.jpg "استاد انصاریان : مرگ خوب و بد از منظر دین")
حضرت استاد انصاریان در سومین جلسه سخنرانی در مصلای شهرستان خوی به ادامة سوال آن شخص از حضرت امام رضا(ع) پرداختند.
ایشان در ابتدا برای تکمیل پاسخ دوم حضرت که ده منبع را ذکر نموده بودند و آخرین شاهد، خداوند متعال بود، بحث حسابرسی را مطرح نمودند و به آیه 47 سوره انبیاء اشاره فرمودند: اعمال کوچک نیز توسط خداوند محاسبه خواهد شد.
وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلاَ تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَ کَفَى بِنَا حَاسِبِينَ
این استاد معظم به سومین پاسخ حضرت امام رضا(ع) پرداختند: « الموت فی رقابنا» امام، انسانها را به یک حقیقتی توجه می‌دهند که اگر شبانه روز مد نظر باشد، دیگر به هیچ گناه و ظلمی آلوده نخواهند شد. من اگر فقیر یا غنی باشم؛ بالاخره میمیرم و تنها فایدهام از این دنیا پارچه سفیدی است.
حضرت استاد، مستمعین را به یک نکته فقهی نیز در این رابطه توجه دادند که اگر شخصی بی وصیت بمیرد هیچ حقی نسبت به مال خودش ندارد و حتی برای کفن او باید از زن و بچه اش اجازه بگیرند.
در ادامه استاد به این مسأله قرآنی پرداختند که خداوند برای پیامبرش هم هیچ روزنه فراری از مرگ نگذاشت و با صراحت در سوره زمر فرمود: إِنَّکَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ؛ قطعاً تو خواهى مُرد ، و آنان [ نيز ] خواهند مُرد.
و در سوره مبارکه جمعه تصریح میفرماید که شما گریزی از مرگ ندارید و زمانی که اجل فرا میرسد، مرگ به سراغتان میآید. قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاَقِيکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
این خطیب توانا در ادامه اشاره زیبایی به زندگی حضرت سلیمان نمودند که مکنت و ثروت و موقعیت او نصیب هیچ پیامبر و امامی نشد و خداوند همه چیز را در اختیار او گذاشت. آن قصری که ساخت و بی نظیر بود و حضرت ملک الموت بدون اذن او وارد شد و اجازه نداد که قصر و وسائلش را ببیند و همان جا در دم جان او را گرفت. موریانه ها را فرستاد تا عصا را جویدند و سلیمان زمین خورد و متوجه شدند که او مرده است.
ایشان فرمودند: لحظه مرگ که برسد طب طبیبان باطل می شود و اثرات داروها از بین میرود و هیچ چیز برای آدم کاربرد ندارد.
استاد، جریان مرگ حضرت موسی را بیان نمودند که ایشان برای مناجات به کوه طور رفت و برگشت و در راه مصر بود. یک مرد باوقاری دید که مشغول کندن قبر بود و زیبا این کار را انجام میداد. کار که تمام شد به موسی گفت برای یک لحظه در قبر بخواب تا ببینم اندازة شخصی که می‌خواهد در آن دفن شود، شده است. آن شخص ملک الموت بود و همان لحظه که حضرت موسی در قبر خوابید، جانش را گرفت. خداوند هم در سوره مبارکه اعراف این نکته را بیان میکند که اجل شما لحظه‌ای به تأخبر نخواهد افتاد. ...فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لاَ يَسْتَقْدِمُونَ
پیامبر(ص) فرمودند: آن مرده ای که چشمش باز است، به او مهلت بسته شدن چشم را ندادند و بالعکس.
برمبنای این آیات، پیامبران و ائمه: سفارش کردند که دائماً آماده رفتن باشید، زیرا شما را خبر نمی‌کنند.
استاد به آیه دیگری در این رابطه اشاره فرمودند :أَيْنَمَا تَکُونُوا يُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ ...
که خداوند متعال در سوره مبارکه نساء به انسانها گوشزد میکند که برجهای مقاوم هم نمیتوانند از مرگ شما جلوگیری کنند.
استاد معظم در ادامه مرگ را از منظر قرآن و روایات به مرگ خوب و بد تقسیم کردند و به بیان آیات و روایات و ذکر نمونه ها پرداختند. ایشان خاطر نشان کردند که مرگ خوب تؤام با شیرینی و لذت و مرگ بد همراه با تلخی و تازیانه و عذاب‌های الهی است.
نخستین مرگ، مرگ خوب و شیرین است که در قرآن خداوند به آن بشارت داده است : الَّذِينَ آمَنُوا وَ کَانُوا يَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةِ
استاد به ذکر نمونه ای زیبا پرداختند که خود حضرت امیرالمومنین(ع) این لذت از مرگ را در کلام نورانیشان بیان فرموده اند: «والله لأبن أبی طالب آنسَ بالموت مِن الطفل بثدی اُمّه؛ سوگند به خدا! من عشقم به مرگ از انس بچه به سینه مادر بیشتر است.» زیرا برای آن حضرت مرگ نقطه شروع وصال معشوق است. وقتی هم فرق مبارک حضرت شکافته شد، فرمود: «فرت و رب الکعبة»
این دانشمند فرهیخته به گوشه ای از زندگی امام حسین(ع) هم اشاره نمودند. زمانی که حضرت بیرون دروازه مکه آمدند، بستگان دورشان را گرفتند و از عواقب سفر حضرت را برحذر داشتند. اما ایشان پاسخ قاطعی به آنها فرمود: « به خدا قسم اشتیاقم به مردن از شوق یعقوب به یوسف بیشتر است.» که این بزرگواران شیرینی و جذبه معشوق را با همه وجود درک کرده بودند.
این استاد معظم به نمونه هایی از افراد که با مرگ اختیاری رفیق بودند و هر لحظه که دوست داشتند از دنیا میرفتند، اشاره نمودند. حتی مواردی بودند که آماده میشدند و با اهلبیت: قرار ملاقات میگذاشتند و در لحظه آخر به این بزرگواران سلام می دادند و از دنیا میرفتند.
ایشان به جریان زندگی و مرگ علامه مجلسی اشاره داشتند که بسیار زیباست و عاقبت انسانهای الهی را در دنیا و آخرت برای همگان روشن میسازد.
استاد بزرگوار در خاتمه اشاره مختصری به مرگ بد داشتند که در سوره انفال بیان میکند این افراد در دم مرگ با تازیانه جانشان گرفته میشود که اینها گنهکاران حرفهای هستند و از هیچ گناهی باکی ندارند.
منبع : پایگاه عرفان
