فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

هدايت تكوينى و تشريعى - جلسه بیست و پنجم (1) – (متن کامل + عناوین)

 

شخصيت با عظمت پيامبر  صلى الله عليه و آله

مهديه تهـران دهه دوم صفر 1365

 

 

الحمدلله رب العالمين و صلّى الله على جميع الانبياء والمرسلين و صلّ على محمد و آله الطاهرين.

 

پروردگار عزيز عالم در قرآن كريم صريحا اعلام فرمودند: شما هر كمال و هر   نعمتى را در دنيا كه بايد براى آخرت به دست بياوريد، فقط از طريق رابطه علمىو عملى با وجود مقدس او مى توانيد به دست آوريد.

او را بايد شناخت. البته از طريق قرآن كه معلم واقعى ما است، وقتى به ايننقطه نورانى و روشن رسيديم، آن وقت نوبت عمل كردن به تعليمات پيامبراكرم، اين معلم الهى و اين موجود ملكوتى و آسمانى است.

پروردگار عالم فرمودند: پيغمبران و كتب آسمانى گذشته مبشّر پيغمبر  صلى الله عليه و آله بودند، يعنى: آنچه كه در انبياى خدا بوده، در وجود مقدس ايشان به تنهايى جمع است.

 

ميثاق انبيا با پيامبر  صلى الله عليه و آله در نهج البلاغه

در نهج البلاغه در خطبه اول مى خوانيد: پروردگار عالم از همه انبيا  عليهم السلام، ايمان به پيغمبر اسلام  صلى الله عليه و آله را تعهد گرفت:

 

 

« وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَـقَ النَّبِيِّينَ »[1]

 

اين خيلى مسأله عجيبى است.

حرف اميرالمؤمنين  عليه السلام اين است كه: پرونده معنوى تمام پيغمبران خدا با اقرار به رسالت پيغمبر  صلى الله عليه و آله كامل شده است.

تمام گذشتگان اين مأموريت را داشتند كه از معنويت رسول خدا  صلى الله عليه و آله استفاده كنند. البته خدا اين جوّ معنويت حضرت را براى همه پيغمبران خدا توضيح داده، و آيندگان تا روز قيامت مكلف هستند كه از وجود مقدس ايشان پيروى كنند.[2]

شما مى بينيد كه قرآن مجيد همه جا پيغمبر با كرامت اسلام  صلى الله عليه و آله را از نظر شخصيت و عزت، بعد از خدا ذكر مى كند. يعنى قرآن اول خدا را از نظر شخصيت و عزت در آيات مطرح مى كند، بعد ايشان را:

 

« وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ »[3]

 

 

 

برخى از آيات مربوط به پيامبر  صلى الله عليه و آله

 

« أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ »[4]

 

« مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ »[5]

 

« إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ »[6]

 

« قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِى يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ »[7]

 

« اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ »[8]

 

« وَ مَآ أَرْسَلْنَـكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَــلَمِينَ »[9]

 

 

فهم مطالب براى راهيابى به حقيقت

كتاب «علم اليقين» نوشته وجود مقدس مرحوم ملا محسن فيض كاشانى[10] از شاهكارهاى اين مرد بزرگ است كه خواندن و درك واقعيات اين كتاب بسيار مهم است.

بوعلى سينا[11] نوشته است: من كتاب «رساله نفس» ارسطو[12] را چهل بار خوانده بودم، تا عبارات آن را حفظ شده بودم، اما نمى فهميدم، تا شرحى كه ابو نصر فارابى[13] بر آن نوشته بود خواندم و فهميدم. صد دفعه خواندم و هر دفعه يك مقدارش را برداشت مى كردم.

اين تجلى كردن مسأله خيلى مهم است. ممكن است ما يك آيه را صد دفعه بخوانيم اما درك نكنيم، اما يك دفعه آن آيه ما را بگيرد، يا نورانيتى در دل ما در وقت قرائت آيه پيدا بشود، بفهميم عجب دريايى بوده است. يا اين فرمايش اميرالمؤمنين  عليه السلام يا پيغمبر اسلام  صلى الله عليه و آله عجب عظمتى دارد.

صدرالمتألهين[14] در خيلى از كتابهايشان جانانه ترين مطلب را يك مرتبه مطرح كرده اند، و آخر مطلب فرموده اند:

 

«هدانى الله بهذه المسألة العرشية الملكوتية»

 

اين من نبودم كه اين را فهميدم. اين هدايت وجود مقدس حق بود كه دست  مرا گرفت تا فهميدم اگر چنين حالى در خواندن كتابها به انسان دست بدهد، اول قرآن، بعد هم نهج البلاغه، بعد صحيفه سجاديه، بعد اصول كافى و بعد هم كتابهاى ديگر روايى و اخلاقى مثل «علم اليقين» «المحجة البيضاء» «الحقايق» «جامع السعادات» بزرگترين نعمت نصيب انسان شده است.

در احوالات سيد بن طاووس[15] و ابن فهد حلى[16] دارد كه جايى را اين ها قدم نمى گذاشتند و سر سفره اى نمى نشستند و مهمانى و سفرى نمى رفتند، مگر اين كه كتاب «مصباح الشريعة» دائم همراهشان بوده است.

اما ممكن است صد نفر از روحانيون هم اين «مصباح الشريعة» را در خانه شان داشته باشند، ده سال هم باشد كه در كتابخانه شان باشد، اما عادى از كنار آن گذشته باشند، و يا نگاه هم نكرده باشند.

قرآن و نهج البلاغه و صحيفه سجاديه هم همين طور. مگر در خانه هاى من و شما اين كتاب ها نيست؟ اما چقدر براى ما عادى شده است.

 

بجا مصرف كردن نعمات از سوى پيامبر  صلى الله عليه و آله

اما آيه مربوط به پيغمبر  صلى الله عليه و آله؛ چهار كلمه است. پروردگار به پيغمبر  صلى الله عليه و آله مى فرمايد:

 

« مَآ أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ »[17]

 

 

از آن وقتى كه از مادر متولد شده اى چه در بُعد عمل، چه در اخلاق، چه خانواده، چه اجتماع، چه معاملات، يك ذره نعمت من بوسيله تو بى جا مصرف نشده است.

 

تبيين مصرف بجاى نعمات از سوى پيامبر  صلى الله عليه و آله

حالا من اين مسأله را چگونه براى شما توضيح بدهم؟ وقتى اميرالمؤمنين  عليه السلام مى فرمايد: پيغمبر  صلى الله عليه و آله وقتى نگاه مى كرد، يك نگاه بى جا در اين شصت و سه سال عمر خود نداشت، آدم مبهوت مى شود.

اميرالمؤمنين  عليه السلام مى فرمايد: يكبار سكوتش را بى جا مصرف نكرد. آن وقتى كه نگاه مى كرد، نگاهش، خرج كردن نعمت خدا در راهى بود كه خدا از او خواسته بود. همين طور هر وقتى گوش مى داد، سكوت مى كرد، حرف مى زد، راه مى رفت.

 

كسب برترين ثواب از نعمات

تمام موجوديت ايشان كه خودش نعمت بود. هر نعمتى را هم كه از سفره عالم برمى داشت، حالا پيراهن پاره بود، كفش، پارچه، لقمه نان جو و هر نعمتى، به قدرى جالب با اين لباس و نان جو و كفش پاره معامله مى كرد كه در مقابل اين معامله اش قيمتى ترين ثواب بهشت را مى گرفت.

اميرالمؤمنين  عليه السلام مى فرمايد: يك بار در خانه پيغمبر  صلى الله عليه و آله چيزى از غذاها  ذخيره نشد.[18]

 

اعمال و كردار به دور از افراط و تفريط پيامبر  صلى الله عليه و آله

براى نماز به مسجد مى آمد، يا عيادت مريض، تشييع جنازه، رفتن به خانه دوستان مؤمن براى ديد و بازديد، درس دادن، يا به جبهه مى رفت:[19]

 

« مَآ أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ »

 

اين گفتار پروردگار است.

 

خسران خرج نعمات در گناه

 

يك كسى صبح بخورد، ظهر هم بخورد، خوب كه قوى شد، آن وقت غروب با يك زن نامحرم قرار بگذارد، براى اين كه دو ساعت با او باشد و با او زنا كند، يعنى مجموع نعمت هاى خدا را بردارد و تحويل گناهان و معاصى و تخلفات ديگر بدهد.

به جاى آنكه چشمش را از سفره عالم پرنور كند، اين نور را خرج ظلمت كند. تمام اين نور الهى را بر چهره هاى زنان و دختران و پسران و شهوات حيوانى مى اندازد و خرج گناه مى كند.

 

 پی نوشت ها:

 


 

[1] ـ آل عمران 3 : 81؛ «و [ ياد كنيد ] هنگامى كه خدا از همه پيامبران [ و امت هايشان ] پيمان گرفت.»

 

[2] ـ نهج البلاغه: خطبه اول، مبعث النبي  صلى الله عليه و آله؛ «إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ  صلى الله عليه و آله لاِءِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِيِّينَ مِيثَاقُهُ مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ كَرِيماً مِيلاَدُهُ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ يَوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَيْنَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِي اسْمِهِ أَوْ مُشِيرٍ إِلَى غَيْرِهِ فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلاَلَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَكَانِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ ثُمَّ اخْتَارَ سُبْحَانَهُ لِمُحَمَّدٍ  صلى الله عليه و آله لِقَاءَهُ وَ رَضِيَ لَهُ مَا عِنْدَهُ وَ أَكْرَمَهُ عَنْ دَارِ الدُّنْيَا وَ رَغِبَ بِهِ عَنْ مَقَامِ الْبَلْوَى فَقَبَضَهُ إِلَيْهِ كَرِيماً  صلى الله عليه و آلهوَ خَلَّفَ فِيكُمْ مَا خَلَّفَتِ الْأَنْبِيَاءُ فِي أُمَمِهَا إِذْ لَمْ يَتْرُكُوهُمْ هَمَلاً بِغَيْرِ طَرِيقٍ وَاضِحٍ وَ لاَ عَلَمٍ قَائِم... .»

 

[3] ـ منافقون 63 : 8؛ «در حالى كه عزت و اقتدار براى خدا و پيامبر او و مؤمنان است.»

 

[4] ـ نساء 4 : 59؛ «از خدا اطاعت كنيد و [ نيز ] از پيامبر.»

 

[5] ـ نساء 4 : 80؛ «هر كه از پيامبر اطاعت كند ، در حقيقت از خدا اطاعت كرده.»

 

[6] ـ فتح 48 : 10؛ «به يقين كسانى كه با تو بيعت مى كنند ، جز اين نيست كه با خدا بيعت مى كنند.»

 

[7] ـ آل عمران 3 : 31؛ «بگو : اگر خدا را دوست داريد ، پس مرا پيروى كنيد تا خدا هم شما را دوست بدارد.»

 

[8] ـ انفال 8 : 24؛ «هنگامى كه خدا و پيامبرش شما را به حقايقى كه به شما [ حيات معنوى و  ]زندگى [ واقعى ] مى بخشد ، دعوت مى كنند اجابت كنيد.»

 

[9] ـ انبياء 21 : 107؛ «و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم .»

 

[10] ـ شرح حال ايشان در كتاب مرگ و فرصت ها، جلسه 12 آمده است.

 

[11] ـ شرح حال ايشان در كتاب ارزش عمر و راه هزينه آن، جلسه 15 آمده است.

 

[12] ـ شرح حال ايشان در كتاب شيطان و اهل تقوا، جلسه 2 آمده است.

 

[13] ـ شرح حال ايشان در كتاب گناه و سبب آن، جلسه 8 آمده است.

 

[14] ـ شرح حال ايشان در كتاب ارزش عمر و راه هزينه آن، جلسه 15 آمده است.

 

[15] ـ شرح حال ايشان در كتاب گناه و سبب آن، جلسه 17 آمده است.

 

[16] ـ ابن فهد حلى 759 ـ 841 فقيه معروف شيعه، در حله متولد شده و نزد شاگردان شهيد اول و محقق اول درس خوانده. محقق ثانى على بن عبدالعال كركى و ابن عشرة و ابن طى شاگردان اويند. تأليفات او عبارت است از: «المهذب البارع»، «التحصين»، «عدة الداعى»، «الدرّ النضيد».

برخى وى را به عرفان و تصوف متهم ساخته اند. «معارف و معاريف: 1/320»

 

[17] ـ قلم 68 : 2؛ «كه به سبب نعمت و رحمت پروردگارت [ كه نبوّت ، دانش و بصيرت است ]تو مجنون نيستى.»

 

[18] ـ بحار الأنوار: 16/236، باب في جمل من أحواله و أخلاقه؛ «مِنْ كِتَابِ النُّبُوَّةِ عَنْ عَلِيٍّ  عليه السلام قَالَ مَا صَافَحَ رَسُولُ اللَّهِ أَحَداً قَطُّ فَنَزَعَ يَدَهُ مِنْ يَدِهِ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الَّذِي يَنْزِعُ يَدَهُ وَ مَا فَاوَضَهُ أَحَدٌ قَطُّ فِي حَاجَةٍ أَوْ حَدِيثٍ فَانْصَرَفَ حَتَّى يَكُونَ الرَّجُلُ يَنْصَرِفُ وَ مَا نَازَعَهُ الْحَدِيثَ حَتَّى يَكُونَ هُوَ الَّذِي يَسْكُتُ وَ مَا رُئِيَ مُقَدِّماً رِجْلَهُ بَيْنَ يَدَيْ جَلِيسٍ لَهُ قَطُّ وَ لاَ عَرَضَ لَهُ قَطُّ أَمْرَانِ إِلاَّ أَخَذَ بِأَشَدِّهِمَا وَ مَا انْتَصَرَ نَفْسَهُ مِنْ مَظْلِمَةٍ حَتَّى يُنْتَهَكَ مَحَارِمُ اللَّهِ فَيَكُونَ حِينَئِذٍ غَضَبُهُ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مَا أَكَلَ مُتَّكِئاً قَطُّ حَتَّى فَارَقَ الدُّنْيَا وَ مَا سُئِلَ شَيْئاً قَطُّ فَقَالَ لاَ وَ مَا رَدَّ سَائِلاً حَاجَةً إِلاَّ بِهَا أَوْ بِمَيْسُورٍ مِنَ الْقَوْلِ وَ كَانَ أَخَفَّ النَّاسِ صَلاَةً فِي تَمَامٍ وَ كَانَ أَقْصَرَ النَّاسِ خُطْبَةً وَ أَقَلَّهُ هَذَراً وَ كَانَ يُعْرَفُ بِالرِّيحِ الطَّيِّبِ إِذَا أَقْبَلَ وَ كَانَ إِذَا أَكَلَ مَعَ الْقَوْمِ كَانَ أَوَّلَ مَنْ يَبْدَأُ وَ آخِرَ مَنْ يَرْفَعُ يَدَهُ وَ كَانَ إِذَا أَكَلَ أَكَلَ مِمَّا يَلِيهِ فَإِذَا كَانَ الرُّطَبُ وَ التَّمْرُ جَالَتْ يَدُهُ وَ إِذَا شَرِبَ شَرِبَ ثَلاَثَةَ أَنْفَاس.»

 

[19] ـ تحرير المواعظ العددية: 464؛ «قال  صلى الله عليه و آله: يا عليّ، تمنّى جبرئيل أن يكون من بني آدم بسبع خصال: و هي الصّلاة في الجماعة، و مجالسة العلماء، و الصلح بين الاثنين، و إكرام اليتيم، و عيادة المريض، و تشييع الجنازة، و سقي الماء في الحجّ؛ فاحرص على ذلك.»

 

 

ادامه دارد . . .


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

گناه و سبب آن - جلسه بیست و نهم (2) – (متن کامل + ...
مفهوم شش روز در خلقت زمين و آسمان‏ها
عشق حقيقى و مجازى
حكايتي از استاد در انگليس
روزگار عدالت و عدالت گستر جهان
درخواست خطاكاران بعد از رفع حجاب‏ها
احساس مسئوليت يوسف
عبرت‏گيرى و هدايت از حوادث روزگار
گفتگوى غير مستقيم خدا با صابران‏
نشانه‌هاي توحيد در موجودات

بیشترین بازدید این مجموعه

موضوعات اخلاقی - جلسه هشتم -حسین عليه السلام کیست؟
صبر لشگر حضرت داود عليه‏السلام‏
اهل بهشت همراه خويشان خود
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
تسويل اعمال از طريق شيطان
اسلام آوردن زكريا بن ابراهيم و خدمت او به پدر و ...
توحید (2) - جلسه پنجم – (متن کامل + عناوین)
ترك گناه و همنشينى با اولياى الهى
تهران/ حسینیهٔ بنی‌الزهرا/ دههٔ سوم صفر/ پاییز1396 ...
نسخۀ پروردگار برای قلب بیمار

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^