فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

بی رحم دستی ازاین باغ ، یک دامن آلاله چیده ست از فاطمه سالاروند

چشمی گشودیم و دیدیم ، خورشیدمان سربریده ست

بی رحم دستی ازاین باغ ، یک دامن آلاله چیده ست

شیون کن ای دل! دل من! وقتی دراین خاک تشنه

این سوسپیدارزخمی ، آن سوصنوبرخمیده ست

آه ای علمدار، برگرد! بی تو دراین خیمه ی زرد

یک حسرت سرخ ، یک درد ، درسینه ام قد کشیده ست

وقتی که ازعشق خواندی با حنجرپاره پاره

دیگر چه جای رباعی ؟ چه جای قصیده ست ؟

آن سَرکه برنیزه ها بود ، بربام تاریخ می گفت

پایان این فصل خونین ، آغازفصل سپیده ست


منبع : فاطمه سالاروند
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

خوش آمدی! از خدیجه پنجی
بهشتستان یار از سروش اصفهانی‏
مثنوی عاشورایی از شیخ فریدالدین محمد (عطار) ...
قدم نورسیده آفتاب از سودابه مهیجی
عباس از سید حبیب حبیب پور
سلوک خونين قسمت دوم (پاياني)
کم کم غروب واقعه از راه می رسید از مطهره عباسیان
شكايت دل از علي ناظمي
هر چند که مضمون غریبت تنهاست
گهواره های درد از حسنا محمد زاده

بیشترین بازدید این مجموعه

کاروان کربلا
مثنوی عاشورایی از شیخ فریدالدین محمد (عطار) ...
بهشتستان یار از سروش اصفهانی‏
شد تابان رخ خورشید از او
کم کم غروب واقعه از راه می رسید از مطهره عباسیان
قول و قصیده از قادر طراوت پور
گهواره های درد از حسنا محمد زاده
خوش آمدی! از خدیجه پنجی
قدم نورسیده آفتاب از سودابه مهیجی
شكايت دل از علي ناظمي

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^