تنها هنري که انسان بعد ازدواج به خرج ميدهد، اين است که نطفهاي را که خودش نساخته، به رحم همسرش منتقل ميکند. تنها هنر رحم زن اين است که اين نطفه را قبول کند، بدون اينکه ببيند.
كلام قرآن از قرن هيجدهم به بعد کشف شد. نطفه پشت سه تاريکي قرار ميگيرد.
(في ظُلُماتٍ ثَلاثٍ) نطفه به آخر تاريکي سوم ميرود. اما خداوند پشت اين سه تاريکي، چقدر زيبا نطفه را هدايت ميکند. خون بسته شود، گوشت آماده شود، تعداد سلولها رشد کند و بدن به هم نچسبد. دو تا دست و پاي آزاد ساخته شود. مفاصل اعضا ساخته شود. در هر جاي بدن، موي ويژۀ آن در بيايد. سر، دو چشم پيدا کند؛ يک بيني و دهان و لب پيدا کند. ناي و مري ساخته شود. معده و رودۀ بزرگ و کوچک درست شود. عقل و قلب درست شود. در آن تاريکي سوم، چنان نقاشي ميکند که بعد از بيرون آمدن نقش، يوسف ساخته ميشود. اين خداست.
منبع : پایگاه عرفان