فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
1
نفر 0

امنيّت از شرّ حوادث

  

منابع مقاله:

کتاب : تفسير و شرح صحيفه سجاديه جلد چهارم

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

 

امنيّت از شرّ حوادث ناگوار، دام شيطان، و شرّ حاكم ستمگر

در آيات و روايات ما به انسان هشدار داده شده كه از امورى در امان نيست و بايد نگرش و تدبيرى اساسى انديشيد.

انسان نبايد به اندك عنايت و فيضى كه به او مى رسد دل خوش و فريفته گردد و در بستر عافيت و امنيت از ظرف بلا و ابتلايى كه حق تعالى بر مقتضاى حكمت در جهت رشد و شكوفايى براى او فراهم مى كند؛ غفلت ورزد.

بلكه بايد در بستر عافيت، پيش از افتادن در گرفتارى براى در امان بودن خود از انحرافات و لغزش هاى احتمالى و درماندگى و واماندگى آن ايام، دست دعا به درگاه الهى بردارد و عاجزانه از حق بخواهد در هنگامى كه در گرداب هاى شرارت گرفتار مى شود؛ توجه به غير نكند و در چنگال شرك و خودبينى اسير نگردد.

اهل حكمت و انديشه مى گويند:

بايد پيش از وقوع حوادث به پيش گيرى آن پرداخت، دعا و صبر دو كليد اصلى براى كفايت از شر امور است.

خداوند به پيامبرش كه در امواج استهزا و تكذيب مشركان و كافران گرفتار شده است خطاب مى فرمايد:

فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِيلًا» «1»

پس صبر كن صبرى نيكو [صبرى كه در كنارش جزع و ناخشنودى نباشد.]

«حضرت حق فرموده كه اى پيامبر! در برابر آزار آنان نيكو شكيبا باش. «صبر جميل» يعنى تحمل بسيار قابل توجه و آن استقامتى است كه تداوم داشته باشد، يأس و نوميدى به آن راه نيابد و بى تابى و شكوه و ناله همراه آن نباشد كه در غير اين صورت جميل نيست.» «2» كسى از حضرت باقر عليه السلام پرسيد: مقصود از صبر جميل چيست؟

حضرت فرمود: اين صبرى است كه در آن نزد مردم گله و شكايت نمى شود. «3» به طور كلى ايستادگى در حوادث يكى از ويژگى هاى مؤمن است و چون در برابر طوفان حادثه و آزمايش ها قرار مى گيرد اين صبر است كه او را مى سازد.

امام صادق عليه السلام فرمود:

الْمُؤْمِنُ يُطْبَعُ عَلَى الصَّبْرِ عَلَى النَّوائِبِ. «4»

سرشت مؤمن بر اين است كه در برابر سختى ها و مشكلات صبر كند.

حتى اهل بيت عصمت و طهارت شادى درون را نتيجه ايستادگى در برابر مشكلات مى دانند كه به دنبال آن آسايش و امنيت مى آيد.

امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

السُّرُوُر فى ثَلاثِ خِلالِ: في الوَفاءِ وَ رِعايَةِ الحُقُوقِ وَ النُّهُوضِ في النَّوائِبِ. «5»

شادى سه خصلت است: وفادارى، رعايت حقوق و ايستادگى در برابر سختى هاى زمانه.

چاره چيست؟ اين جا سخن از ارزش صبر است كه به انسان مقام و برترى مى دهد.

اين فرمايش اميرمؤمنان على عليه السلام است كه ما را آگاه مى سازد:

هر كه گرفتارى هاى زمانه پياپى به او برسد، فضيلت صبر به او ارزانى مى شود. «6» بلكه كمال انسان در داشتن چنين شايستگى است كه او را به درجات بالاتر مى رساند:

و نيز حضرت على عليه السلام فرمود:

سه چيز است كه به آنها مسلمان كامل گردد: جستجو در دين، برنامه ريزى در زندگى و شكيبايى بر گرفتارى ها. «7» و اين سيره معصومان همچنان ادامه دارد و تجلى آن در مؤمنان و شيعيان ديده مى شود كه دعاى امام سجاد عليه السلام در حق آنان است.

 

دام شيطان

خداوند در دو آيه وظيفه مهم رهبران و مبلغان را، روشن بينى در برابر شيوه هاى شيطنت شيطان مى داند و مى فرمايد:

وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطنِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ* إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْاْ إِذَا مَسَّهُمْ طَآئِفٌ مّنَ الشَّيْطنِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ» «8»

و اگر [وسوسه اى از سوى ] شيطان، تو را [به خشم بر مردم و تركِ مهربانى و ملاطفت ] تحريك كند، به خدا پناه جوى؛ زيرا خدا شنوا و داناست.*

مسلماً كسانى كه [نسبت به گناهان، معاصى و آلودگى هاى ظاهرى وباطنى ] تقوا ورزيده اند، هرگاه وسوسه هايى از سوى شيطان به آنان رسد [خدا و قيامت را] ياد كنند، پس بى درنگ بينا شوند [و از دام وسوسه هايش نجات يابند.]

شيطان بر سر راه پرهيزگاران، همواره با وسوسه هاى شيطانى در شكل مقام، مال، شهوت، و امثال اينها خودنمايى مى كند و شيطان و شيطان صفتان مى كوشند آنها را از طريق اين وسوسه ها از مسيرشان منحرف سازند و از هدفشان بازدارند.

قرآن دستور مى دهد كه اگر وسوسه هاى شيطانى متوجه تو شد به خدا پناه ببر و خود را به او بسپار و از لطفش مدد بخواه، زيرا او سخن تو را مى شنود و از اسرار درونت آگاه و از وسوسه هاى شياطين با خبر است.

وسوسه هاى شيطانى همچون طواف كننده اى پيرامون فكر و روح انسان پيوسته گردش مى كنند تا راهى براى نفوذ بيابند. اگر انسان در اين هنگام به ياد خدا و عواقب شوم گناه بيفتد آنها را از خود دور ساخته و رهايى مى يابد وگرنه سرانجام در برابر اين وسوسه ها تسليم مى گردد.

وسوسه هاى شيطانى پرده بر ديد باطنى انسان مى افكند آن چنان كه راه را از چاه و دوست را از دشمن و نيك را از بد نمى شناسند ولى ياد خدا به انسان بينايى و روشنايى مى بخشد و قدرت شناخت واقعيت ها را به او مى بخشد.

در روايات اسلامى، به اثر عميق ذكر خدا در كنار زدن وسوسه هاى شيطانى اشاره شده است. حتى افراد بسيار با ايمان و دانشمند و با شخصيت هميشه در مقابل وسوسه هاى شيطانى احساس خطر مى كردند و از طريق مراقبت، با نفس مى جنگيدند.

حضرت على عليه السلام در خطبه اى براى اين موقعيت درخواست كمك مى نمايد:

وَ احْمَدُ اللَّهَ وَاسْتَعينُهُ عَلى مَداحِرِ الشَّيطانِ وَ مَزاجِرِه وَالاعْتِصامِ مِنْ حَبائِلِه وَ مَخاتِلِه. «9»

خدا را سپاس مى گويم، و از او در موجبات طرد و بازداشتن شيطان، و محفوظ ماندن از دچار شدن در دامها و فريبهايش يارى مى خواهم.

در جاى ديگر در مقام گريز از شيطان مى فرمايد:

فَاحْذَرُوا عِبادَ اللَّهِ عَدُوَّ اللَّهِ انْ يُعْديكُمْ بِدائِهِ وَ انْ يَسْتَفِزَّكُمْ بِنِدائِهِ وَ انْ يُجْلِبَ عَلَيْكُمْ بِخَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ فَلَعَمْرى لَقَدْ فَوَّقَ لَكُم سَهْمَ الْوَعيد وَ اغْرَقَ لَكُمْ بِالنَّزْعِ الشَّديدِ، وَ رَماكُمْ مِنْ مَكانٍ قَريبٍ. «10»

بندگان خدا، از دشمن خدا حذر كنيد، مباد آن كه شما را به درد خود مبتلا كند، و با ندايش شما را به حركت آورد، و با ارتش سواره و پياده اش بر شما بتازد.

به جان خودم سوگند كه تيرى سهمناك عليه شما به كمان گذاشته و كمان را با شدت هر چه تمامتر كشيده، و از مكانى نزديك به شما تير انداخته.

در مواعظ امام صادق عليه السلام به عبداللّه بن جندب آمده است كه:

يا ابْنَ جُنْدَبِ إِنَّ للشِّيْطانِ مَصَائِدَ يَصْطادُ بِها فَتحَامَوا شِباكَهُ وَ مَصائِدَهُ.

قُلْتُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ ما هِىَ؟

قالَ: امَّا مَصائِدُهُ فَصَدٌّ عَنْ بِرِّ الاخوانِ وَ أَمَّا شِباكُهُ فَنَوْمٌ عَنْ قَضَاءِ الصَّلَواتِ الَّتى فَرَضَها اللَّهُ، أَمَا إِنَّه ما يُعْبَدُ اللَّهُ بِمِثْلِ نَقْلِ الاقْدامِ إلى بِرِّ الإِخْوانِ وَ زِيارَتِهِمْ، وَيْلٌ لِلسَّاهِينَ عَنِ الصَّلَوَاتِ، النَّائِمينَ فِى الخَلَواتِ الْمُسْتَهْزِئِينَ بِاللَّهِ وَ آياتِهِ فى الْفَتَرَاتِ. «1

اى پسر جندب! شيطان دام هايى براى صيد دارد خود را از گرفتار شدن به دام ها و ريسمان هاى او نگه داريد. عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! دام هاى شيطان چيست؟ فرمود: دام هاى شيطان جلوگيرى كردن از نيكى به برادران است و اما ريسمان هاى او خوابيدن از انجام نمازهاى واجب است.

بدان كه خدا پرستش نشده به اندازه قدم برداشتن براى نيكى به برادران و زيارت و ديدار آنها. واى بر كسانى كه در نمازها سهل انگارى مى كنند و آنهايى كه در خلوت به خواب مى روند و در ضعف ها و سستى ها خدا و آياتش را به مسخره مى گيرند.

 

شر حاكم ستمگر

و امّا زندگى با سلطان ستمگر با آن تخت و تاج آلوده به غرور و غضب و تجملات دنيايى، انسان را از هستى حقيقى اش نابود مى كند.

رسول اكرم صلى الله عليه و آله بسيار در اين باره هشدار مى دهند:

از ارتباط با سلطان بپرهيزيد كه آن دين را مى برد و از كمك كردن به او دورى گزينيد؛ زيرا شما كارهاى او را نمى پسنديد. «21» آرى، حاكم ستمگر با زندگى نكبت خود گروهى از انسان ها را تباه مى كند و با روان كردن مال حرام در زندگى مردم، آنها را به گمراهى مى كشاند.

حضرت على عليه السلام هم اين نكته را به فرزندش، امام حسن عليه السلام يادآورى مى كند كه:

باعِدِ السُّلْطانَ لِتَأْمَنَ خُدَعَ الشَّيطانِ. «13»

از سلطان دورى كن تا از نيرنگ هاى شيطان ايمن مانى.

چه زيبا سخنى آن حضرت در نهج البلاغه فرمود:

همدم سلطان مانند كسى است كه بر شير سوار باشد مردم به حال او حسرت مى خورند در حالى كه خودش مى داند در چه وضعيت خطرناكى قرار دارد. «14»

 [ «11» اللَّهُمَّ إِنَّمَا يَكْتَفِي الْمُكْتَفُونَ بِفَضْلِ قُوَّتِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاكْفِنَا وَإِنَّمَا يُعْطِي الْمُعْطُونَ مِنْ فَضْلِ جِدَتِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَأَعْطِنَا وَإِنَّمَا يَهْتَدِي الْمُهْتَدُونَ بِنُورِ وَجْهِكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاهْدِنَا]

خدايا! جز اين نيست كه قناعت كنندگان، به فضل نيروى تو قناعت مى كنند؛ پس بر محمد و آلش درود فرست و ما را از فضل نيروى خود كفايت فرما، و جز اين نيست كه بخشندگان از فضل جود تو مى بخشند؛ پس بر محمد و آلش درود فرست، و از فضل جود خود بر ما ببخش، و جز اين نيست كه راه يافتگان، به نور وجه تو راه مى يابند؛ پس بر محمد و آلش درود فرست، و ما را به نور وجه خود هدايت كن.

 

كفايت خداوند در قناعت

براى فهم بهتر كفايت خداوند در قناعت، توجه به مقدمه ذيل ضرورى به نظر مى رسد:

اختيار داشتن انسان؛ فطرى است و ما به طور فطرى فاعل مختاريم و از دو جهت با نظام احسن در پيوند كامل قرار داريم.

نخست اين كه ما خود، جزئى از اجزاى اين نظاميم و ديگر آن كه نظام در دست ماست. از جهت نخست كه ما در مجموع نظام قرار گرفته ايم با اين كه در ظرف اختياريم، هيچ چيز حتى مختار بودن در دست ما نيست. اوست كه در هر جا و هر زمان خواست، ما را در اين نظام عملى مى سازد.

از جهت دوّم كه نظام در دست انسان است، انسان مظهر نظام احسن است و دست كم استعداد براى مظهر شدن در قابليت انسان است. پس ما از جهت نسبت به خود يك ناظم هستيم و بايد به اندازه توان در اين نظام به بهترين گونه كار كنيم تا وصف فردى و جمعى نظام احسن در ظرف اختيار نيز بهترين باشد.

نظام احسن در ظرف ظهورى از اين جهت كه ظهور حسن و جمال حق است، احسن است. ولى از جهت مقايسه با كمال ذاتى، عين تعيّن، كاستى، نادارى است.

معصوم در ظرف اختيار- گذشته از تكوين- به لحاظ عصمت از جهت تشريع نيز مظهر اتم نظام احسن است. غير معصوم نيز بايد به اندازه توان، مظهر عصمت معصوم در جهت نظام احسن باشد و در صورت فعليت گناه بايد بداند كه گناه در نظام احسن اختلال ايجاد مى كند. از اين رو برخى از گرفتارى هايى كه به انسان مى رسد به جاى اعتراض به حق و نظام احسن الهى، بايد در اعمال خود تجديد نظر كند.

خداوند مى فرمايد:

وَ مَا بِكُم مّن نّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجَرُونَ* ثُمَّ إِذَا كَشَفَ الضُّرَّ عَنكُمْ إِذَا فَرِيقٌ مّنكُم بِرَبّهِمْ يُشْرِكُونَ» «15»

و آنچه از نعمت ها در دسترس شماست از خداست، آن گاه چون آسيبى [مانند سلبِ نعمت ] به شما رسد، ناله و فريادتان را به التماس و زارى به درگاه او بلند مى كنيد.* سپس هنگامى كه آسيب را از شما برطرف كند [بر خلاف انتظار] گروهى از شما به پروردگارشان شرك مى آورند!!

قوت بر كمال قدرت اطلاق مى شود و چون خداوند سبحان مستند همه موجودات و فياض بر همه قابليت ها و استعدادهاست. پس او عطا كننده به هر چيزى است كه نيازمند به كمال قدرت او باشد. سپس يك قانون كلى كه نتيجه اعمال صالح توأم با ايمان است از هر كسى به هر صورت تحقق يابد، حيات طيب نصيب او مى شود.

حضرت حق مى فرمايد:

مَنْ عَمِلَ صلِحًا مّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَوةً طَيّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ» «16»

از مرد و زن، هر كس كار شايسته انجام دهد در حالى كه مؤمن است، مسلماً او را به زندگى پاك و پاكيزه اى زنده مى داريم و پاداششان را بر پايه بهترين عملى كه همواره انجام مى داده اند، مى دهيم.

مولود عمل صالح و ايمان در اين جهان زندگى روشن و پاكيزه اى است. يعنى پديد آمدن جامعه اى كه در آن آرامش، امنيت، رفاه، صلح، محبت، قناعت، تعاون و مفاهيم سازنده انسانى خواهد بود.

 

حيات طيبه

مفسران در معنى حيات طيبه تفسيرهاى گوناگون آورده اند: از آن جمله روزى حلال، قناعت، رزق مستمر، عبادت همراه با روزى حلال، توفيق اطاعت فرمان خدا و ...

پس حيات طيبه مفهومش گسترده است كه همه مربوط به دنياست و جزاى احسن آن مربوط به آخرت است.

حضرت على عليه السلام در اين باره مى فرمايد:

كَفى بِالْقناعَةِ مُلْكاً وَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ نَعمياً وَ سُئِلَ عليه السلام عَنْ قَولِهِ تَعالى:

فَلَنُحْييَّنَهُ حَياةً طَيِّبَةً

فَقالَ: هِىَ الْقَناعَةُ. «17»

انسان را پادشاهى با گنج قناعت، و نعمت با حسن خلق كافى است. حضرت را از قول خداوند عزَّوجلّ: «بنده شايسته را حيات پاكيزه دهيم» پرسيدند، فرمود: حيات پاكيزه قناعت است.

اين تفسير محدود ساختن حيات طيبه به قناعت نمى باشد، بلكه بيان مصداق است، ولى مصداق روشن تر است، چرا كه اگر تمام دنيا را به انسان بدهند ولى روح قناعت را از او بگيرند هميشه در آزار و رنج و نگرانى به سر مى برد و به عكس اگر انسان روح قناعت داشته باشد، و از حرص و طمع بركنار گردد، هميشه آسوده خاطر و خوش است.

در جاى ديگر مى فرمايد:

اگر خداوند پاك به وقت بعثت انبياى خود مى خواست درِ گنج هاى طلا و معادن زر ناب، و باغ هاى سرسبز را به روى آنان باز كند و پرندگان آسمان، و جانوران زمين را همراه آنان نمايد انجام مى داد. ولى در اين صورت جايى براى امتحان باقى نمى ماند و اجر و پاداش بى مورد مى شد و اخبار آسمانى از بين مى رفت و براى قبول كنندگان دعوت انبياء، ثواب مبتلايان به رنج و سختى واجب نمى گشت ...

ولى خداوند پاك پيامبرانش را در تصميم هايشان نيرومند و از نظر برنامه هاى ظاهرى ضعيف قرار داد با قناعتى كه از بى نيازى چشم ها را پر مى كرد و تهيدستى كه ديده ها و گوش ها را از آن مملو مى ساخت. «18» مردى به امام صادق عليه السلام از حال روزگار شكايت كرد كه طلب روزى مى كند و به دست مى آورد، امّا قانع نمى شود و نفسش بيشتر از آن از او مى طلبد.

عرض كرد: مرا چيزى بياموز كه مرا سود بخشد؟

حضرت فرمود:

اگر آن اندازه كه كفايتت مى كند تو را بى نياز سازد، كمترين چيز دنيا بى نيازت مى سازد و اگر آنچه را تو را بس مى كند بى نيازت نسازد، همه دنيا هم تو را بى نياز نمى گرداند. «19» از پندهاى امام على عليه السلام به فرزندش امام حسين عليه السلام اين بود كه:

لامالَ أَذْهَبُ بِالفاقَةِ مِنَ الرِّضا بِالْقُوتِ وَ مَنِ اقْتَصَرَ عَلى بُلْغَةِ الكَفافِ تَعَجَّلَ الرَّاحَةَ وَ تَبَوَّأَ خَفْضَ الدَّعَةِ. «20»

هيچ ثروتى فقرزداتر از خرسندى به قوت نيست و هر كه به حاجت زندگى بسنده كند، به زودى به آسايش دست يابد و زندگى آسوده و مرفّهى به دست آورد.

حضرت رضا عليه السلام در پاسخ اين سؤال كه قناعت چيست؟ فرمود:

قناعت، باعث خويشتندارى و ارجمندى و آسوده شدن از زحمت فزون خواهى و بندگى در برابر دنيا پرستان است. و راه قناعت را جز دو كس نپيمايد: يا عبادت پيشه اى كه خواهان مزد آخرت است، يا بزرگوارى كه از مردمان فرومايه دورى كند. «21»

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- معارج (70): 5.

(2)- تفسير نمونه: 25/ 17، ذيل آيه 5 سوره معارج.

(3)- بحار الأنوار: 68/ 83، باب 62، حديث 22؛ الكافى: 2/ 93، حديث 23.

(4)- بحار الأنوار: 68/ 97، باب 62، ذيل حديث 63؛ مشكاة الأنوار: 23.

(5)- بحار الأنوار: 75/ 237، باب 23، ذيل حديث 107؛ تحف العقول: 322.

(6)- غرر الحكم: 281، حديث 6255.

(7)- بحار الأنوار: 1/ 210، باب 6، حديث 3؛ الخصال: 1/ 124، حديث 120.

(8)- اعراف (7): 201- 200.

(9)- نهج البلاغه: خطبه 151.

(10)- نهج البلاغه: خطبه 234، خطبه قاصعه.

(11)- بحار الأنوار: 75/ 280، باب 24، حديث 1؛ تحف العقول: 301.

(12)- بحار الأنوار: 10/ 368، باب 20، حديث 7.

(13)- بحار الأنوار: 74/ 217، باب 8، حديث 1؛ مستدرك الوسائل: 12/ 308، باب 35، حديث 14163.

(14)- نهج البلاغه: حكمت 263.

(15)- نحل (16): 53- 54.

(16)- نحل (16): 97.

(17)- نهج البلاغه: حكمت 229.

(18)- نهج البلاغه: خطبه 234، خطبه قاصعه.

(19)- الكافى: 2/ 138، حديث 10؛ وسائل الشيعة: 21/ 531، باب 15، حديث 27775.

(20)- بحار الأنوار: 74/ 240، باب 9، حديث 1؛ الكافى: 8/ 19، حديث 4.

(21)- بحار الأنوار: 75/ 349، باب 26، حديث 6؛ كشف الغمة: 2/ 307.

 


منبع : پایگاه عرفان
1
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ذکری برای رهایی از سختی ها و بلاها
دعای امام سجاد(ع) به وقت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان
ديدارامام(ع) با بعضى بزرگان عرب
نقش تلقین در تربیت فرزند
نيمه شعبان
دولت حضرت بقیّة الله الأعظم ارواحنا فداه
در شب قدر چه دعایی بکنیم؟
نمی خواهم در امتحانات سخت خداوند شرکت کنم!!
درس‏ها و عبرت‏هاى عاشورا در عرصه رفتار سياسى(4)
شب عاشورا

بیشترین بازدید این مجموعه

اثرات گناه در زندگی دنیا و آخرت
چهل حدیث از پیامبر گرامی اسلام (ص)
وجوب حفظ قلب از نفوذ شيطان‏
اخذ و عطاى نادرست‏
راه آسمان رمضان در آینه ی قرآن
پيشواي چهارم حضرت امام زین العابدین علیه السلام
ازدواج پیامبر (ص) با حضرت خدیجه
هماهنگي قرآن با فطرت و عقل
رابطه متقابل امیرمؤمنان(ع) و حق - بخش اول
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

دفتر ثاقب
جناب آقاى عزت الله ضرغامي، رييس صدا و سيما! باسلام، در روز دوشنبه٦/٩/٩١ فيلم موهن و ضد انقلابي مرسوم به " زخم..."در بخش هاى خبرى صدا و سيما ج. ا. ا پخش شد كه موجب نارضايتي اقشار مختلف مردم، متدينين، دلسوزان و هزينه داده هاى نظام و نيروهاى واقعي و اصيل حزب الله گرديد. لازم است نسبت به اين اقدام موهن،ضد اسلامي و ضد انقلابي، و توهين به باورهاى عاشورايي مردم شريف ايران اسلامي پوزش بطلبيد و تهيه كنندگان اين رسوايي بي ديني در آن سازمان را به مراجع قانوني معرفي نماييد. در غير اين صورت شخص جنابعالي مسئول اين جرم و فسق آشكار مي باشيد. مواردى كه در اين فيلم به نمايش در آمده بدين شرح است: ١- به چه مجوزى به خود اجازه داده ايد كه بخاطر ولع به قدرت و بازى هاى سياسي و حذف رقيب، اقدام به تصوير كشيدن دروغين آتش زدن بيرق حسين ابن علي( ع) و اشاعه و پخش آن در كشورى كه شهداى آن فقط بخاطر راه و آرمان حسين( ع) از همه هستي خود گذشته اند، مي نماييد. بجان سيدالشهدا( ع) بچه هاى كه در بغل ماها تيكه پاره شده اند، در لحظه اول تا آخر، هيچكدامشان سفارش زن و بچه هايشان يا پدر و مادرشان و يا... نكردند، فقط حرف اول و آخرشان حسين و حضرت زهرا بود، پاسدارى از آرمانهاى محمد و آل محمد( ص) بود... و ديگر هيچ! اگر حرف ما را باور نداريد، برويد تحقيق كنيد، هنوز بچه ها زنده اند، در حال دق كردن هستند، ولي هنوز هستند. ٢- شماها با كدام مجوز شرعي و قانوني به خود اجازه يورش بر حسين (ع) مي بريد، يهودى و مسيحي و... براى حسين نذرى مي دهند و احترام بيرق و عزاى حسين مي كنند در عاشورا و تاسوعا و شما با ساخت فيلم دروغين و موهن، صف يزديان را در كشور عاشقان حسين را صف بندى مي كنيد؟! اين عشق به حسين است يا فتنه عليه عاشقان حسين( ع)؟! ٣- پرچم آمريكا را نشان مي دهيد كه در آن عكس كساني در آن است كه از امام حكم نمايندگي و يا تاييديه خدمتگزارى دارند، اين اقدام اگر توسط ضد انقلاب و منافقين نيست، توسط چه كسي و كساني انجام مي شود؟! چه چيزى را به اين نسل در حال تزريق و مهندسي هستيد؟! عكس سه نفر ديگر را به نمايش گذارده اند، هر سه نفر روحاني، هر سه نفر نماينده امام( ره)، هر سه نفر اهل روضه و عزدار حسين( ع)، مي گويند؛ چرا اعلام موضع عليه وقايع عاشوراى ٨٨ نكرده اند! چرا سكوت كرده اند! چرا اين اتفاق دروغ ساخته شده عليه عاشورا را اشاعه نداده ايد!؟ بي ديني و زورگويي از اين بيشتر، درخواست اشاعه فحشا از اين علني تر؟! ٥- ما نيروهاى مردمي، متدين و حزب اللهي و هزينه داده در طول انقلاب نه اهل پست و مقام و نه رانت و پول نفت بوده ايم، امروز هم كارى به اين بازى هاى سياسي و پلشتي هاى مشمئز كننده نداريم، هر جا محل خدمت و خطر پذيرى براى دين، ملك و ملت بوده ما بوده ايم، غنائم را رها كرده ايم براى ميراث خواران، ما به خدا باور داريم و اين باور را امام ، علما و شهدا به يادگار به ما ارزاني نمودند. اين براى ما؛ قدرت، حكومت، ثروت و... مال شما؛ اما با باورهاى ما معامله و قمار نكنيد. باور ما باور حسين سرور آزادگان است، مكتب ما مكتب حسين است، ظلم نكنيد. به جد امام ما امام را به خاطر امام حسين دوست داشتيم و داريم، بخاطر امام حسين روى مين مي رفتيم، بخاطر حسين هستي خود فداى جمهورى اسلامي كرديم. بخاطر امام حسين هم از هيچ چيز نترسيده ايم و نمي ترسيم. آقا هم بخاطر امام حسين دوست داريم هر چند كه نظرش چون به آن آدم كه در تلويزيون فسق و گناه علني كرد، نزديكتر بود را نمي پسنديم. سربازى و كوچكي ايشان را كرده و مي كنيم، اما نظراتمان هم مي دهيم كه اگر ندهيم نفاق كرده ايم. چون ما در ظاهر مخلص نيستيم، اخلاص ما بچه هاى حزب اللهي در عمل براى همگان ثابت شده است، چيزى جز پاسدارى از دين محمد و آل محمد نمي خواهيم. دبير جمعيت اطلاعات٣٦ ميليوني/ ثاقب
پاسخ
0     0
9 آذر 1391 ساعت 05:07 صبح
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^