فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

وا شد درِ تمام قفسها به روی تو از مسیح شاه چراغی

وا شد درِ تمام قفسها به روی تو

پرواز در هوای پدر، آرزوی تو

می بارد از تلاطم چشمت شکوه خشم

رفته به مرتضی چقَدَر خلق و خوی تو

پشت سرت تمام حرم گریه می کنند

کف می زنند حرمله ها رو به روی تو

لبخند می زنی و دل از تیر می بری

با زلف این سه شعبه گره خورده موی تو

گهواره نیست، خاطره ی تشنگی توست

پر شد خیال مادرت از عطر و بوی تو

چشمی به سینه  دوخته، چشمی به علقمه

چشمی به تیر دارد و چشمی به سوی تو

مانده هنوز جرعه ی آبی میان مشک

دستی نمانده تا که بخواهد عموی تو.....

آنجا عمو به فکر لبت گریه می کند

سیرابِ شیرِ خون شده اینجا گلوی تو

قلب پدر شمیم تو را پخش می کند

شش گوشه ی تو سینه ی باباست، کوی تو

باب الحوائج است، "مسیح" التماس کن

شاید که این غزل بشود آبروی تو....


منبع : مسیح شاه چراغی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

خوش آمدی! از خدیجه پنجی
بهشتستان یار از سروش اصفهانی‏
مثنوی عاشورایی از شیخ فریدالدین محمد (عطار) ...
قدم نورسیده آفتاب از سودابه مهیجی
عباس از سید حبیب حبیب پور
سلوک خونين قسمت دوم (پاياني)
کم کم غروب واقعه از راه می رسید از مطهره عباسیان
شكايت دل از علي ناظمي
هر چند که مضمون غریبت تنهاست
گهواره های درد از حسنا محمد زاده

بیشترین بازدید این مجموعه

کاروان کربلا
مثنوی عاشورایی از شیخ فریدالدین محمد (عطار) ...
بهشتستان یار از سروش اصفهانی‏
شد تابان رخ خورشید از او
دردم، زکودکی است که با روی همچو ماه از وصال ...
کم کم غروب واقعه از راه می رسید از مطهره عباسیان
قول و قصیده از قادر طراوت پور
گهواره های درد از حسنا محمد زاده
خوش آمدی! از خدیجه پنجی
قدم نورسیده آفتاب از سودابه مهیجی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^