فارسی
سه شنبه 29 اسفند 1402 - الثلاثاء 8 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ماجراى شهادت مسلم در كوفه‏

ماجراى شهادت مسلم در كوفه‏

 

اين هفتاد و دو نفر، مؤمن واقعى بودند و از تمام حركات، حالات و اخلاق آنان، آثار مثبت ايمان طلوع داشت، و آن سى هزار نفر بى‌دين واقعى بودند و از وجودشان تمام فسادها ظهور مى‌كرد؛ چه در زمانى كه آن‌ها در كوفه بودند و زمينه را آماده كردند تا هانى بن عروه‌ «1» پيرمرد نود سال عاشق اميرمؤمنان عليه السلام، عاشق اهل‌بيت عليهم السلام و عاشق حضرت ابى‌عبدالله الحسين عليه السلام كشته شود، و چه زمانى كه زمينه فراهم كردند و ميدان را به دست دشمنان دادند تا با آن وضع دلخراش مسلم بن عقيل‌ «2» را اسير كنند و بعد او را به ميدان دارالاماره بياورند و در مقابل ابن‌زياد پست، او را وادار كنند كه بايستد و به مسلم بگويند: چرا به امير سلام نكردى؟ يعنى دشمنان يك مؤمن واقعى را شماتت كنند كه چرا به يك بى‌دين سلام نكردى و بعد حكم قتل او را بدهند. وقتى حكم قتل مسلم داده شد، او به ابن زياد گفت: من چند وصيت دارم، به مهلت بده كه من وصيت‌هايم را بكنم. ابن‌زياد گفت: وصيت كن. مسلم گفت: بعد از كشته شدن من، زره و شمشير و به طور كلى وسايل جنگى من را بفروشيد؛ چون من در اين شهر بدهكارم و با آن بدهى مرا بدهيد. وصيت ديگر من هم اين است كه من مى‌خواهم نامه‌اى به حضرت سيد الشهداء عليه السلام بنويسم، يا به كسى بگويم چنين نامه‌اى را برايم بنويسد و سريع هم اين نامه را به پسر فاطم زهرا برساند. من مى‌خواهم در آن نامه بنويسم، حسين جان! من در نام قبلى به شما نوشتم كه بيايد؛ امّا حالا در اين نامه مى‌نويسم كه نياييد. من در نام قبلى‌ام به شما نوشتم وقتى مى‌آييد، تنها نياييد و قمر بنى‌هاشم، على اكبر، خواهرانت و تمام اهلِ‌بيتت را با خود بياوريد، ولى در اين نامه مى‌خواهم بنويسم حسين جان! نه خودت بيا و نه يك نفر از كسانت را با خود بياور؛ چرا كه اگر بيايى، گرفتار اين مردم ظالم و ستمگر خواهى شد. «3» اما آن‌ها به وصيت مسلم عمل نكردند و به مكه خبر ندادند، و ابى‌عبدالله با همان نام اول مسلم حركت كرد و گرفتار اين ستمگران شد. آن‌ها هشت روز حضرت را محاصره كردند تا روز عاشورا كه خود حضرت و هم ياران، برادران و اصحابش را با لب تشنه سر بريدند و قطعه قطعه كردند.

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1) 17. هانى بن عروه: هانى بن عروه بن الفضفاض بن عمران مرادى يكى از بزرگان كوفه و رئيس بنى مراد و از ياوران نزديك اميرمؤمنان عليه السلام بود. هنگامى كه مسلم بن عقيل از طرف امام حسين عليه السلام به كوفه آمد، هانى كمك‌هاى زيادى به او كرد و خانه‌اش پناهگا اصحاب مسلم و محل جمع‌آورى سپاه شد. عبيدالله بن زياد به جست‌وجوى مسلم بن عقيل پرداخت. وى در خانه هانى بن عروه پنهان شده بود. ابن زياد هميشه هانى را بزرگ مى‌داشت و به او احترام مى‌گذاشت. هنگامى كه اين خبر به او رسيد، سخت خشمگين شد و هانى را نزد خود خواند و وى را سرزنش كرد. هانى ابتدا انكار و سپس اعتراف كرد؛ اما از تسليم مسلم به عبيدالله سرباز زد. در نتيجه، ابن‌زياد وى را دستگير كرد و با اين كه رئيس قبيله بود، او را بر زمين كشيدند و بردند. سرانجام به دستور ابن زياد، هانى بن عروه را به همراه مسلم بن عقيل، روز هشتم ذيحجه سال 60 هجرى، در دارالاماره كوفه گردن زدند و اجساد اّنان را از بالاى بام به زير انداختند. خبر شهادت مسلم و هانى در بين راه كوفه در محلى به نام «ذات عرق» به امام حسين عليه السلام رسيد، در حالى كه اّن حضرت همراه خانواده به سوى كوفه در حركت بود. منبع: دانشنام رشد

(2) 17. مسلم بن عقيل: او نو ابوطالب از قبيل بنى‌هاشم بود. مسلم در زمان خلافت عمويش على عليه السلام، از جانب وى متصدى منصب‌هاى نظامى در لشگر اسلام بود. در دوران امامت حسن بن على عليه السلام مسلم در خدمت ايشان بود. سپس در زمان امامت حسين بن على عليه السلام وى به عنوان نماينده و براى بررسى اوضاع و گرفتن بيعت از مردم كوفه، عازم اين شهر شد و توانست از هزار نفر بيعت بگيرد. با عوض شدن والى كوفه نعمان بن بشير و سر كار آمدن ابن زياد شرايط براى فعاليت مسلم سخت گرديد. با ايجاد جو رعب و وحشت و دستگيرى‌ها، بيم و هراس بر مردم سايه افكند و از دور مسلم پراكنده شدند. مسلم بن عقيل در كوفه تنها و غريب و بى پناه ماند. پس از آن كه جايگا او براى ابن‌زياد معلوم شد، مسلم يك تنه با سربازان ابن زياد جنگيد تا آن كه گرفتار شد. او را به قصرابن‌زياد بردند. به دستور ابن‌زياد، او را بالاى قصر برده، سر از بدنش جدا كردند و پيكرش را به زير افكندند. سر مسلم را همراه سر هانى، نزد يزيد فرستادند. شهادت مسلم بن عقيل، روز هشتم ذيحجه سال (روز عرفه) بود. قبر مسلم در كوفه است و داراى گنبد و ضريح. محدث قمى پس از ذكر اعمال مسجدجامع كوفه، نماز و زيارتنامه‌اى براى حضرت مسلم نقل كرده‌است. منبع: ويكى‌پديا، دانشنامه آزاد با تلخيص‌

(3) 18. مثيرالأحزان، ص 37.

 

منبع:

کتاب: ايمان و آثار آن 

نوشته: استاد حسین انصاریان


منبع : پایگاه عرفان
  • ماجراى شهادت مسلم در كوفه‏
  • ماجراى شهادت
  • مسلم
  • كوفه‏
  • حضرت مسلم ابن عقیل
  • هانى بن عروه‏
  • اميرمؤمنان عليه السلام
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    زيارت کربلا و ايمان
    رابطه متقابل امیرمؤمنان(ع) و حق - بخش دوم
    شهادت امام سجاد علیه السلام
    ابو ثمامه صائدى‏
    نام و ياد مهدي(ع) در زيارت عاشورا
     پرتويى از اخلاق حضرت امام محمد تقی عليه السلام‏
    مالك بن دودان
    ذکر وقایع لیله عاشورا
    جلال محمدی‏ مهتاب در آب‏
    حقایقی توحیدی از امام حسین(ع)    

    بیشترین بازدید این مجموعه

    توبه دو برادر در آخرین ساعات!
    فاطمه (سلام الله علیها)و نقل حدیث از پیامبر
    مقام حضرت زينب سلام الله عليها
    پنج سخن با الهام در باره ماه رمضان از خطبه ...
    قابل توجه زنان آزاردهنده به همسر
    داستان جوانان غبطه برانگیز!
    افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
    سوره ای از قران جهت عشق و محبت
    رابطه متقابل امیرمؤمنان(ع) و حق - بخش دوم
    متن دعای معراج + ترجمه

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^