فارسی
سه شنبه 29 اسفند 1402 - الثلاثاء 8 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 23
83% این مطلب را پسندیده اند

هر چه ترسیدم از آن آن به سرم می آید ازوحید مصلحی

هر چه ترسیدم از آن آن به سرم می آید
مشک سوراخ شد و کیست برم می آید؟
چشم پرخون شده را طاقت دیدن نبود
خون به همراهی اشک از بصرم می اید
علقمه پر شده از  شیون یک بانویی
کیست او ذکر لبش " وا پسرم " می آید ؟
سخت باشد بدهم صورت او را تشخیص
چون  کبودی رخش در نظرم می آید
فاطمه آمد و دستی که  ندارم خیزم
اشک خجلت فقط از چشم ترم می آید
هر چه ترسیدم از آن آن به سرم می آید
ناله ی  العطش  اهل  حرم می آید ..!!


منبع : وحید مصلحی
0
83% (نفر 23)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

جلال محمدی‏ مهتاب در آب‏
بررسي و توصيف حوادث كربلا در اشعار اهلي شيرازي (4)
آب یعنی بی ‏وفایی از کریم رجب ‏زاده
برای زندگی سرخ،کربلا کافی ست از رضا اسماعیلی
روز نخستین که صلا زد بلا از عبدالرحیم سعیدی راد
او روز شهود خویش را می‌دانست از محمدرضا محمدی ...
آیا یوسف زهرا تویی از امیر عاملی
آخرین شب مهتابی از مهدی میچانی ‏فراهانی
آینه های روبه رو از علی اصغر شیری
هفتاد و دو گل از محمد روحانی (نجوا کاشانی)

بیشترین بازدید این مجموعه

دلشوره ازوحیدقاسمی
گرچه روزی تلخ‌تر از روز عاشورا نبود ...
سقايي از محمود شاهرخي
کاروانی زخم‏دیده
هفتاد و دو گل از محمد روحانی (نجوا کاشانی)
امد محرم از محمد علی بیابانی
کنارِ کلمة فُرات از ضیا الدین خالقی
آینه های روبه رو از علی اصغر شیری
آخرین شب مهتابی از مهدی میچانی ‏فراهانی
نگاه پیغمبر از ساعد باقری

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^