فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

شراره از غلامرضا سازگار

ما هم فتاده بر خاک با جسم پاره پاره

اي اشک‌ها بريزيد از ديده چون ستاره

جز من که همچو خورشيد افروختم در اين دشت

کي پاره پاره ديده اندام ماهپاره

ما هم فتاده بر خاک ديدم که خصم ناپاک

با تيغ زخم مي‌زد بر زخم او دوباره

در پيش چشم دشمن بر زخمت اي گل من

جز اشک نيست مرحم ،جز آه نيست چاره

زد خنده قاتل تو بر اشک ديده من

با آن که خون بر آمد ،از قلب سنگ خاره

وقتي لبت مکيدم، آه از جگر کشيدم

جاي نفس برآيد، از سينه‌ام شراره

اي جان رفته از دست ،بگشاي ديده از هم

جاني بده به بابا ،حتي به يک اشاره

دشمن چنين پسندد، استاده و بخندد

فرزند ديده بندد، بابا کند نظاره

چون ماه نو خميدم،باچشم خويش ديدم

خورشيدغرق خون را، دريک فلک ستاره

دردا که پيش رويم، در باغ آرزويم

افتاد ياس خونين ،با زخم بي‌شماره

جسم عزيز جانم ،چون دامن زره شد

از زخم هر پياده ،از تيغ هر سواره

افتاده جسم صد چاک، جان حسين برخاک

ميثم بر آن تن پاک ،خون گريه کن هماره


منبع : غلامرضا سازگار
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

خوش آمدی! از خدیجه پنجی
بهشتستان یار از سروش اصفهانی‏
مثنوی عاشورایی از شیخ فریدالدین محمد (عطار) ...
قدم نورسیده آفتاب از سودابه مهیجی
عباس از سید حبیب حبیب پور
سلوک خونين قسمت دوم (پاياني)
کم کم غروب واقعه از راه می رسید از مطهره عباسیان
شكايت دل از علي ناظمي
هر چند که مضمون غریبت تنهاست
گهواره های درد از حسنا محمد زاده

بیشترین بازدید این مجموعه

مثنوی عاشورایی از شیخ فریدالدین محمد (عطار) ...
بهشتستان یار از سروش اصفهانی‏
شد تابان رخ خورشید از او
قنداقه اش را بست، حالا اصغرآماده است اززهرا بشری ...
کوچه کوچه می روم از احسان محسنی فر
سلوک خونين قسمت دوم (پاياني)
خوش آمدی! از خدیجه پنجی
قدم نورسیده آفتاب از سودابه مهیجی
شكايت دل از علي ناظمي
هر چند که مضمون غریبت تنهاست

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^