فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

علم محدود

درباره حسن بن محمد بن شرف شاه استرآبادى چنين آورده‌اند كه:
روزى زنى بر او وارد شد و راجع به مسائل مشكل و پيچيده حيض و عادت ماهانه‌ سؤالاتى مطرح ساخت ولى او نتوانست پاسخ دهد، آن زن به حسن گفت: پته‌هاى عمامه تو به كمرت رسيده، لكن از ايراد پاسخ به سؤال يك زن عاجز هستى؟ حسن به او گفت:
اى خاله! اگر من پاسخ هر مسئله‌اى را مى‌دانستم پته‌هاى عمامه من قعر زمين را نيز درمى‌نورديد و به ژرفاى آن راه مى‌يافت!! 


منبع : پایگاه عرفان
  • حيض
  • علم محدود
  • حسن بن محمد بن شرف شاه استرآبادى
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    مهر و محبّت، مرا پايبند مسجد كرد
    پيروى نكردن از غافلان
    اين را مى‏توان باور كرد؟
    جهاد افضل
    از يك خلال دندان ناراحتم
    تواضع در برابر حق‏
    آسانى دشوارى‏ها به قدرت او
    داستان عابدى از قوم موسى عليه السلام‏
    همچون يك امت‏
    ترك ياد خدا

    بیشترین بازدید این مجموعه

    نامه اى بسيار مهم از حضرت رضا به حضرت جواد (عليهما ...
    گفتارى از عارفان
    زن بدكاره
    حكايتى عجيب اندر مسأله تلبيه‏
    داستان گریه حضرت موسى برای اباعبدالله الحسين ...
    حکایت خدمت به پدر و مادر
    حکایتی از حلم آيت اللَّه اصفهانى‏ (1)
    مرا سالم نگاه دار
    دل سپارى به اهل بيت و ازدواج‏
    مهر و محبّت، مرا پايبند مسجد كرد

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^