من در جنوب استان خراسان بودم و در منزل يكى از مؤمنين آنجا كه بسيار آدم وارسته اى بود و اهل گريه و نماز شب بود، اقامت داشتم.
يكى از ويژگى هاى اين مرد، با اينكه سواد مكتبى داشت، چند كتاب دينى در خانه او بود. در اوايل انقلاب چهار پنج شبانه روز ميهمان او بودم، كتاب هاى او را مطالعه مى كردم، يك بار به او گفتم اين كتاب ها را از كجا شناختى كه خريدى، گفت: نخريدم، من چون ارادت زيادى به عالمان ربّانى دارم، خيلى از علماى بزرگ را به خانه خود دعوت كردم، در ماه رمضان و محرم و صفر از آنها پذيرايى مى كردم، كه براى مردم حلال و حرام خدا را بگويند، مى گفت: اين كتاب ها را عالمان ربانى به من هديه دادند.
اين روايت را در يكى از كتاب هايى كه در خانه اين مرد بزرگوار كه خود او اهل مطالعه و اهل دل بود ديدم و يادداشت كردم. روايت درباره آمادگى بعد از مرگ بود، آمادگى به چيست؟ جنازه اى را براى دفن به قبرستان بقيع مى بردند، اصل، برطرف كردن رنج مردم بود، كارى به اين نداشتند كه ميتى كه مى برند كيست؟ آيت الله، تاجر، كاسب، فقير، ندار، تهيدست، غير مشهور و باربر است، شخص را در نظر نداشتند، ثواب و همراهى با مردم و تسليت دادن به كسان ميت را در نظر داشتند، مرگ مردم براى موعظه شما كافى است، مى بينيد كه اين جنازه، روى دوش مردم است، روزى هم جنازه خودتان روى دوش مردم است، مى بينيد لباس هاى ميت را از او مى گيرند و دو نفر ايستاده اند، يكى آب مى ريزد و ديگرى غسل مى كند، او را كفن مى كنند و عاقبت به قبر سرازير مى كنند، و بعد همه تو را تنها مى گذارند و بر مى گردند، روزى همه اين برنامه ها در مورد شما اجرا مى شود.
اين موارد براى شما موعظه مى باشد.
وقتى در قيامت پرونده تو را باز مى كنند و به تو نشان مى دهند. صرف مى كند كه اهل گناه باشى؟ اهل ظلم و مال حرام باشى؟ گناهانى كه جوابى براى آنها وجود ندارد.
آيا صرف مى كند انسان با كوچكترين گناه، مورد عتاب قرار بگيرد؟
منبع : پایگاه عرفان