فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

آیینه فضایل ولادت امام سجاد علیه السلام

 

پدید آورنده : محمد جواد نوری 

 

فضایل اخلاقی در صحیفه سجادیه

با زبور آل محمد صلی الله علیه و آله

«اخلاق» نحوه درست زیستن است، یعنی آن گونه که خدای تعالی می پسندد و ما را به آن امر فرموده، و «دعا» اظهار عجز و نیاز و درخواست برآورده شدن حاجات به درگاه برآورنده مطلق نیازمندی است. چه زیباست انسان نیازمند، دعا و عرض نیاز خویش را به آستان محبوب، راهی برای آراستگی به اخلاق نیک قرار دهد و در قالب دعا و مناجات، خوب زیستن و خوب بودن را از حضرت حق تمنا کند. این هنری است که از مکتب عارفانه و مناجاتی سید الساجدین، حضرت امام زین العابدین علیه السلام در کتاب شریف صحیفه سجادیه باید آموخت؛ کتابِ نیایشی که با آهنگ موزون و دل نشین خود، زبور آل محمد صلی الله علیه و آله نام گرفته و مطالعه و بهره مندی از آن، بر همه حق پویان و پی جویان راه معرفت و سعادت لازم است.

مناجات عارفان

صحیفه کامله سجادیه، از 54 قطعه دعا و نیایش کوچک و بزرگ تشکیل شده است که از نظر محتوا و متن و از همه مهم تر نوع نگرش عارفانه امام سجاد علیه السلام ، می توان آن را برنامه ای نظام مند و دربردارنده بزرگ داشت خداوند یکتا و طلب مغفرت و تقرب به درگاه او و نیز آموزش و پرورش جامعه اسلامی دانست که ایشان بازبان شیرین دعا، آن را به بهترین شیوه بیان فرموده است. صحیفه ، در واقع کلاس درسی است که روش زندگی بر مبنای فطرت توحیدی و مکتب الهی در آن آموخته می شود و با معارف سرشار و مضامین عرفانی و اخلاقی، رسیدن به سعادت ابدی و رهایی از پلیدی های شرک و گناه و رذیلت های اخلاقی را به ارمغان می آورد. از همین روست که به این کتاب شریف نباید فقط با دید کتاب دعا نگریست، بلکه لازم است برای بهره مندی رفتاری و به عنوان راهکار جامع اخلاقی، آن را مورد مطالعه و تأمل قرار داد.

فیض امید

نهال تنومند و پرثمر امید به خدا، در توحید و یگانه پرستی ریشه دارد؛ چنان که ریشه ناامیدی از رحمت الهی، شرک و دوبینی است. به دلیل اهمیت این مسئله و تأثیر ژرفی که امید به پروردگار متعالی در اخلاق و رفتار انسان می گذارد، در سراسر مناجات های عارفانه امام سجاد علیه السلام ، امید به خدا و بریدن از غیر موج می زند. در واقع آن حضرت، این بینش ژرف عرفانی را در قالب دعا و مناجات،به خواننده بیداردل منتقل می کند:

« خداوندا!... حاجتم را جز تو، جای درخواستی نیست،.... ای نهایت نیازها و آخر درخواست ها، ای کسی که رسیدن به خواسته ها نزد اوست و ای آنکه حاجت های نیازمندان از او قطع نمی شود».

عیش آخرت

اهمیت امید به پروردگار و به همان نسبت زشتی بدگمانی به خداوند، از مواردی است که در دستورات اخلاقی اسلام بسیار سفارش شده است، تا بدان جا که آسایش دنیا و آخرت را، در گرو امید به رحمت بی پایان پروردگار می دانند. امام باقر علیه السلام می فرماید:

«به خدا سوگند! به هیچ مؤمنی خیر دنیا و آخرت داده نمی شود، مگر به واسطه گمان نیکو و امیدش به پروردگار؛ زیرا خداوند، کریم است و حیا می کند از اینکه با گمان نیکوی بنده مؤمنش مخالفت ورزد و امیدش را ناامید سازد. پس به خداوند گمان نیکو داشته باش و به او دل بند.» امام زین العابدین علیه السلام نیز در مناجاتی عاشقانه با خدای متعالی، نهایت امیدواری خویش به پروردگار و بریدن از غیر را این گونه بیان می فرماید:

«پروردگارا!.... پیش از آنکه کسی دیگر را بخوانم، تو را می خوانم و بس. در روا ساختن امید خویش، کسی را شریک تو نمی دانم و در دعای خود، کسی را با تو همراه نمی دارم و ندای من فقط به درگاه تو بر می خیزد».

یک دل و یک دوست

توکل به خدا و قرار دادن خویش در مسیر بندگی او، از آثار شگرف امیدواری به پروردگار است و سرافرازی و کامیابی را در پی دارد.

در مقابل، کسانی که از توفیق خوش گمانی به پروردگار بی بهره اند و غیر خدا را افاضه کننده نیکی و برآورنده حاجات می دانند، در گرفتاری و خواری به سر می برند و از رحمت الهی بدورند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید:

« بزرگ ترین گناه کبیره، گمان بد بردن به خداست.» امام سجاد علیه السلام نیز در بخشی از صحیفه سجادیه، به عاقبت سوء نیاز خواهی از غیر خدا این گونه اشاره می کند:

«ای خدای من! چه بسیار مردمان را دیده ام که از جز تو عزّت خواستند و خوار گشتند و از جز تو ثروت طلبیدند و تهی دست شدند و در طلب بلندی و رتبه جویی برآمدند و پست گردیدند».

هم نشینی با محبوب

تقوا، از ریشه ای ترین فضیلت های اخلاقی و دستورات اسلامی است که در دین شریف اسلام بسیار سفارش شده است. رعایت دقیق تقوا، موجب دست یافتن به فیض بزرگ همراهی خداوند مهربان با بنده پرهیزگار خویش است؛ چنان که در قرآن شریف آمده است: «همانا خداوند با کسانی است که تقوا پیشه می سازند و کار نیکو می کنند.» مولای پرهیزکاران، امام زین العابدین علیه السلام در 26 مورد از دعاهای صحیفه سجادیه، به تقوا اشاره فرموده اند. از جمله در جایی، درود پروردگار را بر تابعین، وسیله ای برای رساندن آنان به جایگاه پرهیزگاران و تقوا پیشه گان معرفی می فرماید: «... و به مکان امن و آسایش بازشان گردانی که آسایشگاه پرهیزگاران است».

دل؛ سراچه تقو

یکی از عوامل اساسی گرفتاری هایی که در دنیا گریبان گیر انسان می شود، رفتار ناشایست آدمی است و ریشه آن نیز، همانا رها کردن عنان نفس و ترجیح خواسته های دل بر خواست پروردگار است. کسی که همواره درصدد بهره جویی از لذت های دنیاست، خود را از امداد غیبی الهی محروم و از توجه و عنایت او به بندگان خاص خویش محروم می سازد. در مقابل، پرهیزگاران و تقوا پیشه گان، همواره در سایه عنایات و الطاف ویژه حق قرار دارند؛ چنان که همو خود می فرماید: «هر کس تقوا پیشه سازد، خداوند راه نجات و گشایشی برای او فراهم می آورد و از آنجا که گمان نمی برد، روزی اش می دهد... و خداوند امور پرهیزگاران را آسان می گرداند.» امام زین العابدین علیه السلام با توجه به تأثیر عمیق و نورانی تقوا، تثبیت این صفت شایسته را در دل و جان خویش از خدای کریم تقاضا می فرماید: «بار خدایا! سراچه دلم را، خانه تقوای خود قرار ده».

توشه آخرت

تقوا، کشتی نجاتی است که سرنشینان خویش را از میان امواج پر تلاطم غفلت ها و تعلقات دنیایی، به ساحل امن و آرامش رضایت الهی می رساند و بهترین کمک و یاور بندگان خداجو در ترک گناهان و رهایی از غفلت هاست. پیشوای پرهیزگاران، امام علی بن ابی طالب علیه السلام می فرماید: «به راستی که تقوای الهی، اولیای خدا را از ارتکاب حرام باز می دارد؛...به گونه ای که شب هایشان را در بیداری صبح می کنند.» امام سجاد علیه السلام نیز در بخشی از صحیفه سجادیه، تقوا را موجب هدایت و رهایی از دام شیطان و توشه ای در سفر آخرت بر می شمارد: «خدایا! با وجود شیطان گمراه، ما را از هدایت بهره مند ساز و خلاف تباهی او، توشه پرهیزکاری به ما عنایت فرما و بر عکس راه منحرف او، ما را به راه راست در آور».

فروتنی؛ نردبان سرافرازی

دوران عمر آدمی، مهلتی است که در آن بر اساس دستورات الهی به سر برد و با انجام طاعات و ادای وظایف بندگی، به قرب پروردگار یکتا برسد. شایستگی های اخلاقی، پله های نردبان این پیشرفت هستند که پیمودن آنها، انسان را به سر منزل سعادت می رساند؛ به شرط آنکه دچار غرور نشود و همواره با صفت زیبایی و فروتنی، با هم نوعان خویش سلوک کند. در غیر این صورت، هم موجب دوری دیگران از خود می شود و هم آثار اخروی عبادت را از کف می دهد. در روایات اسلامی آماده است: «نزدیک ترین مردم به خداوند، فروتنان و دورترین آنها، متکبرانند».

امام زین العابدین علیه السلام که خود سرچشمه کمالات ناب اسلامی و انسانی است، در صحیفه سجادیه، از خدای متعالی آراستگی فزون تر به صفت فروتنی را این گونه درخواست می کند: «بار خدایا! بر محمد و آل او درود فرست... و مرا به خودبینی و کبر دچار مساز... و پایه مرا در نزد مردمان بلند مگردان، مگر آنکه که مرا در دل، به همان اندازه فروتن گردانی».

فروتنی؛ شکر عزّت

اخلاق شایسته، افزون بر اینکه موجب مهربانی دیگران با انسان می شود، به خودی خود نوعی آراستگی برای جسم و جان است؛ زیرا شرط دارا بودن کردار نیکو، ترک اخلاق ناپسند است و در چنین حالتی است که دل انسان مؤمن به زیور اخلاق کریمه آراسته می گردد و قابلیت درک عنایات خاص پروردگار را به دست می آورد. امام زین العابدین علیه السلام آراستگی به زیور فروتنی، به ویژه هنگام والایی ظاهری و اجتماعی را بر همگان لازم می داند؛ زیرا بهترین فروتنی آن است که هنگام سربلندی پدیدار نشود و همین فروتنی، خود شکر نعمت عزت و سرافرازی است. امام علیه السلام در بخشی از صحیفه سجادیه، آراستگی به صفت نیکو فروتنی را از خدای متعالی تقاضا می فرماید: «خداوندا! بر محمد و آل او درود فرست و مرا به زیور صالحان... و زیور فروتنی بیارای».

اخلاق همسایه داری

صحیفه سجادیه، سرشار از دستورات اجتماعی و اخلاق گروهی است. از جمله امام سجاد علیه السلام از خدای متعالی در درخواست همسایگان حق شناس می فرماید: «خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست و مرا نیز از سوی همسایگان و دوستان، آداب و رفتار صحیح نصیب فرما و از خوبی هایی که نزد آنهاست، بهره کامل تری برایم قرار ده... تا هم آنها به وسیله من سعادتمند شوند و هم من به وسیله آنها نیک بخت گردم.» آن حضرت در بندی دیگر، اخلاق همسایه داری را این گونه تبیین و از پروردگار مهربان توفیق رعایت آنها را تقاضا می کند: «بار الها! به من توفیق ده همسایگان و دوستان بدکار را به نیکی پاداش دهم و از ستمگرشان با گذشت صرف نظر کنم، و درباره آنها خوش گمان باشم، و با ایشان به نیکویی رفتار کنم و عفیفانه چشم از خطای آنان بپوشم و با آنها به فروتنی رفتار، و با گرفتاران آنها از روی مهربانی دل سوزی کنم، و در نبودشان به آنان ابراز دوستی کنم، و خیرخواهانه به دوام نعمت آنان علاقه مند باشم و آنچه را بر خویشان خود لازم می دانم، برای آنها نیز لازم بدانم و هر چه را برای نزدیکان خود رعایت می کنم، در مورد آنها نیز رعایت کنم».

کریم پرده پوش

امام سجاد علیه السلام در بخشی از صحیفه سجادیه به مسئله پرده پوشی خداوند این گونه اشاره می فرماید: «پروردگارا!... چه بسیار عملی که نهی کردی و ما انجام دادیم و بسا امری که ما را بدان آگاه کردی و ما از آن تجاوز کردیم، و چه بدی هایی که به جا آوردیم و چه خطاهایی که مرتکب شدیم، در حالی که تو بدان ها آگاه بودی، بدون اینکه دیگران ببینند. تو بیش از هر کس دیگری می توانستی آنها را آشکار کنی، [ولی] عافیتت در مورد ما، خود حجاب دیدگان آنها و سدّی در برابر گوش آنان گردید.» در ادامه همین نیایش، پیشوای معصوم علیه السلام ، وظایف بندگان را در مقابل پرده پوشی پروردگار کریم چنین بیان می کند:

«پس همین پرده پوشی خود از عیب های ما و پنهان داشتن رازهای درونی ما را، برای ما پند قرار ده، به گونه ای که ما را از بدخویی و به جا آوردن گناه باز دارد و به سوی توبه ای که محو کننده گناهان است بکشاند و به سوی راه پسندیده رهسپار سازد».

اعضا و جوارح در خدمت سعادت

برنامه اخلاقی اسلام، آن قدر دقیق و ظریف است که لحظه لحظه دوران عمر انسان را در بر می گیرد و تمام اعضا و جوارح او را شامل می شود؛ به گونه ای که در صورت رعایت کامل آن، آنی از خدای مهربان غافل نمی شویم و لحظه ای از مسیر بندگی و رسیدن به نهایت کامیابی ابدی منحرف نخواهیم شد. انسان مسلمان، کوچک ترین حرکات ظاهری و حتی چشم بر هم زدن خویش را می تواند در چارچوب برنامه اخلاقی و تربیتی اسلام قرار دهد و تمام هستی و وجود خود را در راه رسیدن به اهداف والای انسانی سرمایه گذاری کند.

امام زین العابدین علیه السلام چنین توفیق بزرگی را از خدای متعالی درخواست می کند و آن را مایه خشنودی پروردگار معرفی می فرماید: «خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست، و خاطرات دل های ما، حرکات اعضای ما، و نگاه های چشمان ما، و گفتارهای زبان ما را در آنچه موجب پاداش توست قرار ده، تا هیچ عمل نیکی که موجب پاداش توست از دست ما نرود، و هیچ کار بدی که موجب عذاب توست، برای ما باقی نماند».

اعتماد به محبوب

از ویژگی های بارز اخلاقی مسلمان، صفت «توکل» است. توکل یعنی اعتماد و اطمینان باطنی در تمامی کارها به خداوند، و اینکه او کارگزار و کارگشای مطلق عالم است و هرگز کسانی را که دل بدو سپرده اند و تمام جهت گیری های زندگی را بر اساس رضایت و خشنودی او انجام می دهند، از حمایت خاص خویش بی نصیب نمی سازد، چنان که در روایتی، برترین اعمال نزد خداوند، توکل به او معرفی شده است. سید ساجدان و پیشوای توکل کنندگان در صحیفه سجادیه می فرماید:

«بار خدایا! آیا این گونه نیست که تو هر کسی را که به درگاهت، با توکل بر تو از تهی دستی خویش شکایت کند، بی نیاز می گردانی؟.» البته نکته دقیقی که آن حضرت در مسئله توکل بدان توجه خاص دارد، «صداقت در توکل» است؛ یعنی بنده خدا، به غیر پروردگار کریمش اصلاً احساس نیاز و حاجت نداشته باشد: «خداوندا! بر محمد و آل او درود فرست و به من صدق و راستی در توکل عنایت فرما، و البته من توکل آنان را که به تو ایمان آورده اند، از تو می خواهم».

آیینه خدانم

خداوند، انسان را آفرید و او را جانشین خود در زمین قرار داد تا با شرافت و مقام والایی که به او داد، رفتارش، آیینه کردار خداوند بی همتا باشد. به همین دلیل است که خدای مهربان در قرآن کریم و پیشوایان معصوم علیهم السلام در روایات، بشر را به آراستگی به اخلاق خوب و صفات نیکوی الهی سفارش می کنند. البته خود آن بزرگواران، نخستین عمل کنندگان به اخلاق خوب و دارندگان خلق و خوی الهی بوده اند و همواره توفیق آن را از خدای کریم تقاضا کردند. امام چهارم که اسوه اخلاق و فضلیت است، در صحیفه سجادیه، فروتنانه، آراستگی به خلق و خوی پسندیده و نیز ترک اعمال و رفتار ناشایست را از درگاه الهی طلب می کند: «بار پروردگارا! در من هیچ خصلت عیبناک باقی مگذار، مگر آنکه آن را اصلاح کنی؛ و مرا با هیچ عیبی که بدان سرزنشم کنند رها مساز، مگر آنکه آن را نیکو گردانی؛ و هیچ فضیلتی را در من به طور ناقص رها مکن، مگر آنکه آن را به کمال رسانی».

توفیق فضایل

دست یابی به اخلاق خوب و فضیلت های نفسانی، توفیقی است که از سوی پروردگار مهربان نصیب انسان می شود و تا او نخواهد و اراده نفرماید، عملی نخواهد شد. پس باید افزون بر کوشش در این مسیر، عاجزانه توفیق آن را از خداوند درخواست کرد؛ چنان که سیره امام سجاد علیه السلام این گونه بوده است:

«بار خدایا! بر محمد و آل محمد او درود فرست و مرا بر آن دار تا خیرخواه کسی باشم که با من نیرنگ می بازد؛ و آن کس را که در کار من دغل ورزد، پاداش نیکو دهم؛ و کسی را که از من کناره گیرد، به نیکی پاداش دهم؛ و به آن کس که محروم می سازد، بخشش کنم؛ و به آن کس که از من می برد، بپیوندم، و به خلاف آن کسی که غیبت مرا می کند، من از او به نیکی یاد کنم و نیکی را سپاس گزارم و از بدی چشم بپوشم».

بیم و امید

از جمله صفات برجسته آدمی، «خوف» است که از ایمان و معرفت به خدا سرچشمه می گیرد. کسی که خدا را به مهربانی و بزرگی بشناسد، از قهر و غضب و نیز هیبت و بزرگی او می هراسد و هیچ گاه از ضعف و عجز خویش در برابر او غافل نمی شود. امام صادق علیه السلام در روایتی می فرماید:

«بنده، مؤمن نخواهد بود، مگر آنکه دو نور در قلبش پدید آید؛ نور بیم و نور امید، که هر کدام سنجیده گردد، بر دیگری فزونی نخواهد داشت.» باری، آنجا که پیشوای معصوم و حجت الهی، حضرت سجاد علیه السلام از خوف خداوند گریه سر می دهد و می نالد، تکلیف دیگران روشن است. در صحیفه سجادیه به نقل از آن حضرت می خوانیم: «پروردگارا! مرا می بینی که از خوف تو اشکم روان، دلم پریشان و اعضای بدنم لرزان است. ....خدایا! پس اینک بر تنهایی من در پیشگاه خود، تپیدن دلم از بیم خود و لرزش اندامم از هیبتت، رحمت آور».

هم نشین با یار

پیشوایان دین، همواره پویندگان راه رسیدن به خدا را به ذکر و دوام آن سفارش می کنند و آن را از لوازم اصلی معراج مومنان و مایه نزدیکی دل و جان آنان به پروردگار می دانند؛ زیرا ذکر، در حقیقت نه لقلقه زبان و زحمت تن، بلکه توجه دمادم به حضور خداوند است که موجب همنوایی و یاد همیشگی بنده با معبود حقیقی خویش می گردد. امام ذاکران، حضرت علی علیه السلام در معنای ذکر می فرماید: «ذکر، هم نشینی با محبوب است». امام سجاد علیه السلام نیز، در صحیفه سجادیه، اهمیت ذکر را گوشزد می کند و به خدای مهربان خطاب می فرماید: «بار خدایا! ای کسی که ذکر و یاد او مایه شرافت ذاکران است... بر محمد و آل او درود فرست و دل ما را به ذکر و یاد خویش مشغول دار».

سلامت دل

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله درباره اهمیت توجه به ذکر، مداومت بر آن و نیز آثار و برکات معنوی آن به اصحاب خویش فرمود: «در باغ های بهشت خوشی کنید.» پرسیدند: ای پیامبر خدا! باغ های بهشت کدامند؟ فرمود: «مجالس ذکر؛ هر یک از شما که دوست دارد منزلت خویش را نزد پروردگار دریابد، بنگرد خدا نزد او چه جایگاهی دارد؛ زیرا به همان مقدار که بنده، پروردگار را در قلب خویش جای می دهد، خداوند نیز او را نزد خویش منزلت می بخشد».

روشن است دلی که خانه خدا شود و در آن جز یاد و ذکر او نگنجد، از چه صفا و نورانیتی برخوردار می گردد و صاحب آن همواره در خویش، هم نشینی با محبوب را احساس می کند. چنین دلی هرگز به مرض های قلبی و باطنی مبتلا نخواهد شد. امام سجاد علیه السلام در بخشی از صحیفه سجادیه به این نکته اشاره می فرماید: «بار خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و سلامت دل های ما را در یاد کردن بزرگی خویش قرار ده».

اقسام ذکر

ذکر به سه دسته زبانی، قلبی و ارکانی تقسیم می شود. امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه درباره اقسام ذکر چنین می فرماید:

«بار خدایا! بر محمد و آل او درود فرست و چنان کن که اگر غفلت مرا دریابد و بی خبری از خویشتن مرا فرا گیرد، یاد تو بیدارم کند». «خداوندا! مرا در مورد نعمت هایی که ارزانی ام داشته ای فراموش کار قرار مده و از نیکی و احسانت در گرفتاری ها غافلم مساز». «خدایا! زبانم را به سپاس گویی، شکر گزاری و به یاد و ستایش به درگاه خویش گویا کن و دلم را برای دریافتن راه های مستقیم دین خود بگشای».

حیات دل

همان گونه که جسم آدمی برای ادامه زندگی نیازمند غذاست، نفس او نیز برای پیمودن مدارج روحانی، به غذا نیاز دارد. البته غذای روح باید با ویژگی های روحی و فطری متناسب باشد. چنین غذایی در فرمایش امام علی علیه السلام ، ذکر معرفی شده است؛ آنجا که می فرماید:

«ذکر و یاد خدا، مایه قوت و نیرومندی روح آدمی است.» در فضلیت شگفت انگیز ذکر و یاد الهی، همین بس که امام زین العابدین علیه السلام در مناجات خویش با پروردگار، ذکر را موجب حیات قلب ها و زندگانی دل معرفی می فرماید: «مولای من! قلب و دل من به ذکر تو زنده است و آتش غم دردم فقط با مناجات با تو فرو می نشیند».

مقام رض

مقام رضا و خشنودی از پروردگار، بالاترین مقام عارفان الهی است. معنای رضا این است که انسان به قلب و زبان از آنچه پروردگار کریم برایش مقدّر فرموده و می فرماید، خرسند باشد و نه تنها اظهار نارضایتی نکند، بلکه در ذهن و ظاهرش نیز کوچک ترین ناخرسندی نقش نبندد.

کسی که به چنین مقامی رسیده باشد و خدای مهربان را حکیم مطلق بداند، هرگز جز آنچه را از پروردگار سر می زند، شایسته به وجود آمدن نمی داند. توجه به اهمیت «رضا» و لزوم دست یابی به آن، در جای جای صحیفه سجادیه موج می زند و امام سجاد علیه السلام توفیق مقام رضا را از خداوند کریم در خواست می فرماید: «خدای را سپاس، سپاسی که با آن، زندگانی ما در شمار کسانی قرار گیرد که او را می ستایند و با آن سپاس، بر هر کس که به سوی خشنودی او سبقت می گیرند، پیش گیریم».

توفیق رضایت

رسیدن به رضایت و خشنودی از پروردگار، مقامی بس والاست که تنها با عنایات خاص الهی و توفیق از سوی او می توان بدان دست یافت؛ چنان که امام علی علیه السلام در فرمایشی، میزان اهمیت «رضا» را این گونه توصیف می فرماید: «نهایت خواست ها، در خرسندی و رضایت از پروردگار است».

امام زین العابدین علیه السلام نیز در موارد مختلفی از مناجات های عاشقانه خویش با معبود، دست یابی به چنین مقامی را از درگاه او می طلبد و می فرماید: «پروردگارا! به خرسندی تو و به آنچه نزد توست دست نمی یابم، مگر به فرمان برداری از تو و به فضل و مهربانی تو». «مرا از هر اندیشه ای که جز طاعت تو باشد باز دار و غرق در طاعت خویش فرما؛ چنان که هیچ چیزی را که تو نمی پسندی نپسندم و چیزی را که از آن ناخشنودی، ناپسند دارم». «پس چنان نیرویی به من عطا فرما که تو را از من خشنود گرداند و مرا به کاری بگمارد که پسندیده تو و مایه عافیت من باشد».

والاترین حیا

عفت و حیا، دو ویژگی پسندیده هستند که در عین تنگاتنگی موضوع و مفهوم آنها با یکدیگر، هر کدام سهم به سزایی در پیشرفت روحی و تعالی معنوی انسان دارند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حیا را اخلاقی زیبا، کلید تمامی خیرات و آن را هم نشین عفاف و پاک دامنی معرفی می فرماید. در روایتی از ایشان آمده است: «والاترین حیا، حیای تو از خدای متعالی است.» معنای این فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله این است که بزرگی خداوند چنان در دل بنده جای گیرد، که نتواند در محضر او به هیچ کاری که خلاف خشنودی اوست دست بزند و چنین حیاتی، به یقین موجب پاک دامنی و پاک شدن بسیاری از گناهان و رهایی از آتش دوزخ خواهد بود. امام سجاد علیه السلام نیز در صحیفه سجادیه به این فضلیت نفسانی اشاره و آن را از محضر پروردگار درخواست می کند: «بار خدایا! توانگری و حیا و پاک دامنی و راحت و بی نیازی از خلق و صحت و فراخی روزی و آرام و عافیت را یکجا برای من فراهم آور».

سرمایه محبت

علاقه و محبت، مایه شور و نشاط در حیات آدمیان و عامل شوق و حرارت در روابط اجتماعی و هم دلی های آنان است.

محبت به خداوند، سرمایه سترگی است که پروردگار مهربان، آن را به رایگان در وجود انسان نهاده و لازم است آدمی را در مسیر رسیدن به بقای الهی و حیات ابدی به کار اندازد. حضرت امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه به این نکته اشاره می فرماید: «خداوند همه آفریدگان را در مسیر اراده خود راهی کرد و بر طریق مهر و محبت خویش برانگیخت». نیز آن حضرت در قسمتی از مناجات عاشقانه خویش با پروردگار می فرماید: «پروردگارا! دیدار تو روشنی دیده من؛ وصال تو، آرزوی دل غم دیده من؛ به سوی تو آمدن، اشتیاق جان من؛ آتش محبت تو، سوزش جگر من؛ و خشنودی و رضای تو، مطلب و مقصود من است».

بارش خورشید

بخشندگی، از ویژگی های زیبای ذات پاک پروردگار است که مؤمنان واقعی و پویندگان رضایت خداوندی، همواره در تلاش برای پیدایش این صفت پسندیده و نورانی در ضمیر وجود خویشند و آراستگی به این کمال روحی و اخلاق الهی را، گامی بلند در مسیر نزدیکی به پروردگار می انگارند. امام سجاد علیه السلام نه تنها در دستگیری از نیازمندان و بخشندگی شهره آفاق بود، بلکه همواره محبت و مهرورزی به آنان را از خدای کریم تقاضا می فرمود؛ چنان که می فرماید: «پروردگارا! هم نشینی با تهی دستان را نزد من دوست داشتنی گردان و مرا به شکیبایی نیکو بر هم نشینی و محبت ایشان یاری فرما.» نیز در سیره و روش انفاق آن حضرت آمده است که هر جا و هر زمانی مستمندی از ایشان چیزی درخواست می کرد، حاجتش را روا می ساخت و می فرمود:«مرحبا بر کسی که زاد و توشه آخرت مرا حمل می کند».

منزلگاه صابران

یکی از مهم ترین ویژگی های مثبت اخلاقی، «صبر» است. صبر از قوّت قلب و کمال عقل سرچشمه می گیرد. معمولاً انسان کم صبر، عقل و خرد اندکی دارد. میزان اهمیت صبر، در این فرمایش نورانی امیرمؤمنان فهمیده می شود: «صبر در برابر ایمان، همچون سر در برابر تن است. کسی که صبر ندارد، ایمان ندارد.» امام زین العابدین علیه السلام نیز در مناجات خویش با خدای متعالی می فرماید: «بار خدایا! به تو پناه می برم از ناتوانی در شکیبایی». «پس بر محمد و آل او درود فرست و مرا در کسب نیت صادق و شکیبایی پیوسته، یاری فرما».

خوشه چینی از خرمن حکمت

کسی که خود را گرامی بداند (و قدر خود رابشناسد)، دنیا نزد او خوار است.

محبوب ترین شما نزد خدا، کسی است که کردارش بهتر باشد و آنکه رغبتش بدانچه نزد خداست بیشتر است، کردار او نزد خدا ارجمندتر خواهد بود.

آنکه (از خدا) بیشتر می ترسد، از عذاب خدا زودتر رهانیده می شود.

کسی که در مورد زن و فرزند خود سخاوتمندتر باشد، خداوند از او خشنودتر است و گرامی ترین شما نزد خدا، پرهیزکارترین شماست.

بر بلا شکیبا باش، به حقوق دیگران تجاوز مکن و کسی را در کاری یاری مکن که زیان آن برای تو بیش از سودش برای اوست.

کسی که دانایی ندارد تا او را راهنما باشد، تباه می شود.

از آن کس در شگفتم که از طعام، به دلیل زیان آن می پرهیزد و از گناه با وجود زشتی اش کناره نمی گیرد.

مبادا به گناهی که می کنی شادمان شوی، که شادمانی به گناه، بدتر از گناه کردن است.

سه چیز مرد با ایمان را نجات می دهد:

بازداشتن زبان از غیبت مردم؛ مشغول داشتن خود به چیزی که در این دنیا و آن جهان او را سود می بخشد؛ بسیار گریستن بر گناهان.

مرتضی یعقوبی

زندگی نامه

سردار شهید محمود کاوه، در اول خرداد 1340 در مشهد مقدس به دنیا آمد. از شش سالگی فراگیری قرآن را آغاز کرد و هم زمان با کلاس پنجم ابتدایی، درس قرآن را به پایان رساند. وی پس از گذراندن دوران دبستان، به توصیه حضرت آیت اللّه خامنه ای، در مدرسه علمیه مشغول به تحصیل شد و با پیروزی انقلاب اسلامی به دبیرستان بازگشت. پس از اتمام سال دوم تجربی، به عضویت سپاه مشهد درآمد و آموزش های لازم نظامی را در مدت شش ماه پشت سرگذاشت. شهید کاوه هم زمان با آغاز مبارزات انقلاب، به مبارزه بر ضد رژیم پهلوی پرداخت و سپس راهی تهران شد و به مدت شش ماه، مأموریت حفاظت از حضرت امام رحمه الله را بر عهده گرفت و در سال 58 به مدت یک سال در بیت حضرت امام رحمه الله خدمت کرد.

کاوه دلیر

نخستین عملیاتی که شهید کاوه با تیپ ویژه شهدا توانست موفقیت چشم گیری نصیب قوای اسلام کند، عملیات برون مرزی والفجر 2 بود که در منطقه حاج عمران انجام شد و نیروهای او توانستند ارتفاعات 2519 را به تصرف خود درآورند. افزون بر آن، شهید کاوه در طول شش سال نبرد با مزدوران ضد انقلاب، در عملیات های والفجر4، بدر، جزایر مجنون، قادر و عملیات والفجر 9 شرکت جست و با روحیه سرشار از تقوا، خلوص و بی باکی، توانست نیروهایش را شیفته خود سازد، چنان که وقتی رفت، کسی نتوانست جای خالی اش را پر کند.

کارنامه درخشان

کارنامه سردار شهید کاوه در کردستان به اندازه ای غرورآمیز و از نظر رودررویی با ضد انقلابیان کومله و دموکرات، قاطع و مؤثر بود که دشمنان برای او جایزه در نظر گرفته و گروه های ویژه ای را برای ترور او برگزیده بودند. در سال 1363 در عملیات لیلة القدر، دو تن از منافقانِ دستگیر شده، اعتراف کردند که مأموریت ترور کاوه را بر عهده داشته اند. آن دو حتی نقطه عبور کاوه را هم که قرار بود با موتور از آنجا عبور کند می دانستند و در زمان مقرر در کمین کاوه بودند، ولی از ترس آنکه مبادا خطا کنند و او کشته نشود و بعد از ترور نافرجام، خود آنان کشته شوند، از تیراندازی به وی خودداری کرده بودند.

استوار چون کوه

شهید کاوه ویژگی های مثبت فراوانی داشت. پایداری و ورزیدگی جسمی او همچون قدرت روحی اش بسیار شگفت انگیز می نمود. کاوه، بلندترین قله های کردستان را در سخت ترین شرایط پشت سر می گذاشت و طولانی ترین راه های خاکی را به راحتی می پیمود. گاه می شد در صعود به این قله ها بیشتر افرادی که همراهش بودند از نفس می افتادند، ولی او همچنان استوار و خستگی ناپذیر ادامه می داد. در برابر گرسنگی، تشنگی و سختی ها، مقاومت شگفتی داشت و این در شرایطی بود که جای جای جسم پاکش را ترکش و گلوله فراگرفته بود.

تأکید بر فراگیری دانش

تیزبینی و توجه شهید کاوه به مسائل مهم جامعه، در کنار دیگر ویژگی های رزمی، عبادی، اجتماعی و سیاسی وی کاملاً مورد توجه بود. او همیشه اهمیت دانش اندوزی و پیشرفت دانش پژوهان را به دوستان و نزدیکانش گوشزد می کرد. خواهر شهید در این زمینه می گوید: برادرم محمود، بسیار بر ادامه درس دانش آموزان و دانشجویان تأکید داشت و همیشه به من می گفت: «درستان را ادامه بدهید که بهتر بتوانید به جامعه خدمت کنید؛ زیرا عقب ماندگی و بی فرهنگی زنان جامعه، ممکن است روزی مردان را به فساد بکشاند». او می گفت: «دانشگاه باید از بچه های معتقد به انقلاب و حزب اللهی پر شود؛ زیرا اینها درد مردم را می توانند درک و به آنها خدمت کنند».

الگوی فرماندهی

شهید کاوه، اوقات بیکاری خود را در تیپ با نیروهای بسیجی می گذراند و این صمیمیت و نزدیکی، در حالی بود که به جدّیت وی در امر سازمان دهی نیروهای رزمی خللی وارد نمی شد. پیش از عملیات، بازدیدهایی از تک تک افراد تیپ به عمل می آورد و با هر رزمنده پنج دقیقه صحبت می کرد. از دیگر ویژگی های بارز او، خلوص بیش از اندازه در همه زمینه های عبادی و مسئولیت های تیپ بود که می کوشید تا حد توان در انجام آنها ناشناس باقی بماند. شجاعت و رشادت، از دیگر ویژگی های برجسته آن شهید والا مقام به شمار می آید.

پیرو خط امام

شهید کاوه، پیرو تمام عیار رهبر انقلاب بود. او علاقه عجیبی به امام رحمه الله داشت و با دقت کم نظیری به بیانات ایشان توجه می کرد و همیشه می گفت: «وجود امام و فرمایشات ایشان، برای ما حجت است.» از این رو عمل به سخنان امام را وظیفه شرعی خود و دیگران می دانست. شهید کاوه در مورد استواری امام امت می گفت: «امام یک تنه با تمام قدرت ها و ابر قدرت ها جنگیدند تا انقلاب به پیروزی رسید و حالا نوبت ماست که از انقلاب پاسداری کنیم».

عنصر کم نظیر

مقام معظم رهبری درباره شهید کاوه می فرماید: «من او را از بچگی اش می شناختم. پدر این شهید، جزو اصحاب همیشگی مسجد امام حسن علیه السلام بود و محمود را با خودش به مسجد می آورد و من می دانستم که او همین یک پسر را دارد و پدرش را هم که قاعدتا مشهدی ها می شناسند، از همان وقت ها همین طور در برخورد، پرشور و بی مهابا بود. گاهی هم، چنان حرف های بی باکانه ای می زد که در دوران اختناق، کسی آن جور حرف نمی زد. شهید کاوه در چنین خانواده پرشور و هیجان تربیت شد. خوراک فکری او در دوران نوجوانی، مطالبی بود که در مسجد امام حسن علیه السلام مطرح می شد. این جوان در یک چنین محیط فکری ای تربیت شد و جزو عناصر کم نظیری بود که من او را حقیقتا اهل خودسازی یافتم؛ هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی و هم خودسازی رزمی».

اسطوره پای مردی

یکی از بزرگان درباره شهید محمود کاوه این گونه می گوید: «محمود کاوه از نمونه مردانی بود که می تواند در تاریخ دفاع مقدس امت اسلامی ایران، به عنوان اسطوره پای مردی، شجاعت و از خودگذشتگی به حساب آید. جوان شیردلی که دشمن از وحشت پیکار او خواب آسوده نداشت و نام آمیخته با محبت وی، بی پناهان مظلوم را در خطّه کردستان شادی و آرامش می بخشید. او فرمانده صف شکنی بود که با پناه گرفتن در سنگرِ قلبِ استحکام یافته از ایمان خویش، بی نیاز از سنگر خاک و سنگ بود. او اینک به سوی محبوب شتافته و قفس تن را به یادگار گذاشته است».

آخرین گذر سردار

عملیات کربلای 2، آخرین منزل از منازل سلوک محمود کاوه به سوی لقاء اللّه بود. این سردار رشید، عارف شب زنده دار، فرمانده دل سوز، بسیجی ایثارگر، فرزند کردستان و یادگار تیپ ویژه شهدا، آخرین بار نیز فرماندهی نیروهایش را از سنگر فرماندهی تحمل نکرد و بدون اینکه دیگر فرماندهان آگاه شوند، به محور عملیاتی کربلای 2 رفت و میدان مین را هم خنثی کرد. دهم شهریور سال 1365، روزی بود که سردار شجاع اسلام و پاسدار حق و حقیقت و مدافع مردم مظلوم کردستان، محمود کاوه به شهادت رسید. روزی که روح بلند این بسیجی با اخلاص و تلاشگر بر بلندای قله 2519 حاج عمران به پرواز درآمد، صخره های بلند و کوه های سخت منطقه غرب، یاد و خاطره او را در دل خود ثبت کرد. بعد از شهادت کاوه، مهاباد سراسر عزا و ختم و فاتحه بود. مردم می گفتند: «او برای ما امنیت و آسایش آورده بود».

واکنش زینب گونه مادر

مادر شهید کاوه می گوید: «اول که خبر شهادت محمود آمد، ناراحت شدم. بعد با خودم فکر کردم و گفتم: خدایا! شکر که سرش را نبردند تا دشمن شاد شود؛ آخر برای سرش در کردستان جایزه تعیین کرده بودند. بعد به ذهنم خطور کرد که: الحمدللّه ! مگر خون محمود، از خون بهشتی و باهنر و رجایی ها رنگین تر است؟!».

 

 


منبع : پایگاه حوزه
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

روزه ی این 3 روز ماه رجب را از دست ندهید!
محاصره اش کرده بودند
دیدگاه محدث قمى در مورد تاریخ عاشورا
صبر و مقاومت در سیره پیشوایان
خوش آمدی! از خدیجه پنجی
چه کسانی مورد رحمت خدا قرار نمی گیرند؟
فروش سرمايه وجود انسانى به كفر
شبیه ترین مردم به رسول الله نماد جوان سلحشور شیعه
تداعی صحنه کربلا در سوره بلد
کارون عترت، زير سايه قران

بیشترین بازدید این مجموعه

امام سجاد(ع)؛ سالار معرفت و اسطوره صیانت
ادب
آثار یاد خدا در زندگی
وجوب حفظ قلب از نفوذ شيطان‏
آیین نامه دروغگویی
شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام
آب زنید راه را/ به پاسداشت ورود حضرت معصومه(س) به ...
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
چهار نکته کلیدی از زندگی امام سجاد(علیه‌السلام)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^