فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

اگر قرار باشد، جسم مادی انسان دوباره در قیامت، برانگیخته شود، با توجه به تبدیل مواددر طبیعت، چگونه معاد جسمانی متصور است؟

از آن جا که آیات بیانگر معاد جسمانی (= جسمانی و روحانی) بسیار فراوان است، به چند تا از آن ها اشاره می کنیم:
الف) گروهی از آیات درباره احیای مردگان در امت های پیشین است، مانند زنده شدن پرندگان به دعای ابراهیم: "(به خاطر بیاور) هنگامی را که ابراهیم گفت: خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده می کنی؟ فرمود: مگر ایمان نیاورده ای؟ عرض کرد: آری (ایمان آورده ام) ولی می خواهم قلبم آرامش یابد.فرمود: در این صورت، چهار نوع از مرغان را انتخاب کن و آن ها را (پس از ذبح کردن) قطع قطعه کن (و در هم بیامیز) سپس بر سر کوهی، قسمتی از آن را قرار بده، بعد آن ها را بخوان، که به سرعت به سوی تو می آیند. بدان خداوند قادر و حکیم است، (هم از ذرّات بدان مردگان آگاه است، و هم توان بر جمع آن ها دارد)".نیز سرگذشت گاور بنی اسرائل: "(به یاد آورید) هنگامی را که فردی را به قتل رسانیدند، سپس درباره (قاتل) او به نزاع پرداختند، و خداوند آن چه را مخفی می داشتید، آشکار می سازد. سپس گفتیم: قسمتی از گاور را به مقتول بزنید (تا زنده شود، و قاتل را معرفی کند). خداوند این گونه مردگان را زنده می کند، و آیات خود را به شما نشان می دهد، شاید اندیشه کنید".همچنین زنده شدن عزیر، و زنده شدن مردگان توسط حضرت عیسی.ملاحظه آیات وارد در این موارد به روشنی ثابت می کند کیفیت معاد در سرای دیگر بسان کیفیت احیای مردگانی است که در این داستان ها آمده است، و هدف از بیان سرگذشت آنان، علاوه بر تقریب امکان معاد به اذهان، اشاره به کیفیت معاد می باشد.با توجه به این آیات نمی توان گفت: بدن اخروی از قبیل بدن برزخی و صورت های مثالی است که نفس با خلاقیت خود آن ها را ایجاد می کند، بلکه آیات به روشنی دلالت می کنند بدن های دنیوی که در کتب علمی از آن به بدن مادی و عنصری تعبیر می شود، برانگیخته خواهد شد. در غیر این صورت تمام این تشبیه ها و تقریب ها بلاغت خود را از دست خواهند داد و رابطه میان معاد و مردگان زنده شده به وسیله پیامبران از بین خواهد رفت.مسلّماً حیات اخروی از کمال خاصی برخوردار است و قرآن می فرماید: "زندگی اخروی و زندگی حقیقی و واقعی است، اگر می دانستید".عقیده صحیح در مورد معاد آن است که آن هم روحانی و هم جسمانی است.مرحوم علامه مجلسى مى گوید: معاد جسمانى از امورى است که همه صاحبان ادیان در آن اتفاق نظر دارند و از ضروریات دین محسوب مى شود و منکران آن از زمره مسلمانان خارجند.آیات قرآن در این زمینه صراحت دارد و قابل تأویل نیست و اخبار در این زمینه متواتر است و قابل انکار نمى باشد.اینان مى گویند: درست است که کانون پاداش و کیفر و لذّت و ألم، روح است، ولى می دانیم که روح، بسیارى از لذّت ها و آلام را از طریق جسم دریافت مى کند. بنابراین، باید معاد جسمانى باشد همان طور که ظاهر آیات و روایات بر همین امر دلالت دارد، آیاتى از قبیل:
1- "أیحسب الانسان أن لن نجمع عظامه بلى قادرین على ان نسوّى بنانه؛ آیا انسان مى پندارد که استخوان هاى او را جمع نخواهیم کرد، آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم".
2- بگو همان کسى آن را زنده مى کند که نخستین بار آفرید و او به هر مخلوقى آگاه است".
3- خداوند کسانى را که در قبرها هستند، زنده مى کند.
4- در صور دمیده مى شود پس همه از قبرها به سوى پروردگارش شتابان مى روند.
مراد از جسمانى بودن معاد:
بعضى جسمانى بودن معاد را به معناى این مى دانند که جسم انسان با همین خصوصیات مادى که براى این دنیا خلق شده و پیوسته در تحول است (که گاهى استخوانش مى شکند، دیوانه مى شود، احتیاج به تخلیه و دفع فضولات دارد، سرما مى خورد، گرمازده مى شود، خسته مى شود، پیر مى شود و...) در آخرت هم با همین خصوصیات زنده خواهد شد و بدن اخروى عین بدن دنیوى است.اما جسمانى بودن به این معنا قابلیت براى بقا و جاودانگى ندارد. بدون شک هیچ یک از معتقدان به معاد جسمانى ملتزم نمى شوند جسمى که در دنیا بود، با همان وضعیت بر مى گردد، بلکه منظور بازگشت آن به گونه دیگر خواهد بود، به طورى که از جهت شباهت عین جسد اوّل باشد و از جهتى مثل آن است، به طورى که هر کس این قالب را ببیند بگوید این، فلانى است، آن شخصِ دیگر است. به تعبیر دیگر مادى بودن در قیامت و آخرت مادیتى خواهد بود که با قوانین مربوط به آن جا سازگار باشد، به نحوى که قابلیت جاودانگى داشته و فضولات نداشته باشد و موجب خستگى و ملالت نباشد.صدرالمتألهین می گوید:آن چه در اعتقاد به حشر بدن ها از روز قیامت لازم است، آن است که بدن هایى از قبرها برانگیخته مى شوند به طورى که اگر کسى تک تک آن ها را ببیند، بگوید: این فلان کس است یا بگوید این بدن فلان است و آن بدن بهمان است.علامه تهرانى(ره) مى نویسد:جمهور اهل اسلام و تمام فقها و اصحاب حدیث قائل شده اند که معاد فقط جسمانى است. بنابراین، روح نزد آنان عبارت است از جسمى که در بدن سارى و جارى است همانند آب در گل و روغن در زیتون.جمهور فلاسفه و پیروان مشایین، قائل شده اند که معاد فقط روحانى است؛ یعنى فقط عقلى است، چون بدن و جسم به واسطه انعدام، صورت و عوارض و متعلقاتش منعدم مى شود و اعاده معدوم امرى محال است، امّا نفس چون مجرّد است باقى مى ماند.بسیارى از اکابر حکما و مشایخ عرفا و جمعى از متکلمان مانند حجت الاسلام غزالى و حلیمى و راغب اصفهانى و بسیارى از اصحاب امامیه مانند شیخ مفید و شیخ طوسى و سید مرتضى و علاّمه حلّى و خواجه نصیر الدین طوسى قائل به هر دو قسم از معاد شده اند و محقق سبزوارى هم همین قول را متین و استوار مى داند، چون انسان عبارت است از نفس و بدن. به تعبیر دیگر، از عقل و نفس ترکیب یافته، بنابراین، براى بدن، کمالى است و براى نفس هم کمالى. هم چنین اکثر نصارى و تناسخیه به همین قول معتقدند؛ فقط فرق در این است که محققان مسلمان و پیروان آنان معتقدند که ارواح حادث اند و به بدن بر می گردند، ولى تناسخیه معتقدند که ارواح قدیم اند و هر کدام به جسم خاص حلول مى نمایند.در گفتار کسانى که معتقد به معاد روحانى و جسمانى هستند، نیز اختلاف است که آیا آن چه از بدن در آخرت بازگشت دارد، عین این بدن است؛ یا مثل آن است؟ایشان مى فرماید: بر افراد صاحب بصیرت پوشیده نیست که نشئه دوم که نشئه آخر است، شرایط دیگرى دارد. بدنى ثابت و لا یتغیر و مناسب با ابدیت است.
آیات قرآن کریم هم دلالت دارند که روح به بدنى مثل این بدن تعلق مى گیرد و محشور مى شود. از جمله:"على ان نبدّلکم امثالکم و ننشئکم فیما لا تعلمون؛ ما در میان شما مرگ را مقدّر کردیم تا آن که مثل هاى شما را تبدیل کنیم و شما را در آن چیزهایى که نمى دانید ایجاد نماییم".آیه دیگر: ما ایشان را آفریدیم و بنیان وجودى و کیان آن ها را استوار نمودیم و زمانى که بخواهیم مثل هاى آنان را تبدیل مى نماییم".مراد از امثال در این آیات همان بدن است و به معناى احوال و اطوار است، یعنى ما بدن هاى آنان را به احوال و اطوار مختلف در مى آوریم. البته با اطوار عالیه محشور مى شود، نه با آن مادّیت و کثافت که در دنیا بود و محتاج به دفع فضولات بود و قابلیت بقا نداشت.بنابراین انسان در بهشت و جهنم با جسم و روحش خواهد بود، امّا جسمانیتى که با قوانین آن سازگار باشد و از نعمت هاى آن جا استفاده خواهد کرد.نیازهاى انسان در بهشت هم برآورده مى شود، "ما تشتهیه الانفس". در بهشت، شخصى بهشتى هر چه را اراده کند نزدش حاضر مى شود.

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

چرا خداوند برای رسیدن به سعادت این‌همه مشکل سر ...
راههای توبه از گناهان کبیره چيست؟
برجستگی روی گنبد خضرای پیامبر چیست ؟
فرق بين «لعن» و «نفرين» چيست؟ و از كداميك نهي شده ...
آیا ازدواج حضرت یوسف(ع) و زلیخا صحّت دارد؟
آیا دعا در همه امور حتی درس خواندن و ازدواج هم اثر ...
آیا امیرالمومنین در زمان حیاتشان به ایران آمدند ...
با سلام جبران حق الناس ظلم غیبت تهمت حساذت و .... ...
چرا پیامبر(ص) در روز غدیر برای اعلام جانشینی حضرت ...
مقصود از طى‏الارض چیست؟

بیشترین بازدید این مجموعه

صبر یعنی چه؟
چگونه بفهميم كه خداوند ما را دوست دارد و از ...
رضايت و خشنودي خدا در چیست و چگونه خداوند از ...
فرق بين «لعن» و «نفرين» چيست؟ و از كداميك نهي شده ...
برجستگی روی گنبد خضرای پیامبر چیست ؟
کنیه به چه معنا است؟ و کنیه پیامبر اسلام (ص) به ...
راه ترک خودارضایی ( استمنا ) چیست؟
برای در امان ماندن از جن زدگی چه باید کرد؟
چرا سگ نجس است و نمی‌توان آن را درخانه نگه داشت؟
معنای سبحان اللّه و ریشه این کلمه را بیان کنید؟

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^