فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ملامت‏گرى‏

 

يك روز سيّد كه از سستى و بى‌تصميمى ناصرالدين شاه به ستوه آمده بود، زبان به ملامت او گشود و گفت: آيا اين همه رعيت ايران را فقير و گرسنه و عريان نگاه داشتن، و آنان را با خرافات گول زدن، و بيش از هفتاد زن عقدى و صيغه‌اى در حرمسرا جمع‌آورى كردن مطابق شريعت اسلام است؟ و آيا تو خوانده يا شنيده و يا ديده‌اى كه قبل از تو، شاهى اين همه به فكر خويش باشد و كشورش را ويران كند؟ آيا تو از دوستى و اعتقاد به مليجك كثيف و بيمار خجالت نمى‌كشى؟!
شاه مستبد، مغرور و لا مذهب قاجار كه در حضور درباريان انتظار شنيدن چنين سخنان تلخ و كوبنده‌اى را نداشت، بر آشفت و فرياد كشيد: سيد از جان من چه مى‌خواهى؟
سيّد فرمود: فقط دو گوش شنوا.


منبع : پایگاه عرفان
  • گرسنه
  • ملامت‏گرى‏
  • ناصرالدین شاه
  • فقیر
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    بهره دايمى از فرصت عمر
    جهان، خالی از خدا نیست
    نمونه‏ هاى تأثيرپذيرى مثبت‏
    الفاظ و معانى قرآن‏
    کمبود اخلاقی
    الهی! به همه‌چیز تو راضی هستم!
    اهمیت و فضیلت اعتکاف
    داستان تجارت دوست امام صادق‏
    غِشّ
    دید و بازدید ارحام

    بیشترین بازدید این مجموعه

    احتكار
    غِشّ
    داستان تجارت دوست امام صادق‏
    گناهان كبيره
    سبب ناراحتى پيامبر (ص)
    حرمت مؤمن از كعبه بالاتر است‏
    خشم و غضب
    اسم مادر ما را «فاطمه» گذاشتند
    کم کردن فاصله بین من و خدا
    علت گرفتاری ما چیست؟

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^