حال، چرا اينها اينگونه شده اند؟ در آيه بعد مى گويد:
اينها به شياطين راه دادند. گفتند: بياييد هر تدبير و نقشه و برنامه اى كه در حد ما داريد، براى ما بگوييد. ما نوكر شما هستيم. ما لذت چند روزه را مى خواهيم. ما خوشى زندگى را مى خواهيم. ما به ملكوت و ملك و معنا و مسائل اخلاقى و اعتقادى و عملى كار نداريم. قرآن چه كسى؟ نبوت چه كسى؟ امامت چه كسى؟ مردم ديوانه بودند، كه رفتند و خود را به كشتن دادند؟ مردم ديوانه بودند كه پولشان را مسجد ساختند؟ مردم ديوانه اند كه درمانگاه مى سازند. به ما چه ربطى دارند.
» اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَنُ فَأَنسَهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ «
شيطان، ياد خدا را از آنها غارت كرد.
در حالى كه شما بايد بدن هاى قطعه قطعه را يادت باشد. بدن هاى بى سر و بى دست را يادت باشد. كربلا را يادت باشد. اره شدن انبيا را يادت باشد. زنده زنده سوزاندن انبيا را يادت باشد. زحمات على عليه السلام را يادت باشد. زحمات امام حسين عليه السلام را يادت باشد، عنايات خدا را يادت باشد. با ياد همه اين واقعيات، قدم بردار. كه آلوده به حرام نشوى. آلوده به ظلم نشوى. آلوده به ظلمت نشوى.
شيطان مى آيد و اين ياد را از ما مى گيرد. نقاشى هاى مختلفى مى كشد، جلوه هاى مختلف مادى برايشان درست مى كند، غرقشان مى كند، تا خدا را از ياد مى برند. تجمل پرست و مد پرست و غرب پرست مى شوند، يادشان مى رود.
منبع : پایگاه عرفان