فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

نعمت های الهی - جلسه سیزدهم - (متن کامل + عناوین)

 

علم به مسئولیت در برابر نعمت‌ها

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلاة و السلام علی سید الانبیاء والمرسلین ابی القاسم محمد وعلی اهل بیته الطیبین الطاهرین

 

دو نوع علم پیرامون نعمت‌ها

1ـ شناخت اجمالی از نعمت‌ها

بحث درباره نعمت‌های عنایت شدۀ وجود مقدس حضرت حق به انسان بود و کلام هم به دو مسأله منتهی شد:

یکی این که هر انسانی لازم است نعمت‌های خدا را بشناسد. البته منظور شناخت تفصیلی نیست، چون چنین شناختی از نعمت‌ها از عهده‌ ما خارج است، ولی آنچه بر ما لازم است این است که به طور اجمال بدانیم یک سلسله نعمت‌های مادی و معنوی از جانب خدا در اختیار ماست و هیچ‌کدام از این نعمت‌ها را هم بی‌علت در اختیار ما نگذاشته‌اند، بلکه تمام این نعمت‌ها به خاطر این است که به وسیله آنها انسان به رشد برسد که به فرموده قرآن:

)أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُون ([1]

که انسان به مقام باعظمت لقای معنوی برسد و آن‌هم در پرتو عمل صالح حاصل می‌شود. معنای عمل صالح هم این است که نعمت‌ها باید همان‌جایی خرج شود که خداوند دستور داده است:

)فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْـرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا([2]

و نیز منظور این است که فرزندان آدم به وسیله این نعمت‌ها به مقام قرب و خوشبختی دائمی برسند: )فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمـُقَرَّبينَ * فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعيمٍ([3]

دربارۀ عبد صالحش حضرت عیسی(ع) که از نعمت‌ها درست استفاده کرده، می‌فرماید:

)وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمـُقَرَّبِين ([4]

 

مطرح نبودن مقدار زمان:

حضرت عیسی(ع) این مقام را در چه مدت زمانی کسب کرده است، چون کل زندگی آن حضرت سی و سه سال بوده است و آن بزرگوار در همین مدت کوتاه عمرش به این مقامات رسیده است. این مقام )وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ( مقام کمی نیست، یعنی او در تمام این عوالم ظاهر و نیز در عوالم باطن یکی از بهترین آبرودارهاست. همچنین او از بندگان مقرب خداست. مُقرّبینی که به قول امیرمؤمنان(ع) دنیا را که نگاه می‌کنند به باطنش می‌نگرند، نه به ظاهر آن، یعنی آنها آدم‌های ظاهربینی نیستند:

)نَظَرُوا إِلَى بَاطِنِ الدُّنْيَا إِذَا نَظَرَ النَّاسُ إِلَى ظَاهِرِهَا([5]

آنان در چارچوبِ درست با برنامه‌های مادی در ارتباطند و اصلا خارج از حدود الهی عمل نمی‌کنند؛ یعنی یک لحظه از وقتشان و یک درهم از پولشان را خارج از محدودۀ مجاز هزینه نمی‌کنند.

حضرت یحیی نیز چند سال محدود در این دنیا زندگی کرد، ولی قرآن مجید درباره او می‌فرماید که به پدرش ندا آمد:

)فَنادَتْهُ الْمـَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمـِحْرابِ أَنَّ اللهَ يُبَشِّـرُكَ بِيَحْيى مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحين ([6]

و نیز درباره‌اش می‌فرماید: )اَتیناهُ الحـُکمَ صَبِیَّا([7]، یعنی در زمان کودکی، مقرب و حکیم بود. حضرت زهرا3 هم سالیان کمی در این دنیا بودند و چنین مقاماتی را که سوره‌های احزاب، دهر و کوثر می‌گوید به دست آوردند. حضرت جواد الائمه(ع) و حضرت علی اکبر(ع) و بسیاری از بزرگان دیگر نیز مدت کوتاهی در دنیا زندگی کردند. پس این مطرح نیست که چه مقدار زمانمی‌خواهیم، بلکه مهم این است که با این مقدار زمان که در اختیار ماست چگونه کار کنیم. نگفته‌اند که رشد حتما در سی سال فعالیت به دست می‌آید، بلکه گاه در یک سال هم به دست می‌آید.

بنابراین مهم این است که ما با این زمان و نعمت‌هایی که در اختیارمان است چطور برخورد بکنیم وگرنه حدی برای رسیدن به کمال قرار نداده‌اند که اگر این مقدار زمان مصرف کنید شما وجیه یا مقرب می‌شوید یا به مقام لقا می‌رسید.

 

عدم امکان دسترسی به علم تفصیلی

علم به نعمت‌ها به طور اجمالی لازم است؛ زیرا به علم تفصیلی نه دسترسی داریم و نه از عهده ما برمی‌آید که واقعا تک تک نعمت‌ها را بشناسیم و آنها را تحلیل کنیم. به عنوان مثال در هر سانتی‌متر مربع پوست بدن‌ انسان پنج هزار دکمه عصبی دارد، حالا هر کدامش را که بخواهید تفصیلا بشناسید نمی‌توانید. هر چشم شما هفتاد میلیارد سلول دارد و شما نمی‌توانید به تفصیل بفهمید که خدا در این ساختمان چه کرده است. یا از کنار هر گوشتان به مغزتان شش هزار تار صوتی کشیده شده است، غیر سلولی‌هایی که سازنده گوش خارجی و متوسط و داخلی هستند، یا شما هر استخوانتان را بخواهید بدانید که در مغز آنها چند سلول وجود دارد، یا بدنتان چقدر چربی و آهن و گوگرد و آب دارد، اینها شدنی نیست. یا هر موی بدنتان را اگر بخواهید تحلیل بکنید که هر کدامش چگونه هوا را می‌گیرد و تحویل می‌دهد، بعد هم بخواهید هر میوه‌ای را که می‌خورید ببینید چند تا سلول دارد و چقدر از منابع خورشید و خاک و املاح خرجش شده است. پس تفصیلی نمی‌شود به این نعمت‌ها رسید، اما اجمالا می‌شود آن نعمت‌ها را درک کرد؛ چه نعمت‌هایی که به عنوان نعمت طبیعی در اختیار ماست و چه نعمت‌هایی که به عنوان اعضا و جوارح یا واقعیات جهان خارج در اختیار ماست و چه نعمت‌هایی که به عنوان نبوت، امامت، فقاهت، علم، دانش، کتاب، حدیث، روایت و قرآن کریم در اختیار ما قرار دارد.

در مجموع باید بدانیم که هر کداممان به تنهایی سرمایه‌دارترین موجود عالم خلقت هستیم و آن‌قدر که تک تک ما سرمایه داریم فرشتگان هم ندارند! البته بسیاری از آنها بالقوه و بالاستعداد هستند. حالا اگر کسی زرنگی کند و این قوه‌ها را به فعلیت برساند، خودش را به مقام رشد، کمال، لقا و قرب رسانده است و مشکلات دنیا و آخرتشان نیز حل می‌شود. پس یک علم که واجب است داشته باشیم، علم اجمالی به نعمت‌هاست.

 

2ـ علم به کیفیت خرج نعمت‌ها

اما علم دومی که واجب است آن را نیز دارا باشیم، علم به چگونه خرج کردن این نعمت‌هاست؛ یعنی اکنون که سرمایه‌ها را شناختیم و دانستیم که چه چیزی داریم، باید بفهمیم که با این سرمایه‌ها باید چطور عمل بکنیم.

دربارة افرادی که هم عالِم به نعمت‌ها هستند و هم عالم به مسئولیت در مقابل نعمت‌ها، آیه‌ای می‌خوانم که کوتاه است، ولی همه چیز در همین آیه شریفه هست:

)إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْـرُ الْبَـرِيَّة([8]

چون وقتی می‌گوییم عمل صالح، در معنای آن، علم به نعمت و علم به مسئولیت در برابر این نعمت هست.

 

راهِ‌آگاهی از مسئولیت

راه یافتن علم به مسئولیت نیز از خود قرآن مجید معلوم می‌شود. در اینجا ابتدا دو آیه درباره نعمت‌ها بخوانم تا بعدا به گیرندگان نعمت برسیم. در سوره بقره می‌فرماید:

)الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشا([9]

این آیه معانی بسیاری دارد. خداوند می‌فرماید که نگاه کنید و ببینید که من زمین را فرش زندگی شما قرار داده‌ام و شما هر گونه که بخواهید روی این زمین زندگی کنید، می‌توانید؛ اگر بخواهید چاه حفر کنید، زمین تسلیم شماست، اگر بخواهید سنگ‌های آن را از معدن دربیاورید تسلیم شماست، اگر بخواهید فلزات آن را بیرون بکشید باز تسلیم شماست، اگر هم بخواهید ساختمان بر روی آن بسازید یا قنات بزنید باز تسلیم شماست. خیلی از کارها را نیز همین زمین به اراده من می‌کند و به زحمت شما احتیاج ندارد؛ چشمه‌ها خودش می‌شکافد، رودها جاری می‌شود، گیاهان مراتع آن می‌روید و درختان جنگلی سبز می‌شود و زحمت اینها را نیز به شما واگذار نکرده‌ام. دریا برای شما منبع غذاست و هرچه لازم دارید من خودم آنجا برایتان آماده می‌سازم و درست می‌کنم و فقط شما یک زحمت بکشید و  لب دریا تور بیندازید و بیرون بیاورید، پس لازم نیست شما زیر آب بروید و ماهی و دُر و گوهر پرورش بدهید، من خودم همه کارها را برای شما می‌کنم و شما فقط چنان باشید که باید باشید.

اگر بنا بود کل زندگی را روی دوش خودمان بگذارد و بگوید خودتان به وجود بیاورید و بخورید، اگر ما می‌خواستیم هوا برای تنفس به وجود بیاوریم چقدر باید اکسیژن و هیدروژن به دست می‌آوردیم و با هم مخلوط می‌کردیم که بشود هوای تنفس ما؟ یا اگر می‌گفت که آب را خودتان درست کنید چقدر باید مواد شیمیایی می‌آوردیم و تبدیل به اکسیژن می‌کردیم و جای دیگر با هیدروژن مخلوط می‌کردیم تا آب درست می‌کردیم؟ اصلا دیگر نمی‌توانستم زندگی کنیم. پس همه کارها را خودش انجام می‌دهد و ما مفت می‌خوریم و کاری هم نمی‌کنیم. همه کارهایمان را او انجام می‌دهد. ما لقمه را که از دهان پایین می‌بریم و فرو می‌دهیم، چه کسی آن را به خون، نطفه، مو، ناخن، پوست، رنگ و گوشت تبدیل می‌‌کند؟ اگر می‌خواست دست خودمان بدهد که ما باید دو سه هزار لوله به کارخانه‌های مختلف وصل می‌کردیم تا در آن کارگاه‌ها، مواد غذایی به خون و مغز استخوان و هزار چیز دیگر تبدیل شود و نیازهای بدنمان را مرتفع کند. پس از ما این کارها را نخواسته است و فقط تنها توقعی که دارد این است که مثل آدم زندگی کنیم. در آیات هم این امور را به خودش نسبت داده است:

)الَّذي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُم ([10]

 

مسئولیت اساسی انسان

بنابراین، همه کارها را من انجام دادم و شما فقط باید یک کار انجام دهید: )فَلا تَجْعَلُوا للهِ أَنْدادا([11] ؛ فقط با من مخالفت نکنید و شریک برایم نگیرید. من نان و غذایتان را می‌دهم، شر دشمنانتان را نیز از سرتان کم می‌کنم و عافیت و سلامتی هم به شما می‌دهم، شما فقط با من دشمنی نکنید و نعمت‌هایی را که به شما داده‌ام خرج راه دشمن من یعنی شیطان نکنید که در این صورت بهترین مردم خواهید بود. خداوند می‌فرماید: آن کسانی که نعمت‌ها را شناختند و آنها را بجا مصرف کردند بهترین مردم روی زمین هستند:

)إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْـرُ الْبَـرِيَّةِ * جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً رَضِيَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّه([12]

 

جریمه جاهلان و غافلان

این آیات درباره کسانی است که علم به نعمت‌ها پیدا کردند و آنها را به جا مصرف کردند، اما کسانی که جاهل ماندند و چشم‌ها و گوششان را بستند و عمری را تنها به جمع کردن و خوش‌گذرانی اختصاص دادند، در باره آنها می‌فرماید:

)وَ الَّذينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهـُم ([13]

آنان باید بدانند که در سرازیری جهنم قرار گرفته‌اند. اصلا برخی در طول عمرشان یک‌بار ننشسته‌اند فکر کنند که این منابع مال چه کسی است؟! فقط می‌گویند: بخوریم و بیاشامیم و خوش باشیم. اینان کسانی‌اند که خداوند در باره آنها می‌فرماید:

)أُولئِكَ الَّذينَ طَبَعَ اللهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون (.[14]

و در ادامه هم در باره آنان می‌فرماید:

)لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخاسِـرُون ([15]؛

اینان این‌قدر با من بد رفتار کرده‌اند که من جریمه بد رفتاری آنها را در همین دنیا می‌دهم: یکی این که درِ دلشان را می‌بندم، یکی هم در گوششان و چشمشان را می‌بندم، اینها جریمه است، چون خودشان ابتدا دل و چشم و گوششان را به جای دیگر بردند، نه این که جریمه، کارِ ابتدائی خدا باشد، بلکه جریمه نتیجه کار خودشان است.

 

بلای بیدردی

یک ذرّه رحم در دل این افراد غافل نیست و فقط می‌گویند: خوش باشیم و بخوریم، هر بلایی هم به سر مسلمانان بیاید توجه ندارند که مردم چه می‌کشند! باور کنید گاهی در همین تهران و در شهرهای بزرگ کسانی زندگی می‌کنند که اصلا از درد مردم هیچ خبری ندارند. کسی اگر بخواهد از درد مردم خبر داشته باشد باید بیاید در میان مردم، به گزارش تنها هم قناعت نکند، چون بیشتر گزارش‌ها صحیح نیست. در مملکت ما هم گزارش‌هایی به وزرا و وکلا می‌دهند که اگر خیلی خوش‌بین باشیم شصت درصد آنها درست است. پس به گزارش‌ها نباید قناعت کرد و باید از هر صنفی و در هر محلی از داغ‌دیده‌ها و از شکست خورده‌ها نظر و گزارش گرفت. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید که گزارشگرها عمدتا چاپلوس و خودشیرین‌اند.[16] اگر کسی بخواهد درد را حس بکند یا باید خودش دردکشیده باشد یا به طور مستقیم با صاحبان درد روبرو شود.

بله یک مسأله هست که ما در محاصره شدید گرگان آدمخوار هستیم و دردهایی که از محاصره بر سر ما می‌آید، همه را به جان می‌خریم و جانمان را هم فدای اسلام و جنگ در راه آن می‌کنیم، اما هر مشکلی از مردم را هم نمی‌شود به زلف جنگ گره زد. مثلا فلان نانوایی در فلان محله تعطیل کرده است و مردم باید دو سه محله آن طرف‌تر بروند و نان تهیه کنند، این به جنگ مربوط نیست، یا فلان فرد، اجناس مورد نیاز مردم را احتکار کرده است و دارد خون مردم را می‌مکد، یا چهار نفر ثروتمند دور هم جمع می‌شوند و میوه و مواد مورد لزوم مردم را به محاصره می‌کشند تا یک دفعه یک تومان را بیست تومان کنند، این هم دیگر به جنگ مربوط نیست. پس دردهایی هم هست که به جنگ ارتباط ندارد و با گزارش نمی‌توان به آنها رسید بلکه باید با مردم در تماس بود تا درد آنها را فهمید. خداوند در باره گروه‌هایی می‌فرماید:

)وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُـرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى ([17]

مثلا شخصی یک عمر در تهران است و اصلا از درد هیچ دردمندی خبر ندارد، پایش را روی پایش انداخته و زندگی کرده و فقط خودش را دیده و همسرش، عروسش، دامادش، ماشینش و ویلایش را و هیچ خبر دیگری ندارد که بر سر شهدا و مجروحین و یتیمان چه آمده است. روز قیامت می‌پرسد: من که در دنیا کور نبودم چرا اینجا کور آمده‌ام؟ در پاسخش می‌گویند:

)قالَ رَبِّ لِمَ حَشَـرْتَني أَعْمى وَ قَدْ كُنْتُ بَصيـراً * قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسيتَها([18]

خداوند به او می‌فرماید: من در دنیا چقدر به وسیله انبیا به تو گفتم که علم پیدا کن که چه کسی هستی و علم پیدا کن به نعمت‌های من و به مسئولیت خود در برابر این نعمت‌ها، اما تو در دنیا هیچ فکر نکردی و یاد ما هم نبودی و در نتیجه ما هم امروز یاد تو نیستیم. چنین شخصی را که خدا با خشم و سخط رد کرده، آیا پیامبر6 و حضرت سیدالشهداء(ع) می‌توانند قبولش بکنند؟

یک آیه هم در سوره مجادله است:

)اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِـرُون ([19]

آیه دیگری هم در سوره صافات است که خیلی عجیب است و من امروز که این آیه را می‌دیدم آن‌قدر نو و تازه است که گویا همین الان نازل شده است! جهل به نعمت‌ها و جهل به مسئولیت در مقابل نعمت‌ها، سرزمینی است که درخت وجود انسان در آن زمین کاشته می‌شود و این زمین جهل، زمین جهنم است:

)إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ في أَصْلِ الْجـَحيم ([20]،

یعنی این آقای نادان و بی‌تفاوت، درخت وجود خودش را در زمینی می‌کارد که ریشه آن درخت در جهنم است و از آنجا تغذیه می‌شود.

 

هدرندادن اوقات

آیت الله حسن‌زاده آملی از شخصیت‌های عظیم اسلامی و بسیار فوق‌العاده است، تمام کننده شرح نهج البلاغه ناتمام علامه خوئی است که در صد سال پیش نوشته شده است، استاد علم هیئت، ریاضی‌دان، حکیم، فیلسوف و عارف و آگاه به قرآن کریم است. ایشان شخصیت‌های زیادی را نیز دیده است. می‌فرمودند: من مدتی در تهران در مدرسه مروی حجره داشتم و یکی از استادانی که پیش او درس می‌خواندم، مرحوم حاج میرزا ابوالحسن شعرانی بود. حاج میرزا ابوالحسن شعرانی را من دیده بودم که حکم ابن‌سینای زمان ما را داشت. خیلی فوق‌العاده بود و من گمان نمی‌کنم در ایران در آن زمان نظیرش را داشته‌ایم. همیشه هم با یک جفت گیوه و یک عبای کوتاه و یک عمامه خیلی مختصر می‌آمد جلوی این کتابفروشی‌ها در خیابان بوذرجمهری، و آنجا کتاب می‌گرفت و خرجش را از راه تصحیح کتاب درمی‌آورد.

آیت الله حسن زاده می‌فرمودند: یک روز در حجره را باز کردم دیدم برف بسیاری آمده است. برف‌های تهران گاهی تا نصف درِ خانه‌ها می‌نشست و گاه تا دو روز مردم نمی‌توانستند از خانه بیرون بیایند. من هم باید از مدرسه بیرون می‌آمدم و برای درس خواندن پیاده تا سر چهارراه سیروس، منزل استادم مرحوم شعرانی می‌رفتم. گفتم امروز خیلی برف آمده است و خوب است که نروم، ولی بعد پشیمان شدم، لباس‌هایم را پوشیدم و از مدرسه درآمدم و اولین نفری هم بودم که بیرون آمدم چون صبح زود باید می‌آمدم و این برف‌ها را می‌شکافتم تا سر چهارراه.

کنار درِ منزل استاد که رسیدم فکر می‌کردم در بزنم یا نه. بالاخره در را زدم. استاد در را باز کرد و گفت بفرمایید داخل. رفتم داخل اتاق و گفتم: آقا امروز نمی‌خواستم بیایم فرمودند: چرا؟ گفتم: چون برف سنگینی بود. فرمود: من که آماده بودم درس بدهم اما سؤالی از تو می‌کنم، آیا از درب مدرسه که درآمدی تا در خانه ما، گداهایی که هر روز در مسیر بودند امروز نیز آمده بودند؟ عرض کردم: بله آمده بودند و به خاطر سردی هوا بازارشان هم گرمتر بود، چون در سرما و برف پول بیشتری به آنها می‌دهند. ایشان فرمود: خوب گداها در این برف سنگین آمدند، نشستند و دستشان را دراز کردند که از انسان‌ها گدایی بکنند، آن وقت من و تو نیاییم و در برف از خدا گدایی بکنیم؟ ما عمرمان را امروز بلااستفاده بگذاریم که برف آمده است! نعمت نقد امروز را بگذاریم و با آن کاسبی نکنیم، چراکه برف آمده است؟![21]

ببینید اینها چطور خدا را شناختند و چطور به نعمت‌ها نگاه کردند و با نعمت‌ها چگونه معامله کردند! ما باید یک مقدار برگذشته‌مان غصه و تاسف بخوریم و بر آینده‌مان نیز نگران بشویم تا بیدارتر و بیناتر زندگی کنیم.

)إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْـرُ الْبَـرِيَّة([22]

 

 

 

پی نوشت ها:
      



[1]. حجرات (49): 7؛ آنان که دارای این خصوصیات هستند رهیافتگان به صراط مستقیمند‌.

[2]. کهف (18): 110؛ پس کسی که به لقای پروردگارش امید دارد باید کار شایسته انجام دهد، و هیچ‌کس را در پرستشِ پروردگارش شریک نگیرد‌.

[3]. واقعه (56): 88 ـ 89؛ پس اگر محتضر از مقرّبان باشد، برای او راحتی و عطایی ویژه و بهشت پُرنعمت است‌.

[4]. آل عمران (3): 45؛ در حالی که در دنیا و آخرت آبرومند، و از مقرّبان است‌.

[5]. نهج البلاغه، حکمت 43؛ همانا اولیاء خدا آن هنگام که مردم به ظاهر دنیا می‌نگرند، آنان به باطن و حقیقت هستی توجه می‌کنند.

[6]. آل عمران (3): 39؛ فرشتگان به دنبال دعای زکریا در حالی که در محراب عبادت به نماز ایستاده بود او را ندا دادند: خداوند تو را به یحیی مژده می‌دهد که تصدیق‌کنندة کلمه‌ای از سوی خدا چون مسیح است، فرزندت سَرور و پیشوا، و به سبب زهد و حیایش حافظ خود از خواسته‌های نفسانی، و پیامبری از شایستگان است‌.

[7]. مریم (19): 12؛ و به او در حالی که کودک بود حکمت دادیم‌.

[8]. بینه (98): 7؛ بی‌تردید کسانی که مؤمنند و کارهای شایسته انجام داده‌اند بهترین مخلوقاتند.

[9]. بقره (2): 22.

[10]. بقره (2): 22؛ پروردگاری که زمین را به سود شما بستری گسترده، و آسمان را سقفی برافراشته قرار داد، و از آسمان، آبی پُرمنفعت نازل نمود و به وسیلۀ آن از میوه‌های فراوان، روزیِ ثمربخشی برای شما پدید آورد.

[11]. همان؛ پس برای خدا همتایانی قرار ندهید.

[12]. بینه (98): 7 ـ 8؛ بی‌تردید کسانی که مؤمنند و کارهای شایسته انجام داده‌اند بهترین مخلوقاتند.  پاداششان نزد پروردگارشان بهشت‌های پاینده‌ای است که از زیر درختانش نهرها جاری است، در آن جاودانه‌اند، خداوند از آنان خشنود است، آنان هم از خداوند خشنودند، این پاداش ویژة کسی است که از پروردگارش هراسان است‌.

[13]. محمد (47): 12؛ و کافران همواره از لذت‌های مادّی و هوس‌رانی بهره می‌برند، و می‌خورند همان‌گونه که چهارپایان می‌خورند، و سرانجام جایگاهشان آتش است.

[14]. نحل (16): 108؛ آنها كسانى هستند كه(بر اثر فزونى گناه،) خدا بر قلب و گوش و چشمانشان مهر نهاده؛ (به همين دليل نمى فهمند،) و غافلان واقعى همانها هستند!

[15]. نحل (16): 109؛ و ناچار آنها در آخرت زيانكارند.

[16]. قال امیرالمؤمنین(ع) ... وَ لَا تَعْجَلَنَّ إِلَى تَصْدِيقِ سَاعٍ فَإِنَّ السَّاعِيَ غَاشٌّ وَ إِنْ تَشَبَّهَ بِالنَّاصِحِين .

[17]. طه (20): 124؛ و هرکس از هدایت من که مایة سعادت دنیا و آخرت است روی برتابد برای او زندگیِ بسیار سختی خواهد بود، و روز قیامت او را نابینا محشور می‌کنیم.

[18]. طه (20): 125 ـ 126؛ می‌گوید: پروردگارا! به چه علت مرا نابینا محشور کردی در حالی که در دنیا بینا بودم‌؟ خداوند می‌گوید: آن‌گونه که آیات ما برای تو آمد و تو آن‌ها را واگذاشتی و در عمل به آن‌ها‌ توجهی نکردی، امروز به همان صورت، تو به حال خود وا‌گذاشته می‌شوی.

[19]. مجادله (58): 19؛ شیطان بر آنان چیره شده و یاد خدا را از خاطرشان برده، آنان حزب شیطانند، آگاه باشید که حزب شیطان هم آنان زیان‌کارانِ واقعی‌اند‌!

[20]. صافات (37): 64؛ درختی است که در قعر جهنم می‌روید.

[21]. مجلۀ حوزه (مرداد و شهریور 1366)، شماره 21، مصاحبه با استاد آیهٔ الله حسن زاده آملی.

[22]. بینه (98): 7.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تربیت شدن با آداب الهی
معناى بسته شدن چشم و گوش
شهادت کودک شیر خواره ی ابا عبدالله الحسین(ع)، ...
در مسئله ازدواج والاترين هدف را منظور داشته‏ ...
اهمیتِ حفظ آبروی مؤمن
تأثير نيت گناه در زندگي
داستانى درباره صبر در برابر فقر
ایمان و آثار آن - جلسه اول - (متن کامل + عناوین)
تشويق به قرض الحسنه و پرهيز از ربا
توبه آغوش رحمت - بحث ششم - قسمت دوم (متن کامل ...

بیشترین بازدید این مجموعه

تجارت مادی و معنوی - جلسه پنجم
كسب رحمت در تجارت‏خانه دنيا
احكام حضرت حق‏
اسم اعظم و ظرفيت دانستن آن‏
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
فرشته ندا دهنده مرگ
هدايت تكوينى و تشريعى - جلسه سوم (2) – (متن کامل + ...
حركت صعودي با قرآن و اهل بيت
تفکر در وجود پیامبراکرم (ص)
حضرت زهرا(س)، شکرگزار واقعی نعمت‌های الهی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^