمع كنى، و ميان من و عاشقان و دوستانت جدايى اندازى،
باور نمی كنم چه آن بسيار بعيد است و تو بزرگوارتر از آن هستى كه پرورده ات را تباه كنى يا آن را كه به خود نزديك نموده اى دور نمايى يا آن را كه پناه دادى از خود برانى يا آن را كه خود كفايت نموده اى و به او رحم كردى به موج بلا واگذارى؟
اى خداى من و پروردگارم و سرور و مولايم، براى كداميك از دردهايم به حضرتت شكوه كنم و براى كدامين گرفتاريم به درگاهت بنالم و اشك بريزيم.
اى كاش میدانستم اى سرورم و معبودم و مولايم، آيا آتش را بر صورتهايى كه براى عظمتت سجده كنان بر زمين نهاده شده مسلطّ میكنى و نيز بر زبانهايى كه صادقانه به توحيدت و به سپاست مدح كنان گويا شده و هم بر دلهايى كه بر پايه تحقيق به خداونديت اعتراف كرده
ای خداى من اينك پس از كوتاهى در عبادت و زياده روى در خواهش هاى نفس عذرخواه، پشيمان، شكست ه دل، جوياى گذشت طالب آمرزش، بازگشت كنان با حالت اقرار و اذعان و اعتراف به گناه،
خدايا! با من در همه احوال مهرورز و بر من در هر كارم به ديده لطف بنگر، خدايا، پروردگارا، جز تو كه را دارم؟ تا برطرف شدن ناراحتى و نظر لطف در كارم را از او درخواست كنم.
خدايا! با من در همه احوال مهرورز و بر من در هر كارم به ديده لطف بنگر، خدايا، پروردگارا، جز تو كه را دارم؟ تا برطرف شدن ناراحتى و نظر لطف در كارم را از او درخواست كنم.