فارسی
جمعه 14 ارديبهشت 1403 - الجمعة 23 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ترجمه صحيفه كامله سجاديه، ص: 11

نهاد و فرمود: اين خط پدرم و املای جدم عليهما السلام در حضور من است، عرض كردم: ای پسر رسول خدا! اگر اجازه دهی آن را با صحيفه زيد و يحيی مقابله نمايم، پس اجازه داد و فرمود: تورا برای اين عمل شايسته ديدم، پس من آن دو را مقابله كردم و ديدم كه هر دو يكی است و حتی در يك حرف هم با يكديگر اختلاف ندارند، سپس از آن حضرت اجازه طلبيدم كه صحيفه يحيی را بنا بر وصيّتش به عموزادگانش پسران عبداللّه بن حسن مستردّ دارم، فرمود: «خداوند شما را امر می كند كه امانت ها را به صاحبانشان بازگردانيد»، آری، آن را به ايشان بده، چون برای زيارت آن دو برخاستم فرمود: بنشين، سپس كسی را به احضار محمّد و ابراهيم فرستاد، چون حاضر شدند، فرمود: اين ميراث پسرعمويتان يحيی است از پدرش كه شما را به جای برادران خود به آن اختصاص داده و ما را در خصوص آن با شما شرطی است، گفتند: بگوی، خداوند تو را رحمت كند كه سخن تو مقبول است، فرمود: اين صحيفه را از مدينه خارج نكنيد، گفتند: چرا؟ فرمود: پسر عموی شما درباره اين صحيفه از برنامه ای ترس داشت كه من راجع به شما به همان گونه ترس دارم، گفتند: او زمانی درباره اين صحيفه ترسيد كه دانست كشته می شود، امام صادق عليه السلام فرمود: شما نيز از اين واقعه ايمن نباشيد؛ زيرا به خدا قسم من می دانم كه شما به زودی خروج خواهيد كرد چنانكه او خروج كرد و به زودی كشته خواهيد شد چنانكه او كشته شد. پس از جای برخاستند در حالی كه می گفتند: لاحول و لاقوة الّا باللّه العلیّ العظيم. چون از نزد حضرت صادق عليه السلام بيرون رفتند به من فرمود: ای متوكّل! چگونه يحيی به تو گفت كه عمويم محمد بن علی و پسرش جعفر مردم را به زندگی دعوت كردند، وما ايشان را به مرگ؟! گفت: آری- اصْلَحَكَ اللّه- عموزاده ات يحيی




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^