فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

عزت نفس در توانگرى و تنگدستى‏

 

 منابع مقاله:

کتاب  : تفسير و شرح صحيفه سجاديه، جلد نهم

نوشته: حضرت استاد حسین انصاریان

  

 «26» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَارِ وَ لَا تَبْتَذِلْ جَاهِي بِالاقْتَارِ فَأَسْتَرْزِقَ أَهْلَ رِزْقِكَ وَ أَسْتَعْطِيَ شِرَارَ خَلْقِكَ فَأَفْتَتِنَ بِحَمْدِ مَنْ أَعْطَانِي و أُبْتَلَى بِذَمِّ مَنْ مَنَعَنِي وَ أَنْتَ مِنْ دُونِهِمْ وَلِيُّ الْإِعْطَاءِ وَ الْمَنْعِ «27» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ارْزُقْنِي صِحَّةً فِي عِبَادَةٍ وَ فَرَاغاً فِي زَهَادَةٍ وَ عِلْماً فِي اسْتِعْمَالٍ وَ وَرَعاً فِي إِجْمَالٍ «28» اللَّهُمَّ اخْتِمْ بِعَفْوِكَ أَجَلِي وَ حَقِّقْ فِي رَجَاءِ رَحْمَتِكَ أَمَلِي وَ سَهِّلْ إِلَى بُلُوغِ رِضَاكَ سُبُلِي وَ حَسِّنْ فِي جَمِيعِ أَحْوَالِي عَمَلِي ]

خدايا! بر محمد و آلش درود فرست، و آبرويم را به توانگرى حفظ كن، و قدر و منزلتم را به تنگدستى پست مفرما كه از روزى خوارانت روزى بخواهم، از بَدان و اشرار آفريده هايت عطايى بطلبم، تا به سپاسگزارى كسى كه عطايم مى كند گرفتار شوم، و به سرزنش كسى كه از عطا كردن به من باز مى ايستد دچار گردم، و حال آن كه تو متولّى عطا و منعمى، نه ديگران.

خدايا! بر محمد و آلش درود فرست، و صحت و سلامتى كه در عبادت مصرف شود، آسايش و فراغتى كه در فضاى زهد به كارم آيد، و دانش و معرفتى كه در عمل به كار گرفته شود، و پارسايى و تقوايى كه از افراط و تفريط دور باشد، روزى من فرما.

خدايا! مدت عمرم را به عفو و بخششت پايان ده، و آرزويم را در اميد به رحمتت تحقّق ده، و راههايم را براى رسيدن به خشنوديت هموار ساز، و در تمام احوال، كردارم را نيكو گردان.

آبرو يا شرف نفس كه در قرآن و روايات به آن وجه يا ماء الوجه تعبير شده، صفاتى است كه حقيقت ذات و ايمان و اخلاص و رضايت حق در آن تجلّى مى كند.

از وظايف دينى هر مسلمان اين است كه همواره مراقب عزّت خويش و آبروى برادران مؤمن خود باشد نه مايه ذلّت خود باشد و نه به شخصيت ديگران آسيب برساند؛ زيرا خداوند كريم كرامت نفس را مهم شمرده است.

امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ كُلَّها وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يُذِلَّ نَفْسَهُ، الَمْ تَسْمَعُ لِقَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَ

وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ» «1»

فَالْمُؤْمِنُ يَنْبَغى أَنْ يَكُونَ عَزِيزاً وَ لايَكُونَ ذَلِيلًا، يُعِزُّهُ

اللَّهُ بِالْإِيمانِ وَ الْإِسْلامِ. «2»

خداوند عزيز و بلند مرتبه همه كارهاى انسان با ايمان را به او واگذارده است. ولى اين اختيار را به او نداده كه خود را خوار و خاكسار نمايد. آيا نشنيدى گفته خداوند متعال را كه مى فرمايد: «عزّت و اقتدار براى خدا و پيامبر او و مؤمنان است.» پس مؤمن سزاوار عزيزى است و ذلّت را نمى پذيرد؛ زيرا خداوند به سبب ايمان و تسليم، او را عزيز مى گرداند.

حضرت على عليه السلام مى فرمايد:

بَذْلُ ماءِ الْوَجْهِ فِى الطَّلَبِ أَعْظَمُ مِنْ قَدْرِ الحاجَةِ وَ إِنْ عَظُمَتْ وَ أُنْجِحَ فِيها الطَّلَبُ. «3»

بخشش و ارزش آبرويى كه براى درخواست صرف شود، بالاتر از حاجت و نيازمندى اوست، هر چند آن خواسته مهم باشد و با صرف آبرو برآورده شود.

مقصود از بذل آبرو نكوهش درخواست از ديگران است؛ زيرا آبرو با نيازمندى برابرى نمى كند كه به ويژه با نيازى پست؛ آبروى باارزش معامله شود.

از برترين مردانگى ها اين است كه مرد در حفظ آبروى خويش كوشا باشد و با كمترين خواهشى هر چند ضرورى، خود را سبك نسازد. و اين گونه تفكر سبب تحقير او و ديگران مى شود و حق تعالى كوچك شمردن را در امّت اسلام نمى پذيرد.

امام صادق عليه السلام در اين باره كه تحقير، دشمنى و كينه را به دنبال دارد، مى فرمايد:

كسى كه مؤمن را كوچك بشمارد، خواه درمانده باشد يا بينوا نباشد، پيوسته در تحقير و دشمنى خداوند قرار دارد تا از روش نادرست خود برگردد و او را با ديده احترام بنگرد. «4» عوامل بسيارى، مسلمانى را در نظر افراد حقير جلوه مى دهد. يكى از آن موارد فقر مالى است. اين نيازمندى در برابر دارايى متمولان چشمگير است؛ زيرا بضاعت كم يا تهيدستى در نظر افراد كوته بين، عامل بزرگ تحقير است. و اين مسأله سبب فاصله طبقاتى و تفاوت هاى قومى و ملى در جوامع گوناگون شده است. بنابراين سرمايه داران در دنيا عزّت دنيوى را به جان مى خرند و در آخرت رسواى همه مردم در محشر مى شوند.

امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

مَنِ اسْتَذَلَّ مُؤْمِناً وَ اسْتَحْقَرَهُ لِقِلَّةِ ذاتِ يَدِهِ وَ لِفَقْرِهِ شَهَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلَى رُؤُوسِ الْخَلائِقِ. «5»

هر كه مؤمنى را خوار بشمارد و براى درآمد اندك او يا نداريش با ديده منت و كوچكى بنگرد، در روز قيامت بر همگان به رسوايى معرفى گردد.

كسانى كه در مسافرت حج داراى تمكن مالى هستند و از عهده هزينه سنگين سفر به راحتى برمى آيند، هيچ گونه احساس ذلّت يا منّت از سوى ديگران ندارند.

امّا بعضى در روزگار قديم با كاروانى همراه با توشه و بار مناسب و رفاقت منزل به منزل به كمك يكديگر امور را مرتب و هماهنگ مى كردند. ولى گاهى به ناچار در كاروانى كه گروهى پولدار و تاجر بودند، همسفر مى شدند كه در آن احساس ذلت و خوارى مى كردند ائمه اطهار عليهم السلام در پاسخ به درخواست چنين افرادى هشدار داده كه عزت نفس خود را نگه دارند.

ابابصير گفت: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: مردى با افراد ثروتمند رفيق راه و توشه مى شود و او داريى اش از همه آنها كمتر است، آنان با دست باز خرج مى كنند و او قدرت صرف چنين مالى را ندارد. امام عليه السلام فرمود:

دوست ندارم كسى با همسفرى ثروتمندان، اسباب ذلّت و خفت خويش را فراهم كند، با كسانى همسفر شود كه در مالدارى همانند خودش باشند. «6» حضرت در جاى ديگر از بارگاه الهى براى حفظ عزّت در توانگرى و ناتوانى عرضه مى دارد:

«وَ اعْصِمْنى مِنْ انْ اظُنُّ بِذى عَدَمٍ خَساسَةً اوْ اظُنُّ بِصاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا فَانَّ الشَّريفَ مَنْ شَرَّفَتْهُ طاعَتُكَ وَ الْعَزيزَ مَنْ اعَزَّتْهُ عِبادَتُكَ.» «7» مرا از خوار نگريستن تهيدست و برتر گمان كردن ثروتمند، حفظ فرما، چه آن كه شريف آن است كه طاعت تو او را شريف نموده و عزيز كسى است كه عبادت تو او را عزت داده است.

يعنى، امام از سوى تنگدستى مورد تحقير قرار نگيرد و به ارزش اجتماعى او آسيب نرسد و براى ارشاد و راهنمايى مردم مؤثّر باشد و عزت او در جامعه محفوظ بماند.

 

حقيقت جاه و منزلت

 

«جاه» عبارت از منزلت و مقامى است كه نصيب انسان هاى دوست داشتنى مى شود. و آن بر دو گونه است:

الف- جاهى كه محبوبيت در آن بر اثر كمالاتى است كه به خاطر آن عمر و مال و خانواده خود را فدا مى كند.

هدايت مردم، راهنمايى انسان ها، حمايت از مظلومان و انزجار از ستمگران، خدمت به محرومان و بينوايان، كسب علم، تقوى، سخاوت، شجاعت و ... و از اين قبيل؛ مقام هاى بلند و معنوى پديد مى آورند. هر كه داراى آنهاست بر دل ها و جان ها حكومت مى كند و مورد الطاف الهى و امداد غيبى و تأييد معصومان و اولياى الهى قرار مى گيرد.

ب- جاه به گونه ديگر، در دنيا نوعى سلطه به مردم است كه رياست و فرمانروايى بر ابدان و اموال مردم است و قدرت اجرايى آن نيروهاى مادى و نظامى هستند كه با نابودى حاكم و سلطه او، تمامى مقامات و وابستگى هاى او از بين مى رود.

ارزش جاه و مقام در دنيا به استفاده درست در راه حق و بندگان خداست، يعنى در خدمت آفرينش حق بودن تا اراده خداوند اجرا گردد.

جاه و محبوبيت همانند مال و ثروت در قيامت مورد پرسش است و تخلّف از اداى وظيفه نعمت جاه، كيفر الهى را در پى دارد.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:

خداوند از مقام بنده همانند مال او پرسش مى كند و مى فرمايد: بنده من! به تو جاه و محبوبيت روزى نمودم، آيا مظلومى را مورد حمايت قرار دادى؟ آيا به فرياد ستمديده مضطربى پاسخ گفتى؟ «8» امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

حمله دو گرگ درنده به يك گله بى چوپان كه يكى از اوّل آن و ديگرى از آخر آن حمله كنند، زيانبارتر از علاقه به مقام و مال براى دين مسلمان نيست. «9» مقصود حضرت اين است كه گروهى آدم هاى درنده خو در جامعه هستند كه براى كسب مال و شرافت، مردم را مى دَرَند و دين آنان را بازيچه هواى نفس خود قرار مى دهند.

اسحاق بن عمار درباره به خطر افتادن عزت نفس مردم از حضرت صادق عليه السلام نقل مى كند:

زمانى فرا مى رسد كه اگر كسى دست نياز به سوى مردم دراز كند، زنده بماند و اگر خاموش ماند، بميرد.

اسحاق بن عمار گفت: عرض كردم اگر چنان روزگارى را درك كردم چه كنم؟

فرمود: مردم را با آنچه دارى يارى رسان و اگر چيزى نداشتى با استفاده از مقام و موقعيت خودت كمك برسان. «10» بنابراين جايگاه و مقام، پشتوانه اى براى احترام نفس است در صورتى كه عزّت و شرف انسان مؤمن خدشه دار نشود وگرنه بايد براى نجات و يارى ديگران ارزانى نمود.

 [ «29» اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ نَبِّهْنِي لِذِكْرِكَ فِي أَوْقَاتِ الْغَفْلَةِ وَ اسْتَعْمِلْنِي بِطَاعَتِكَ فِي أَيَّامِ الْمُهْلَةِ وَ انْهَجْ لِي إِلَى مَحَبَّتِكَ سَبِيلًا سَهْلَةً أَكْمِلْ لِي بِهَا خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ «30» اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ قَبْلَهُ وَ أَنْتَ مُصَلٍّ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَهُ وَ آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنِي بِرَحْمَتِكَ عَذَابَ النَّارِ.]

خدايا! بر محمد و آلش درود فرست، و مرا در اوقات بى خبرى براى يادت بيدارى ده، و در روزگار مهلت براى فرمانبرداريت به كار گير، و برايم راه آسانى به سوى محبّتت باز و هموار كن و به سبب آن، خير دنيا و آخرت را برايم كامل ساز.

خدايا! بر محمد و آلش درود فرست؛ مانند برترين درودى كه پيش از او بر يكى از بندگانت فرستادى، و پس از او بر يكى از آفريده هايت مى فرستى، و ما را در دنيا و آخرت خوبى عطا كن، و مرا به رحمتت از شكنجه آتش حفظ فرما.

 

خير دنيا و آخرت در بيدارى و دورى از غفلت

جايگاه غفلت از نظر شرع و عقل يكسان نيست. بعضى از غفلت ها در امور تكوينى يا امور دينى روى مى دهد كه انسان با حالت سهوى يا فراموشى، عملى را برخلاف حقيقت يا مصلحت انجام مى دهد ولى سزاوار كيفر و توبيخ نمى شود؛ زيرا غفلت بنابر آنچه راغب اصفهانى آورده است:

الغَفْلَةُ، سَهْوٌ يَعْتَرِى الْإِنْسانَ مِنْ قِلَّةِ التَّحَفُّظِ وَ التَّيَقُّظِ. «1

غفلت، فراموشى است كه در اثر كمى پرهيز و بيدار دلى، بر انسان غلبه مى كند.

در حقيقت، گاهى پرده اى روى آگاهى و بصيرت انسان را مى پوشاند كه سرلوحه گمراهى و دشمنى و زمينه كفر و هلاكت او را فراهم مى سازد. ولى او با تيزبينى و دورانديشى مى تواند خويش را از ورطه هاى سقوط نجات دهد.

حضرت حق منّان در اين باره، زمان پرده بردارى از خواب غفلت را به قيامت حواله مى دهد و مى فرمايد:

وَ نُفِخَ فِى الصُّورِ ذَ لِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ* وَ جَآءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَاءِقٌ وَ شَهِيدٌ* لَّقَدْ كُنتَ فِى غَفْلَةٍ مّنْ هذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَآءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» «12»

و در صور مى دمند؛ آن است روز [تحقق و ظهور] وعده هاى تهديدآميز و وحشتناك.* هر كسى در آن روز مى آيد در حالى كه سوق دهنده اى و شاهدى با اوست، [كه سوق دهنده او را به محشر مى راند و شاهد بر اعمالش گواهى مى دهد.]* [به او مى گويند:] تو از اين روز بزرگ در بى خبرى و غفلت بودى، پس ما پرده بى خبرى را از ديده [بصيرت ] ات كنار زديم در نتيجه ديده ات امروز بسيار تيزبين است.

در دنيا شخصى كه بر اثر غفلت، تخلّف نموده، نه تكليف جبرانى دارد و نه مستحق كيفر است. اين غفلت مستند به ساختمان طبيعى مغز است كه گاه دچار آن مى شود و دستورى را ناديده مى گيرد؛ مانند روزه دارى كه به قصد اطاعت امر خداوند و وظيفه شرعى امساك كرده است، امّا روزى در اثر غفلت و برحسب عادت طبيعى بدون اين كه ماه رمضان در خاطرش باشد روزه را شكسته است. روزه او به اين عمل سهوى باطل نمى شود و كفاره اى به عهده اش نمى آيد.

البته بايد دانست در انجام عمل سهوى خوب يا بد، اثر وضعى آن از بين نمى رود، يعنى فايده ها و ضررهايى به طور تكوينى يا طبيعى به همراه دارد. كسى كه مال ديگرى را به غفلت تلف كند، چون نيّت بدى نداشته، مرتكب گناه نشده ولى ضامن قيمت آن مال است. يا كسى كه مالى را بدون توجه به فقيرى ببخشد و قصد صدقه نكند، ولى چون به انسانى كمك كرده است؛ بلاگردانى حق و دعاى خير او، به بخشنده مال مى رسد.

به هر حال از بى تفاوتى و بى اعتنايى در صورتى چشم پوشى مى شود كه جنبه عادت پيدا نكند وگرنه چشمه عقل و بينايى انسان را كور كرده و نفس را به سركشى وادار مى كند.

در مضمون روايات معصومان عليهم السلام، غفلت به معناى كوتاهى و سهل انگارى در محاسبه نفس و بررسى اعمال روزانه است. رها كردن نفس و روزمرّگى زندگى، انسان را بيهوده و حيوانى بار مى آورد و نتيجه آن، اين كه در دنيا مانند حيوانات و جنبندگان مى چرند و در آخرت كر و كور و لال محشور مى شوند؛ زيرا چشمه هاى دل و فكر را به سوى حقيقت بسته اند و تكرار غفلت ها آنها را محروم ساخته است.

حضرت على عليه السلام درباره زيان غفلت از نفس مى فرمايد:

دَوامُ الْغَفْلَةِ يُعْمِى الْبَصيرَةَ. «13»

فراموشى طولانى، ديده بصيرت را كور مى كند.

پس سفارش مى فرمايد:

فَاسْتَدْرِكُوا بَقِيَّةَ ايَّامِكُمْ وَ اصْبِرُوا لَها أَنْفُسَكُمْ، فَانَّها قَلِيلٌ فى كَثيرِ الْايَّامِ الَّتى تَكُونُ مِنْكُمْ فِيهَا الْغَفْلَةُ وَ التَّشاغُلُ عَنِ الْمَوْعِظَةِ. «14»

بنابراين باقى مانده عمر را دريابيد، و در اين باقى مانده خود را به شكيبايى واداريد كه اين باقيمانده عمر در برابر روزهاى زيادى كه از شما در غفلت و رويگردانى از موعظه گذشت، اندك است.

در سخنان نجوا آميز خداى متعال با موسى عليه السلام آمده است:

اگر فرو رفتن در خواب غفلت و پيمودن راه بدبختى و پيروى از شهوات نبود، چگونه عدّه اى مى توانستند لذّت زندگى را بچشند. به خاطر نبودن اين امور است كه راستگويان و مؤمنان راستين بى تابى مى كنند. «15» امام سجّاد عليه السلام در نشانه هاى زاهدان دنيا؛ در اين زمينه هشدار مى دهد:

واى بر تو اى پسر آدم! بدان كه سنگينى پرخورى و سستى و تنبلى برگرفته از انباشتن معده و مستى سيرى و غفلت حاصل از قدرتِ چيزهايى هستند كه انسان را در عمل زمين گير و تنبل مى كنند و ياد خدا را از ذهن مى برند و از نزديك بودن مرگ، غافل مى سازند، تا جايى كه شخص گرفتار دوستى دنيا، گويى از مستى شراب ديوانه شده است. «16»

محاسبه نفس به معناى كنار زدن پرده غفلت و بى خيالى است و آگاه شدن از گفتار و كردار خوب و بد است. حسابرسى نفس پرونده اعمال انسان را در پيش رويش مى گشايد و از لغزش ها و اشتباهات آينده باخبر مى سازد و انسان را وامى دارد تا با استغفار از درگاه حق و طلب رضايت از بندگان او نامه سياه را روشن سازد و بار مسؤوليت خويش را سبك سازد. اين موفقيت بزرگ سهم كسى مى شود كه محاسبه و مراقبت نفس را جدى بگيرد؛ و به تصفيه حساب همّت بگمارد.

زُهْرى از افراد تحصيل كرده و دانشمند در عصر ولايت امام زين العابدين عليه السلام بود ولى متأسفانه جذب دستگاه حكومت بنى اميه گرديد و ستمگران از غفلت او به نفع خود و ضرر اسلام بهره هاى بسيار بردند. حضرت در نامه اى گسترده به اميد اين كه او را بيدار سازد و از خواب غفلت برهاند، نكات هشدار دهنده اى را فرموده است:

با چشم دل در خويش نظر كن كه فرداى قيامت چه شخصى خواهى بود؛ آنگاه كه در پيشگاه الهى حاضر مى شوى، از نعمت هايى كه به تو داده پرسش مى كند، چگونه رعايت نمودى، از حجت هايى كه بر تو دارد مى پرسد، چگونه قضاوت كردى، گمان مبر خداوند از تو عذرى را بپذيرد و با اعتراف به تقصير از تو راضى گردد. «17» غفلت از عمل نفس، ممكن است در دنيا بسيارى از مسلمانان را در روز حساب با مشكلات بزرگى مواجه كند و آنان را در ميدان عذاب سنگين قرار دهد و در آن فضا پشيمانى و بازگشت امكان پذير نيست.

امام على عليه السلام در خطبه اى پرمحتوا در تشويق به عمل صالح مى فرمايد:

فَيالَها حَسْرَةً عَلى ذى غَفْلَةٍ يَكُونَ عُمُرُهُ عَلَيْهِ حُجَّةً وَ انْ تُؤَدِّيَهُ ايَّامُهُ الى شِقْوَةٍ. نَسْأَلُ اللَّهَ سُبْحانَهُ انْ يَجْعَلَنا وَ ايَّاكُمْ مِمَّنْ لاتُبْطِرُهُ نِعْمَةٌ وَ لاتُقَصِّرُ بِهِ عَنْ طاعَةِ رَبِّهِ غايَةٌ وَ لاتَحُلُّ بِهِ بَعْدَ الْمَوْتِ نَدامَةٌ وَ لا كآبَةٌ. «18»

حسرت و اندوه بر آن بى خبرى كه عمر نابود شده اش بر او حجت است، و پايان زندگيش شقاوت! از خدا درخواست دارم ما و شما را از كسانى قرار دهد كه نعمت، آنان را به طغيان نيندازد، و هدفى آنان را در عبادت پروردگار خود مقصّر نسازد، و پس از مرگ ندامت و اندوه بر او فرود نيايد.

خداوند متعال براى آگاهى مردم در قرآن كريم از بعضى غفلت هاى گمراه كننده انسان در مهمترين دستاوردهاى آفرينش خداوندگار؛ نام برده است. هر چند برپايى آنها را به خود نسبت داده است، تا در هدايت و گمراهى بندگان، جبر و اكراهى نباشد ولى به جهت تفكر در خلقت و عبرت آموزى و اطاعت از پروردگار و دورى از غفلت و تمام شدن حجت و دليل بر همگان، در قيامت از بندگان بازخواست مى نمايد.

 

 

 

 

پی نوشت ها:

 

 

______________________________

 

(1)- منافقون (63): 8.

(2)- الكافى: 5/ 63، حديث 2؛ وسائل الشيعة: 16/ 157، باب 12، حديث 21233.

(3)- غرر الحكم: 361، حديث 8184.

(4)- الكافى: 2/ 351؛ حديث 4.

(5)- الكافى: 2/ 353، حديث 9؛ بحار الأنوار: 72/ 158، باب 57، حديث 29.

(6)- الكافى: 4/ 287، حديث 8؛ بحار الأنوار: 73/ 269، باب 49، حديث 19.

(7)- صحيفه سجّاديه: دعاى 35.

(8)- عوالى اللآلى: 1/ 372، حديث 84؛ مستدرك الوسائل: 12/ 429، باب 34، حديث 14525.

(9)- الكافى: 2/ 315، حديث 2؛ وسائل الشيعة: 16/ 21، باب 65، حديث 20857.

(10)- وسائل الشيعة: 9/ 464، باب 45، حديث 12507؛ أعلام الدين: 268.

(11)- مفردات ألفاظ القرآن، راغب اصفهانى: ماده غفل.

(21)- ق (50): 20- 22.

(13)- غرر الحكم: 266، حديث 5762.

(14)- نهج البلاغه: خطبه 85.

(15)- الكافى: 8/ 48، حديث 8؛ بحار الأنوار: 74/ 38، باب 2، حديث 7.

(16)- بحار الأنوار: 75/ 129، باب 21، حديث 1؛ تحف العقول: 273.

(17)- بحار الأنوار: 75/ 132، باب 21، حديث 2؛ تحف العقول: 275.

(18)- نهج البلاغه: خطبه 63.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

احسان به خویشان و یتیمان
سرگذشت نگارش احادیث نبوی
چهار شاخصه ایمان در منظر امام صادق(علیه السلام)
بهترین رهبر دنیا، در پوششی پشمینه!
راه های مبارزه با نفس
احادیث حضرت معصومه سلام الله علیها
سفارش امام حسن عسکری (ع) به شیعیان
كظم غيظ
قناعت گنج بی پایان!!
روحی که در دو جسم وارد می شود !!

بیشترین بازدید این مجموعه

5 ربیع الاول - وفات حضرت سکینه بنت الحسین(ع) - سال 117 ...
غفلت؛ پیامدها و راههای نجات
آثار خوف و خشیت از خدا در زندگی
ارزش عمر در قرآن‏ و روایات
قابل توجه زنان آزاردهنده به همسر
شرح مختصری از زندگانی حضرت امام هادی علیه السلام
فاطمه علیهاالسلام تجلی تمام زنان مقدس قرآنی (بر ...
اداى امانت‏
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^