فارسی
شنبه 08 ارديبهشت 1403 - السبت 17 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ساربانا ز اشتران بگشای بار ازمشفق کاشانی

ساربانا ز اشتران بگشای بار
لحظه ای ما را به حال خود گذار

اینکه بینی سرزمین کربلاست
خاک او آغشته با خون خداست

در حریم قدسی صحرای دوست
بشنو این گلبانگ، این آوای اوست

نی نوا، در نینوای راستین
مویه ها دارد ز نای خود چنین

ناله آتش بال در پرواز بین
همتراز آه گردون تا زمین

اشک می ریزد ز چشم کائنات
در عزای تشنه کامان فرات

آن بلاجویان که تا بزم حضور
راه پیمودند با سامان نور

رایت توحید اینان پایدار
ماند و می ماند به دور روزگار

گر فرات اینجا چو دریا خون گریست
نی عجب، خورشید بر هامون گریست


منبع : مشفق کاشانی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

دلی که سینه زن هر شب محرم شد از یوسف رحیمی
بگـذار گـریـه ، درد دلـم را ، دوا کـنـد ازمحمد ...
این سینه گرم داغ سکوت است ازمحمود حبیبی کسبی
نذر بی بی زینب سلام الله
نخل های سبز از مهدی تقی نژاد
عشق یعنی ازاحد ده بزرگی
خوش آمدی! از خدیجه پنجی
بهشتستان یار از سروش اصفهانی‏
مثنوی عاشورایی از شیخ فریدالدین محمد (عطار) ...
قدم نورسیده آفتاب از سودابه مهیجی

بیشترین بازدید این مجموعه

مثنوی عاشورایی از شیخ فریدالدین محمد (عطار) ...
بهشتستان یار از سروش اصفهانی‏
نذر بی بی زینب سلام الله
این سینه گرم داغ سکوت است ازمحمود حبیبی کسبی
بگـذار گـریـه ، درد دلـم را ، دوا کـنـد ازمحمد ...
عشق یعنی ازاحد ده بزرگی
سلوک خونين قسمت دوم (پاياني)
عباس از سید حبیب حبیب پور
خوش آمدی! از خدیجه پنجی
قدم نورسیده آفتاب از سودابه مهیجی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^