فارسی
شنبه 08 ارديبهشت 1403 - السبت 17 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حلال و حرام مالی، ص: 356

شود؛ يعنی آن بدن نجس بايد به بدن طيّب و پاك تبديل شود. «1» آن نفسی كه در قرآن مجيد می فرمايد «نفس فجوری» است، بايد به نفس تقوايی و آن روحی كه به ظلمت مادی گری صرف، آلوده شده است، بايد به روح نوری تبديل شود. به فرموده امام صادق عليه السلام به روحی كه اتصالش به پروردگار، از اتصال شعاع خورشيد به خورشيد قوی تر و محكم تر باشد تبديل شود.

همه اين ها شدنی است؛ يعنی ما افراد آلوده ای را خبر داريم كه از طريق آيات قرآن و روايات خود را علاج كرده، بدن، نفس، روح، عقل و قلب خود را به منابع پاكی، پاكيزگی و طهارت تبديل كردند و اين كار را در همين دنيا انجام دادند؛ چون اين كار فقط بايد در دنيا انجام بگيرد.

اگر انسانی آلوده وارد عالم بعد شود، آن آلودگی با او تا ابد خواهد بود و چنانچه انسانی پاك وارد عالم بعد شود، آن پاكی با او تا ابد خواهد ماند.

حجت های پروردگار در پاكی

در اين زمينه از طرف پروردگار عالم حجت هايی را مانند حضرت آسيه، همسر فرعون، مؤمن آل فرعون، قوم حضرت يونس عليه السلام و توبه كنندگان واقعی زمان پيغمبر عظيم الشأن اسلام صلی الله عليه و آله داريد كه سه نفر از آنها را در سوره مباركه توبه مطرح كرده است. «2» همچنين آلوده تبديل شده به پاكی را در حادثه كربلا، مانند «حرّ بن

______________________________
(1)- نهج البلاغه: حكمت 417؛ «وَ الْخَامِسُ أَنْ تَعْمِدَ إِلَی اللَّحْمِ الَّذِي نَبَتَ عَلَی السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بِالْأَحْزَانِ حَتَّی تُلْصِقَ الْجِلْدَ بِالْعَظْمِ وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيدٌ وَ السَّادِسُ أَنْ تُذِيقَ الْجِسْمَ أَلَمَ الطَّاعَةِ كَمَا أَذَقْتَهُ حَلَاوَةَ الْمَعْصِيَةِ فَعِنْدَ ذَلِكَ تَقُولُ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ.»

(2)- اشاره به سوره توبه (9): 118؛ «و [نيز رحمتش ] شامل حال آن سه نفری [بود] كه [با بهانه تراشیِ واهی از شركت در جنگ ] بازمانده بودند [و همه مسلمانان به دستور پيامبر با آنان قطع رابطه كردند] تا جايی كه زمين با همه وسعت و فراخی اش بر آنان تنگ شد و [از شدت غصه، اندوه و عذاب وجدان ] دل هايشان هم در تنگی و مضيقه قرار گرفت، و دانستند كه هيچ پناهگاهی از خدا جز به سوی او نيست؛ پس خدا به رحمتش بر آنان توجه كرد تا توبه كنند؛ زيرا خدا بسيار توبه پذير و مهربان است.»

تفسيرالعياشي: 2/ 115، حديث 151؛ بحار الأنوار: 21/ 237، باب 29، حديث 21؛ «أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ عَلَی الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا قَالَ كَعْبٌ وَ مُرَارَةُ بْنُ الرَّبِيعِ وَ هِلَالُ بْنُ أُمَيَّةَ.»

بحار الأنوار: 21/ 204- 205؛ «قَدْ رُوِيَ عَنِ الرِّضَا عليه السلام أَنَّهُ قَرَأَ ... وَ عَلَی الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا أي عن قبول التوبة بعد قبول توبة من قبل توبتهم من المنافقين كما قال وَ آخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ أو خلفوا عن غزاة تبوك لما تخلفوا و أما قراءة أهل البيت عليه السلام خالفوا فإنهم قالوا لو كانوا خلفوا لما توجه عليهم العتب و لكنهم خالفوا و هذه الآية نزلت في شأن كعب بن مالك و مرارة بن الربيع و هلال بن أمية و ذلك أنهم تخلفوا عن رسول الله صلی الله عليه و آله و لم يخرجوا معه لا عن نفاق و لكن عن توان ثم ندموا فلما قدم النبي صلی الله عليه و آله المدينة جاءوا إليه و اعتذروا فلم يكلمهم النبي صلی الله عليه و آله و تقدم إلی المسلمين بأن لا يكلمهم أحد منهم فهجرهم الناس حتی الصبيان و جاءت نساؤهم إلی رسول الله صلی الله عليه و آله فقلن يا رسول الله نعتزلهم فقال لا و لكن لا يقربوكن فضاقت عليهم المدينة فخرجوا إلی رءوس الجبال و كان أهاليهم يجيئون لهم بالطعام و لا يكلمونهم.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^