فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

مختار كشته مى شود

مختار كشته مى شود

مختار كه از همراهيان خود احساس ضعف و زبونى نمود شخصا تصميم بر خروج گرفت ، نزد همسرش ام ثابت فرستاد تا مقدارى عطريات برايش ‍ بفرستد، طيب فراوانى برايش فـرستـاد، مـخـتـار غـسل كرد و حنوط نمود و سپس طيب را بر سر و صورت خود، ماليد با نوزده نفر از قصر خارج شد كه از جمله سائب بن مالك بود كه هنگام مسافرت او را بجاى خود حكومت مى داد.
سائب را گفت : نظر تو درباره ما چيست ؟ سائب گفت : راءى شما چيست ؟
مـخـتـار اظهار داشت : من يكى از رجال عربم ، ابن زبير حجاز را متصرف شده ، و ابن نجده يمامه و مروان شام را در اختيار گرفت و من اين شهرها را به چنگ آوردم جز اينكه من در مقام انتـقـام و خـونخـواهى خـاندان پـيغـمـبر بر آمـدم عـده اى را به جرم قتل آنجناب كشتم لذا بر من شوريدند وگرنه از ايشان كمتر نبودم ، لذا اگر نيّت پاكى ندارى از حيثيت و شرافت خود دفاع كن و در اين راه بجنگ ؟ سائب گفت : انا للّه و انا اليه راجعون چرا در راه پيشرفت همين هدف نجنگم و در راه حيثيتم بجنگم .
مـخـتار از قصر خارج شد و به سپاه مصعب پيشنهاد كرد آيا به ما امان مى دهيد؟ گفتند امان مـى دهيم تـا مـا هر چه صلاح ديديم با شما رفتار كنيم ، مختار گفت : هرگز راضى به حكم شما نخواهم شد، شروع به جنگ نمود آنقدر جنگيد تا كشته شد.
مـى گـويند مـخـتـار در مـحل زيتـونيها كشته شد و دو برادر بنام طرفه و طراف او را كشتند.


منبع : تبیان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


 
نظرات کاربر




گزارش خطا  

^