فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

بایدهای مطالعاتی قیام امام حسین

بایدهای مطالعاتی قیام امام حسین

درباره ی قیام عاشورا سخنان بسیاری گفته و نوشته شده است . شاید به جرات بتوان گفت که کم تر رخدادی در تاریخ اسلام این همه مورد بحث قرار گرفته است و اهل اندیشه و نظر و قلم درباره ی آن، قلم فرسایی کرده اند; اما باز از هر که می شنویم و هر چه می خوانیم حدیث نامکرر است . به راستی علت و رمز این همه پیچیدگی چیست؟ آیا علت «اختلافات و تعارضاتی است که در مدارک مربوط به این مسئله وجود دارد و به همین جهت در تشخیص حقیقت این قیام نظرهای متضادی اظهار شده است؟» (صالحی نجف آبادی، ص 4).

البته جای تردید نیست که از این واقعه و رویداد بزرگ و سرنوشت ساز تاریخ صدر اسلام گزارش های موثق و قابل اعتمادی که همه ی زمینه ها، اسباب، مقتضیات، علل و نیز تقدم و تاخر زمانی حوادث را به درستی و دقت منعکس کرده باشند در دست نیست; و از این رو کار پژوهشگر امروزی، که به دیده ی تحلیل - و نه صرفا نقلی و روایی و وصفی - بدان می نگرد، با مشکلات و موانعی جدی و اساسی مواجه می شود; اما حقیقت آن است که علت این پیچیدگی تنها اختلافات و تحریفات و جعلیات فراوان در اسناد و مدارک برجای مانده از این واقعه نیست . اگر چنین نقص هایی در مدارک مربوط به این واقعه وجود نداشت، شاید امروزه ما می توانستیم تنها به واقعیت تاریخی آن پی ببریم، نه به همه ی ابعاد و زوایای آن; زیرا تاریخ در نگاه نخست بر واقعیات عینی دلالت دارد و این به معنا و مفهوم روایی و نقلی و وصفی است و اتکای صرف به اخبار و روایات افاده ی علم به معنای حقیقی نمی کند .

آنچه در مطالعات تاریخی (تاریخ انسانی) اهمیت تام و تمام دارد این است که بدانیم با پدیده ای تک بعدی و تک ساحتی به نام انسان مواجه نیستیم . مشکل اساسی در مطالعات مربوط به تاریخ انسانی، آن است که انسان گر چه موجودی مخلوق و محدود است، اما در محدوده ی جدول وجودی اش دارای ابعاد و جنبه های گوناگون است و به همین علت خلاف دیگر پدیده ها که از ظاهری مادی و کمی با کنش هایی ثابت و یک نواخت در طول حیات خود برخوردارند، به دام و کمند کشف روابط علت و معلولی و قانونمندی های مادی و فیزیکی درنمی آید . تفاوت انسان هوشمند و دارای اختیار و آزادی با دیگر پدیده ها که فاقد این امتیازات هستند آن است که جریان حوادث و حرکت تاریخی اش قابل پیش بینی نیست و هرگز نمی توان به طور صریح و جزمی درباره ی علل و اسباب جریان حیات تاریخی اش احکام جبری و قطعی صادر کرد .

بنابر آنچه گذشت، بدون شک شناخت و بررسی تاریخ زندگانی و کنش ها و واکنش های شخصیت هایی روحانی که از مرتبه ی احکام و مقتضیات جبری و غریزی نفس خود فراتر رفته، به توانایی ها و استعدادهای مکنون در ضمیر خود پی برده اند، نسبت به دیگر انسان ها، که هم چنان در بند غرایزند و به مرتبه ی حیات مادی و موجود طبیعی نزدیک ترند، دشوارتر و بسیار پیچیده تر است .

امام حسین (ع) به دور از هر باور فرقه ای یا وابستگی و تعصب قومی، یکی از نخبگان همه ی فصول حیات بشری است . نخبه ای از نخبگان دینی و روحانی که یکی از صحنه های شگفت تاریخ انسانی را آفرید . واقعه ای که عقل را از درک اسرارش عاجز کرده و به زانو نشانده است .

بنابراین، مهم ترین عامل پیچیدگی شناخت واقعه ی عاشورا آن است که رهبر این قیام، شخصیتی است که عشق و عقل، عرفان و برهان، دیانت و سیاست، حقیقت و واقعیت، دنیا و آخرت، شور و شعور، شعر و شمشیر، روح و تن، فکر و فقه، همه و همه را درهم آمیخته و منشوروار از هر ضلع و زاویه ای تلالؤ و جلوه گری خیره کننده ای دارد . پیچیدگی روح و شخصیت او هزاران پیچ و تاب در قوه ی عقل و فهم شاهدان و همه ی کسانی که درباره ی قیام او گفته و نوشته اند درافکنده است .

نگارنده ادعا ندارد که این مقاله بتواند با قید و بند الفاظ، گره ای از این معما را بگشاید، بلکه فقط کوششی است که از کشش مهر آن شهید فرزانه ی همیشه جاوید حاصل آمده است . امید است که در آینه ی جمیل جمالش به تماشای جلوه های جمال الهی بنشینیم .

دو دیدگاه و نگرش کلی در زمینه ی ضرورت قیام امام حسین (ع) ذهن پیروان و همه ی مسلمانان و به طور کلی پژوهشگران عرصه ی تاریخ و به ویژه تاریخ اسلام را به خود مشغول کرده است و هر یک طرف داران و مخالفانی دارد .

دیدگاه نخست منظر الهی (متافیزیکی) است . بر اساس این دیدگاه خداوند چنین مقدر کرده بود که امام با جمعی از پیروان و یاران صدیق و مخلصش برای حفظ و نجات اسلام به شهادت برسند . مشخصه های این دیدگاه عبارت اند از:

الف) امام انسانی است مافوق انسان، با ویژگی ها و خصیصه های علم مخصوص و عصمت، یا به تعبیر روش تر، نظرکرده ی الهی است .

ب) قیام عاشورا رویدادی فراتاریخی است; زیرا امام فراانسان است .

ج) قیام و شخصیت امام (ع) فراتاریخی و غیرقابل تحلیل و کنکاش عقلی است .

د) تسلیم و توکل و نهایتا نفی الگوگیری از قیام امام (ع).

ه) امام (ع) مامور عمل به تکلیفی است که خداوند تقدیر کرده است; یعنی شهادت و کشته شدن .

این دیدگاه که به طور سنتی بر ذهن شیعیان سایه افکنده، عمیق ترین و خطرناک ترین تحریف را از شخصیت امام (ع) پدید آورده است و آن حضرت با چنین ذهنیتی فقط و فقط مورد تقدیس و تکریم و مدح و رثا قرار می گیرد . تقدیس و مدح و رثا و عزاداری با این بینش، نه تنها رفتار پیروان آن حضرت، کهشخصیت آن امام را نیز واژگونه می نمایاند . عناصر حقیقت طلبی، معرفت جویی و آگاهی بخشی، ظلم ستیزی، عدالت طلبی، شورآفرینی از سرعشق و شعور، مبارزه با کج روی و انحراف و زر و زور و تزویر تا مرز شهادت و . . . از مراسم و مجالس عزاداری رخت برمی بندد; و درنتیجه قیام و شخصیت امام کارآمدی خود را در جنبه های فکری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، عرفانی و . . . از دست می دهد . ناگفته نماند که با شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران و روشنگری های خردمندانه ی حضرت امام خمینی (ره) و اندیشمندانی دیگر . . . افق های نوینی در بررسی و رویکرد به قیام عاشورا گشوده شده است; افق های تازه ای که در دیدگاه دوم به اختصار به آنها خواهیم پرداخت .

نگارنده قصد ندارد که دیدگاه الهی درباره ی قیام عاشورا را مورد انکار و یا بی توجهی قرار دهد . اساسا انکار و حتی بی توجهی به منظر الهی در فهم و تحلیل قیام عاشورا خواه ناخواه به نادیده انگاشتن روایات بسیاری خواهد انجامید که، اگر صحت آنها به طور یقین مورد تایید قرار نگیرد، جرح و تعدیل اسناد و اثبات جعل و تحریفشان نیز دشوار است . رسول خدا (ص) و علی بن ابی طالب (ع) در روایات متعددی، نه فقط بنابر علم مخصوص نبوت و امامت، بلکه بر اساس درک عمیقی که از واقعیات زمانی و مکانی خود داشتند، از کشته شدن امام حسین (ع) خبر می دهند . تنها به ذکر این کلام از علی (ع) بسنده می کنیم که هنگام برپا شدن هنگامه صفین وقتی از کوفه حرکت کرد و به سرزمین کربلا رسید آن حضرت توقف کرد و گریست و سپس فرمود:

هذا والله مناخ رکابهم، و موضع منیتهم، فقیل له: یا امیرالمؤمنین ما هذا الموضع؟ فقال: هذا کربلاء و یقتل فیه قوم یدخلون الجنة بغیر حساب . ثم سار و کان الناس لایعرفون تاویل ما قال، حتی کان من امر الحسین بن علی (ع) و اصحابه بالطف ما کان، فعرف حینئذ من سمع کلامه مصداق الخبر فیما انباهم به; (شیخ مفید، ج 1، ص 333) همین جا، به خدا، جای خوابیدن مرکب ها و موضع کشته شدن آنهاست . به او عرض شد: ای امیرمؤمنان این جا چه جایی است؟ فرمود: این جا کربلاست و گروهی در این جا کشته خواهند شد که بی حساب وارد بهشت شوند . این سخن را فرمود و به راه افتاد و مردم معنای سخن آن حضرت را ندانستند تا جریان کربلای حسین (ع) و یارانش پیش آمد; پس آن گاه آنان که سخن امیرالمؤمنین (ع) را شنیده بودند صدق گفتار آن حضرت را دانستند .

چنین پیش آگاهی هایی تنها محدود به شهادت امام حسین (ع) نیست . پیش آگاهی های رسول خدا (ص) درباره ی کشته شدن علی (ع) و یا کشته شدن عمار یاسر به دست گروه ستمگر و فتح کاخ های کسری در بین النهرین و ایران و کاخ های قیصر در شام و . . . همه حکایت و دلالت بر چنین معنایی دارد که امام حسین (ع) یا به دلالت اخبار نبوی و علوی و یا به طریق ادراک وجدانی و اشراقی از شهادت خود کاملا آگاه بود و نیک می دانست که نه با وجود سلطه ی متعصبانه ی اموی که بر همه ی مقدرات امور اسلام و مسلمین چیرگی یافته اند، امید پیروزی هست و نه می توان به علت روحیات و فکر و فرهنگ قبیله ای حاکم بر همه ی بلاد اسلامی زیر سیطره ی عرب، و از آن جمله کوفه، دل به دعوت و ثبات فکری و عملی آنان (مردم کوفه) خوش کرد و صرفا با اتکا به آنان رهسپار کوفه شد . صحت این مدعا از آن جا برمی آید که اولا، آن حضرت در طول خلافت پنج سال و سه ماهه ی برادرش، به خوبی از اوضاع اجتماعی، فکری، سیاسی و . . . شهر کوفه آگاهی داشت; ثانیا، چگونه می توان پذیرفت افرادی چون عبدالله بن عباس و محمد بن حنفیه و نیز شخصی شاعر، چون فرزدق، به آن حضرت هشدار دهند که به کوفه نرو (طبری، ج 4، ص 290) و همه ی اهل نظر آن روزگار از اوضاع عراق و کوفه آگاهی کامل دارند و تنها - العیاذ بالله - امام حسین (ع) ناآگاه است؟ امام حسین (ع) خود از همه ی آنان به شرایط آن روزگار آگاه تر بود و مهم تر آن که آنچه را امام می دانست آنان نمی دانستند و از آن غافل بودند و آن خطر بزرگی بود که اسلام و مسلمین را تهدید می کرد . عمق خطر آن بود که با به خلافت رسیدن یزید که سمبل و نماد تمام نمای جاهلیت و فرهنگ شرک و کفر عرب پیش از اسلام بود، اسلام و اسلامیت به یک باره رنگ می باخت .

شایان ذکر است که مسئله و خطر مهم، نه شخص یزید، بلکه حاکمیت یافتن جریانی انحرافی به نام «طلقاء» بود که سرسخت ترین دشمنان اسلام و مسلمین بودند و بیست و یک سال تا فتح مکه در برابر اسلام ایستادگی کردند و سرانجام نیز پس از غلبه ی نظامی - سیاسی پیامبر (ص) بر مکه در رمضان سال هشتم هجری، قریش باقی مانده بر شرک و کفر و اشرافیت قبیله ای، از سر ترس و یا طمع (سیاست تالیف قلوب) به اسلام درآمدند و رسول خدا (ص) آنان را طلقاء (جمع طلیق)، یعنی آزادشدگان نامید، تا هویت و چهره ی واقعی آنان در آینده ی جامعه ی اسلامی گم نشود; و از آن جا که تاریخ و رویدادهای تاریخی کلیتی به هم پیوسته اند، زمینه های شکل گیری قیام عاشورا را باید از سقیفه جست وجو کرد و اصلی که به ناحق در آن جا بنا نهاده شد و مسیر تاریخ اسلام را چنان رقم زد که فاطمه ی زهرا (س) غمگنانه از دنیا به جوار رضوان خداوند شتافت; علی (ع) عمرش را سوگمندانه و غریبانه سپری کرد و سرانجام به دست جریان انحرافی دیگری به نام خوارج به شهادت رسید; امام حسن (ع) از سر اجبار و اضطرار تن به صلح داد و امام حسین (ع) برای دریدن نقاب نفاق از چهره ی شرک و کفری که به نام اسلام بر مسند خلافت و جانشینی رسول خدا (ص) تکیه زده بود، آگاهانه و آزادانه تن به شهادت داد; بنابراین، خطر اصلی برای اسلام و مسلمین شخص یزید نبود، بلکه خطر جریانی به نام طلقاء بود که یزید پس از پدرش نماد و سمبل کامل آن به شمار می رفت و امام حسین (ع) ضرورت قیام برضد این جریان را نیک دریافته بود و می دانست که کشته خواهد شد، هم چنان که از پدر و جدش شنیده بود . ذکر دو روایت زیر در آگاهی امام به شهادتش تایید بیش تری خواهد بود .

زمانی که امام (ع) می خواست از مدینه بیرون رود، ام سلمه، همسر پیامبر (ص)، به ایشان عرض کرد:

لاتخرج الی العراق فقد سمعت رسول الله (ص) یقول: یقتل ابنی الحسین بارض العراق .

و امام در جوابش فرمود:

انی و الله مقتول کذلک و ان لم اخرج الی العراق یقتلونی ایضا (موسوعة کلمات الامام الحسین، 293).

امام (ع) به برادرش محمد بن حنفیه در مکه فرمود:

اتانی رسول الله بعد ما فارقتک فقال: یا حسین اخرج فان الله شاء ان یراک قتیلا (همان، 329).

برای پرهیز از طولانی شدن کلام، تفسیر دیگری از دیدگاه نخست را در بررسی منظر دوم، یعنی منظر انسانی - طبیعی عرضه خواهیم داشت .

منظر دوم منظر انسانی - طبیعی است . کلیت و مشخصه های این دیدگاه عبارت اند از:

الف) امام ماهیت و هویتی انسانی دارد، اما انسانی مافوق و در عین حال، تاریخی (نظریه ی نخبگی) و قابل بررسی .

ب) قیام ماهیتا رویدادی تاریخی و قابل مطالعه و تحلیل تاریخی است .

ج) تحلیل قیام در چهارچوب جدول حیات فردی و جمعی انسانی صورت می گیرد .

د) شخصیت و قیام امام بر دو محور و دو خصیصه ی ذاتی انسان، یعنی آگاهی و اختیار قرار دارد .

ه) از شخصیت و قیام امام می توان الگوگیری نمود; چون از منظر انسانی - طبیعی قابل بررسی است .

نخست باید یادآور شویم که نگریستن به شخصیت و قیام امام حسین (ع) از این منظر، نه تنها از شان و مرتبت والای آن حضرت و قیامش نمی کاهد، که شاید سیمای حقیقی امام و حرکت او را بهتر بشناساند .

از آن جا که شخصیت امام ماهیتی طبیعی و انسانی دارد، قیام آن حضرت و فلسفه، انگیزه ها، اهداف، فرایند و تاثیرات و پیامدهای آن نیز باید در چهارچوب جدول حیات فردی و جمعی انسان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد، نه خارج از این چهارچوب; زیرا خارج ساختن امام از دایره ی بررسی حیات طبیعی و انسانی بزرگ ترین تحریف را در پی دارد و دریچه ی تجزیه و تحلیل علمی و معرفت شناسانه ی آن را می بندد . شاید همین نوع نگاه مقدس مآبانه، که خود انحرافی در اندیشه و عقل بشری است، سبب شده باشد که ما شیعیان نگاه کارکردگرایانه به زندگانی انبیا و اولیای الهی نداشته باشیم و - با وجود محبت زایدالوصفی که به آن بزرگواران داریم - به سبب فقدان یا ضعف معرفتی به آنان، نتوانسته ایم از آنان الگویی مؤثر و سازنده و کارآمد در همه ی جنبه های حیات فردی و جمعی خود به دست آوریم .


منبع : تبیان زنجان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

محاصره اش کرده بودند
دیدگاه محدث قمى در مورد تاریخ عاشورا
کارون عترت، زير سايه قران
حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدابراهیم آیتی
برداشت هاي انسان شناختي نهضت كربلا
ديدارامام حسین(ع) با ابى هره ازدى
علت عدم حضور سليمان بن صرد در کربلا
علت عزاداری بیشتر برای امام حسین(علیه السلام)
معماري فرهنگ عاشورا در عصر اهل بيت(ع)
نقش عزاداری در حفظ ملت و کشور در بیانات امام ...

بیشترین بازدید این مجموعه

ورود اهلبيت اطهار عليه السلام به كوفه و ذكر خبر ...
فضیلتهای زیارت امام حسین(ع)
شب عاشورا
نقش عزاداری در حفظ ملت و کشور در بیانات امام ...
زندگي نامه حسين بن علي (شهيد کربلا)؛ فرهنگ عاشورا
نهضت امام حسین علیه السلام الگوی ماندگاری
معماري فرهنگ عاشورا در عصر اهل بيت(ع)
حركت امام حسين عليه السلام از مكه مكرمه به سمت ...
حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدابراهیم آیتی
قیام امام حسین علیه السلام از دیدگاه طبری

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^