فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

آيات قرآن درباره سلطه نداشتن شيطان

 

 الف : سوره مباركه حجر:

  » إِنَّ عِبَادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَنٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ «

  قطعاً شما شياطين هيچكدامتان زورى براى كشيدن بندگان من به جهنم، بى دينى، شهوت، زنا، ربا و حرام نداريد. زورى براى انداختن بندگان من در گناه نداريد. مگر بندگان من در مقابل دعوت شما، خود را كوچك پندارند.

 من به هركدام از بندگانم عقل دادم، كه يك قدرت است، وجدان داده ام كه قدرت است. بصيرت داده ام كه يك قدرت است. حالت سميعى به آنها داده ام كه يك قدرت است. قلب فقيه به آنها داده ام كه يك قدرت است. صد و بيست و چهارهزار پيامبر كنار آنها قرار داده ام كه يك قدرت است. قرآن و دوازده امام كنار آنها گذاشتم كه يك قدرت است. ماه رمضان و شب قدر، محرم و صفر داده ام كه هر كدام يك قدرت مى باشند.

 تك تك بندگان من ميليون ها رشته قدرت در اختيارشان است. خود من هم پشتيبان آنها هستم. و خود من هم كه خدا هستم، يك قدرت.

 ولى شما شياطين از همه اين قدرت ها خالى هستيد. نه عقل داريد، نه وجدان داريد، نه دين داريد و نه قلب داريد. شما شياطين، من و انبيا و قرآن و ائمه را هم نداريد. زورى نداريد. فقط مى توانيد وسوسه كنيد.

 بندگان من با تكيه بر من، تكيه بر نبّوت، امامت، قرآن، عقل، وجدان، آينده بينى، سميع بودن، قلب فقيه، مى توانند در مقابل دعوت شما بايستند و بگويند: جواب نمى دهيم. قبول نمى كنيم. نمى آييم. چادرم را برنمى دارم. دنيا هم جمع شوند، من مانند زهرا مى ايستم. عالم جمع شوند، مانند مريم مى ايستم.

 آمريكا، انگليس، رضاخان، محمدرضاخان، زن هاى ديگر، شياطين ديگر، همه بگويند من رويم را به نامحرم نشان دهم، مى گويم: نهايت اين است كه سر من را با چادرم از روى سينه ام بلند كنيد. اما من جواب شما را نمى دهم. نهايت اين است كه سر من را با چادرم برداريد. ولى من دعوت شما را اجابت نمى كنم.

 آنهايى كه در مقابل شيطان ايستادگى نكنند، شيطان سوارشان مى شود. اما آنهايى كه از قدرت هاى داده شده خدا استفاده كنند، شيطان هيچ كارى در حقشان نمى تواند بكند.

 ب : سوره اسراء:

  » إِنَّ عِبَادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَنٌ وَ كَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلاً «

  شيطان هيچ زورى عليه بندگان ندارد، پشتيبان بنده هايم خودم هستم.

 نقشه هاى تو را هم نقش بر آب مى كنم، اگر اتفاقاً بنده مرا دزديدى و بردى و لجن مال كردى، من پيغمبر مى فرستم. امام و عالم ربانى مى فرستم. عارف مى فرستم. كتاب مى فرستم، به محض اينكه به گوش او رساندم كه پشيمان شو، و انسان گفت: خدايا مى خواهم رابطه ام را با شيطان ببرم و به سمت تو بيايم، مى گويم به چشم روشنى آمدنت، تمام گناهان گذشته تو را مى بخشم. شيطانِ جگرت را آتش مى زنم، آلودگى هاى بنده ام را پاك مى كنم، اشك او را سرازير مى كنم، شب احياء او را به خانه ام راه مى دهم، سينه زنى محرم او را قبول مى كنم، و از گناهان او گذشت مى كنم و كمر شيطان را مى شكنم.

 دشمن خيلى ذليل و ضعيف و ناتوان است. ببينيد اگر شيطان پدر و مادر شما شدند:

  » وَ إِن جَهَدَاكَ عَلَى أَن تُشْرِكَ بِى مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا «

  بگو: نه. پدر است، التماس مى كند، گريه مى كند، گردن كج مى كند بيا از خدا ببر، تو به او بگو نمى آيم.

 مادر به پسرش گفت: دو سه روز است اخلاقت عوض شده است، چه شده است؟ گفت: راستش مادر در مسجد الحرام، پيش پيغمبر رفتم، حرفهايى زد، ديوانه ام كرد، قبولش كردم، ايمان آوردم. گفت: از بت دست برداشتى؟ گفت: بله. گفت: برو رابطه ات را با پيغمبرى كه مخالف بت هاى ماست ببر. گفت: نمى برم. گفت: من هم اعتصاب غذا مى كنم. شام نخورد، صبحانه نخورد، ناهار نخورد. ضعف كرد.

 پسر پيش پيغمبر دويد. گفت: من همين يك مادر را دارم و دارد مى ميرد، به خاطر اينكه من مسلمان شده ام. جبرئيل نازل شد و گفت: به اين بچه بگو: خيالت راحت باشد.

 پيغمبر فرمود: راحت باش. به شيطان بگو: نه. پسر به خانه برگشت. مادر ديگر نمى توانست حرف بزند، گفت: كجا بودى؟ گفت: پيش پيغمبر. گفت: به او گفتى مادرم دارد مى ميرد؟ گفت: بله. گفت: چه گفت؟ گفت: به جهنم كه مادرت مرد. گفت: پس برو سفره را بياور دارم مى ميرم. تمام شد.

 شيطان زورى ندارد، قدرت مال شما اهل ايمان است. قدرت مال شما مناجاتيان است. قدرت مال شما گريه داران است، قدرت مال شما حسينى هاست. قدرت مال شما خانم هاى زهرا مسلك است. نه مال فيلم، نه مال ديدئو، نه مال افكار شيطانى، نه مال خود شيطان. آنها هيچ اند.

  » إِنَّ عِبَادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَنٌ وَ كَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلاً «

  ج : سوره مباركه نحل:

  » إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَنٌ عَلَى الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ عَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ «

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تجلّى خدا در قرآن
آياتى در تبيين هدايت و ضلالت
صبر، بهترين عامل رسيدن به كمال‏
مرگ وفرصتها - جلسه هجدهم
درک حقایق با عمل به اهداف چهارگانۀ قرآن
قطعه‏اى عجيب‏
اثر دوم تقوا: امنيّت
«ارحنا يا بلال»
عرفان در سوره یوسف (ع)- جلسه سوم
اسعد بن زراره: نمونه وجدان بيدار

بیشترین بازدید این مجموعه

نفس - جلسه بیست و پنجم
بدهكارى و نماز ميّت‏
تقواى اقتصادى صابران و متقين‏
اداى دين با رحمت خدا
ادب لقمان از بى‏ادبان
ميوه باغ پاكى‏
نشانه‌هاي توحيد در موجودات
علامت روبرگرداندن خدا از بنده
تهران/ حسینیهٔ بنی‌الزهرا/ دههٔ سوم صفر/ پاییز ...
ظهور اشک از قلب صاف و پاک از گناه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^