از ديگر مصاديق شرح صدر آن است كه وقتى فرزند شما با شوق به طرف شما مى آيد ، نبايد گفته شود : برو ! حوصله ندارم ، چون آدم بى حوصله ، حوصله خدا ، دين دارى ، نماز و روزه و خانواده اش را نيز ندارد ، و مانند ستمگرى است كه هم به خودش ستم مى كند ، هم به دين و هم به اطرافيان . بيمارى بى حوصلگى ، بيمارى خيلى سنگينى است .
شرح صدر ديگر در قرآن ، در سوره مباركه انشراح است كه خدا به پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله مى فرمايد :
حبيب من ! با هجوم آن حوادث سنگين مكه :
» أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ «
آيا من به تو شرح صدر و حوصله ندادم ؟ هم حوصله تبليغ را داشتى ، هم حوصله دين دارى ، هم حوصله دين شناسى و شناساندن دين و هم حوصله تحمل رنج ها و مشكلاتى كه در مكه داشتى ، اما به خاطر همين شرح صدر ، دايم با نشاط وظيفه خود را عمل كردى .
» اللهم اشرح بالقرآن صدرى «
شرح صدر در دعاى اميرالمؤمنين
در اين بالقرآن ، »باء« استعانت است ، يعنى خدايا ! زمينه اى فراهم بيايد كه به وسيله قرآن ، شرح صدر پيدا كنم و گنجايش دريا وار داشته باشم . اگر در كاسه اى آب ، قطره اى خون بيافتد ، نجس مى شود ، ولى صدها ليتر خون را در دريا بريزند ، يك موج بزند ، همه خون ها را مى برد و درون خود حل مى كند . دريا كه با اين چيزها نجس نمى شود .
دارندگان شرح صدر ، در مقابل هيچ مشكلى از كوره در نرفته ، خسته نمى شوند ، بلكه با خدا زندگى مى كنند . اين يك خواسته اميرالمؤمنين على عليه السلام در كنار قرآن بود .
منبع : پایگاه عرفان