فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

اثر دوم تقوا: امنيّت

 

 

 اثر دوم از دوازده اثر تقوا ، كه در كتاب خدا مطرح است:

  » وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيًْا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ «

 

  كسانى كه اهل تقوا هستند ، در حقيقت در حصار امن پروردگار هستند و نقشه ها ، كيدها و تدابير شياطين ، كمترين زيانى به آنها نخواهد زد .

 »شى ء« در آيه شريفه به معناى عنصر بسيار كم حجم است . به عبارت ديگر پروردگار مى خواهد بگويد : اهل تقوا در نورانيّت باطنى به سر مى برند ، كه با كمك آن نور ، زيان ها ، ضررها و نقشه هاى دشمنان را تشخيص مى دهند و فريب نمى خورند .

 نوشته اند : رضاخان صبح جمعه به حرم حضرت عبدالعظيم رفته بود . او آدمى بود كه كسانى كه به او حكومت داده بودند مى گفتند : او را به شدت مخالف دين و قرآن و فرهنگ خدا رشد داده ايم . سواد چندانى نداشت ، يا بهتر بگويم : اصلاً سواد نداشت .

 در صحن حضرت حمزه بن موسى الكاظم عليه السلام مى بيند كه چند نفرى به يكى از علماى حاضر در آنجا خيلى احترام مى كنند . او مأموريت داشت كه تمام حوزه هاى شيعه را تعطيل كند ، درب مساجد را ببندد ، منبرها ممنوع شود و لباس روحانيت از بين برود .

 تعجب كرد كه ما با اين همه هجومى كه كرده ايم ، روضه ها را تعطيل كرديم ، مسجدها خلوت شده ، حوزه ها بر لب مرز شكست هستند ، چطور هنوز در بين مردم ، اهل اين لباس را اين قدر احترام مى گذارند ؟

 به آن سرهنگ كه در كنارش بود گفت : اين عالم كيست ؟ او بين مردم آمد پرسيد : اين آقا كيست ؟ يكى از چهره هاى معروف آن زمان بود ، كه نوشته اند اهل حال و اهل دل بوده است .

 آمد و به رضاخان گفت : اسم آقا، اين است ، او فكرى كرد و يادش آمد كه زياد اسم ايشان را شنيده است . از جيب خود پنجاه تومان درمى آورد و درون پاكت مى گذارد ، به اين سرهنگ يا سرتيپ مى دهد ، مى گويد : ببر به ايشان تقديم كن . آن پول كه پول حلال و مشروعى نبود .

 مى آورد و تعارف مى كند و طورى مى گويد كه مثلاً به اين بزرگوار بفهماند كه قدر اعليحضرت را بدان ، قبله عالم پنجاه تومان تقديم كرده است .

 آن وقت ها كه خودكار و اين حرفها نبوده ، آن عالم مداد خود را از جيب در مى آورد ، به سرعت پشت پاكت مى نويسد :

 ما آبروى فقر و قناعت را نمى بريم

با پادشه بگوى كه روزى مقدّر است

  به او بگو : ما نان خور خدا هستيم ، پول تو را نمى توانيم قبول كنيم .

 

 ببينيد شيطان با پنجاه تومان كه خيلى شيرين بوده ، مى خواهد زيان بزند ، اما تقوا اين زيان را دفع مى كند .

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر از اخلاق سیدالشهدا(ع)
تهران/ حسینیهٔ نیاوران/ دههٔ دوم صفر/ ...
تهران حسینیه حضرت قاسم دهه دوم صفر 94 سخنرانی ششم
نگاه سوم: نگاه به مال دنيا
عظمت نهج البلاغه اميرالمؤمنين عليه‏السلام
مرگ و عالم آخرت - جلسه بيست و سوم (2) - (متن کامل + ...
آياتى در باب شيطان اقتصادى
فطرت انسان‏
تقواى اقتصادى صابران و متقين‏
حركت صعودي با قرآن و اهل بيت

بیشترین بازدید این مجموعه

موضوعات اخلاقی - جلسه سیزدهم - راه نجات
كاشت در زمين وجود
شرايط توبه و انابه‏
كتاب طاقديس‏ نسخه قاجارى خان ما و گریه شوق‏
كسب خير دنيا و آخرت با اتصال به پيامبر ...
دين باخته، غارت شده واقعى
حركت صعودي با قرآن و اهل بيت
صلابت دربرابر دشمنان دین
همدان/ مسجد امام جواد(ع)/ شب شهادت امام جواد(ع)/ ...
امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر از اخلاق سیدالشهدا(ع)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^