سخن بسيار با ارزشى از اميرالمؤمنين على عليه السلام براى شما بگويم . وقتى كسى متصل به قرآن باشد ، چه بهره عظيمى از قرآن نصيبش مى شود . حضرت چند درخواست در كنار قرآن از پروردگار عالم دارند . كسى كه دوم شخص عالم است در كنار قرآن ، در خانه خدا به گدايى رفته است كه خدا به او يارى بدهد تا بتواند از اين خزانه پروردگار ، ثروت جمع كند .
چون شخص بايد اين لياقت را پيدا كند كه درب اين خزانه را باز كند و گوهرهاى اين خزانه را به خزانه وجودش منتقل كند ، تا اهل قرآن شود .
خواسته اول حضرت اين است :
» اللهم اشرح بالقرآن صدرى «
اين شرح صدر را از دو جاى قرآن بايد توضيح دهم : يكى از آيات آن مربوط به موسى بن عمران عليه السلام
است . موسايى كه پروردگار عالم عصا را به او داد و يا فرمود : دست خود را به زير گريبان خود كن و درآور ؛
» وَ اضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَآءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ ءَايَةً أُخْرَى «
نور سفيدى از دست تو بيرون مى زند كه بينندگان را خيره مى كند .
موسايى كه هارون را شريك نبوتش قرار داده و خدا او را به سخن گفتن مستقيم با خودش انتخاب كرده است . به او مى گويد : برو و فرعون را تبليغ و هدايت كن ، اما او با آن همه سرمايه به خدا بگويد :
» قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِى صَدْرِى × وَ يَسِّرْ لِى أَمْرِى × وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِى × يَفْقَهُواْ قَوْلِى «
خدايا ! به من حوصله گسترده اى بده تا من از كار مثبت خسته و ناراحت نشوم و عقب نشينى نكنم . خدايا ! درست است كه من »كليم الله« هستم ، عصا دارم ، هارون شريك و وزير نبوت من است و صاحب يد بيضا هستم ، ولى اگر آن حوصله و شرح صدر را به من ندهى ، همه اين ها معطل و بى فايده مى ماند . اين شرح صدر است .
منبع : پایگاه عرفان