فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

توبه آغوش رحمت - بحث ششم - قسمت هشتم (متن کامل +عناوین)

 

سبّ و ناسزا

بد گفتن و فحش دادن و ناسزاى به مردم، كمال بى ادبى و عملى دور از اخلاق، و برنامه اى خلاف وزانت و وقار و درستى و ديندارى است.

قرآن مجيد به مردم مؤمن اجازه ى سب و ناسزا حتى به دشمنان خدا نمى دهد. و روايات و احاديث از ناسزا گفتن به مردم و حيوانات و عناصر و اشيا نهى كرده اند.

«وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ...» «2».

شما اى اهل ايمان، به آنان كه غير خدا را به عنوان معبود مى خوانند دشنام ندهيد، كه آنان هم در پاسخ شما از روى جهالت و نادانى به خدا ناسزا

______________________________
(2)- انعام (6): 108.

مى گويند.

رسول اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:

لَا تَسُبُّوا النّاسَ فَتَكْسِبُوا الْعَداوَةَ بَيْنَهُمْ «1».

به مردم دشنام ندهيد كه محصولش كسب دشمنى بين ايشان است.

و نيز آن حضرت فرمودند:

سِبابُ الْمُؤْمِنِ فُسُوقٌ، وَقِتالُهُ كُفْرٌ، وَاكْلُ لَحْمِهِ مِنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ «2».

دشنام به مؤمن بدكارى است، جنگ با او كفر و بدگويى پشت سرش معصيت خداست.

در كلامى عجيب فرمودند:

لَا تَسُبُّوا الشَّيْطانَ، وَتَعَوَّذُو بِاللَّهِ مِنْ شَرِّهِ «3».

به شيطان دشنام ندهيد، از شرش به خدا پناه ببريد.

و فرمودند:

لَا تَسُبُّوا الرِّياحَ، فَانَّها مَأْمُورَةٌ، وَلَا تَسُبُّوا الْجِبالَ وَلَا السَّاعاتِ وَلَا الْايّامَ وَلَا اللَّيالِىَ فَتَاْثَمُوا وَتَرْجِعْ الَيْكُمْ «4».

به باد دشنام ندهيد كه مأمور حق است، به كوهها و ساعت ها و روزها و شبها ناسزا مگوييد كه گناه مى كنيد و زيان گناهش به خود شما باز مى گردد!

______________________________
(1)- كافى: 2/ 360، باب السباب، حديث 3؛ بحار الأنوار: 72/ 163، باب 57، حديث 34.

(2)- من لا يحضره الفقيه: 4/ 418، من ألفاظ رسول اللَّه (ص)، حديث 5913؛ ثواب الأعمال: 240؛ بحار الأنوار: 72/ 148، باب 57، حديث 6.

(3)- كنز العمال: 2120.

(4)- علل الشرايع: 2/ 577، باب 383، حديث 1؛ بحار الأنوار: 57/ 9، باب 29، حديث 8.

 

اسراف

زياده روى در خوراك و پوشاك، زياده روى در معاشرت و محبت، زياده روى در عشق به دنيا، زياده روى در بذل و بخشش، همه و همه از مصاديق اسراف و از نظر قرآن مجيد و روايات، عملى مذموم و كارى ناپسند است.

اسراف در حدى زشت است كه خداوند متعال در قرآن مجيد اعلام كرده كه مسرفين را دوست ندارد.

«كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ» «1».

بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد، همانا خداوند اهل اسراف را دوست ندارد.

اسرافكار، و ريخت و پاش دار، و مال تلف كن و ثروت بر باد ده در اصطلاح قرآن مجيد مبذر است، و مبذران برادران شياطين هستند:

«إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ وَ كانَ الشَّيْطانُ لِرَبِّهِ كَفُوراً» «2».

اسرافكاران و تلف كنندگان مال برادران شياطينند، و شيطان است كه نسبت به پروردگارش ناسپاس است.

و نيز آن حضرت فرمودند:

انَّ مِنَ السَّرَفِ انْ تَأْكُلَ كُلَّ مَا اشْتَهَيْتَ «3».

______________________________
(1)- اعراف (7): 31.

(2)- اسراء (17): 27.

(3)- مجموعه ى ورّام: 2/ 229.

از اسراف، خوردن هر چيزى است كه به آن ميل دارى.

امام حسن عسكرى عليه السلام فرمودند:

انَّ لِلسَّخاءِ مِقْداراً فَانْ زادَ عَلَيْهِ فَهُوَ سَرَفٌ «1».

براى سخاوت اندازه اى است، اگر از اندازه بگذرد اسراف است.

امام على عليه السلام فرمودند:

وَيْحَ الْمُسْرِفِ، مَا ابْعَدَهُ عَنْ صَلَاحِ نَفْسِهِ وَاسْتِدْراكِ امْرِهِ «2»!

واى بر مسرف چه دور است از صلاح وجودش، و درك زندگى و حياتش!

امام صادق عليه السلام فرمودند:

لِلْمُسْرِفِ ثَلَاثُ عَلاماتٍ: يَشْتَرى مَا لَيْسَ لَهُ، وَيَلْبِسُ مَا لَيْسَ لَهُ، وَيَأْكُلُ مَا لَيْسَ لَهُ «3».

براى مسرف سه نشانه است: مى خرد و مى پوشد و مى خورد آنچه را كه در شأن او نيست.

امام صادق عليه السلام فرمودند:

انَّ الْقَصْدَ امْرٌ يُحِبُّهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ، وَانَّ السَّرَفَ يُبْغِضُهُ اللَّهُ، حَتّى طَرْحَكَ النَّواةَ، فَانَّها تَصْلُحُ لِشَىْ ءٍ وَحَتّى صَبَّكَ فَضْلَ شَرابِكَ «4».

______________________________
(1)- أعلام الدين: 313؛ بحار الأنوار: 75/ 377، باب 29، حديث 3.

(2)- غرر الحكم: 359، الفصل الأول ذم الأسراف، حديث 8132؛ تفسير معين: 146.

(3)- خصال: 1/ 121، حديث 113؛ بحار الأنوار: 69/ 206، باب 106، حديث 7.

(4)- كافى: 4/ 52، باب فضل القصد، حديث 2؛ بحار الأنوار: 68/ 346، باب 86، حديث 10.

همانا ميانه روى واقعيتى است كه خداوند عز و جل آن را دوست داد، و مسرف را دشمن است، اسراف تا جايى است كه هسته ى خرماى خورده شده را كه شايسته ى كاشتن است دور بيندازى، و زيادى آبى كه در اختيار دارى به زمين بريزى!

حضرت على عليه السلام فرمودند:

مَنْ كانَ لَهُ مالٌ فَايّاهُ وَالْفَسادَ، فَانَّ اعْطائِكَ الْمالَ فِى غَيْرِ وَجْهِهِ تَبْذِيرٌ وَاسْرافٌ، وَهُوَ يَرْفَعُ ذِكْرَ صاحِبِهِ فِى النّاسِ، وَيَضَعُهُ عِنْدَ اللَّهِ «1».

كسى كه داراى ثروت است بر او باد از فساد، همانا تبذير و اسراف اين است كه ثروت خود را در غير جهت معينش خرج كنى، اينگونه خرج بيهوده و بى رويه نام صاحب ثروت را بين مردم بلند مرتبه مى كند و نزد خداوند پست مى نمايد.

 

غِشّ

نيرنگ زدن به مردم در هر برنامه اى، و گول زدن آنان در معاملات، مثل اينكه جنس عيب دار را به جاى جنس سالم به آنان فروختن، و خلاصه حيله گرى نسبت به مردم در همه ى امور مصداق غش است.

مصاديق غش در قرآن مجيد به خصوص در آيات مربوط به امور اقتصادى زياد آمده، و روايات هم براى اين برنامه ى ضد انسانى باب مفصلى را باز كرده اند.

بدون ترديد غش از نظر قرآن و معارف الهيه عملى حرام، و كارى غير مشروع، و خيانت به مردم است.

از رسول خدا روايت شده:

______________________________
(1)- تحف العقول: 185؛ بحار الأنوار: 75/ 96، باب 17، حديث 2.

الْمُسْلِمُ اخُو الْمُسْلِمِ، وَلَا يَحِلُّ لِمُسْلِمٍ اذا باعَ مِنْ اخِيهِ بَيْعاً فِيهِ عَيْبٌ انْ لَا يُبَيِّنَهُ «1».

مسلمان برادر مسلمان است، بر مسلمان حلال نيست زمانى كه جنس عيب دارى را مى فروشد عيبش را به خريدار نگويد.

و نيز فرمودند:

مَنْ غَشَّ الْمُسْلِمينَ حُشِرَ مَعَ الْيَهُودِ يَوْمَ الْقِيامَةِ، لِانَّهُمْ اغَشُّ النّاسِ لِلْمُسْلِمينَ «2».

كسى كه به مسلمانان نيرنگ بزند در قيامت با يهود محشور مى شود، زيرا يهوديان خائن ترين مردم جهان نسبت به مسلمانانند.

رسول الهى صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:

مَنْ باعَ عَيْباً لَمْ يُبَيِّنْهُ لَمْ يَزَلْ فِى مَقْتِ اللَّهِ، وَلَمْ تَزَلِ الْمَلَائِكَةُ تَلْعَنُهُ «3».

كسى كه جنسى را بفروشد و عيبش را نگويد دائم در خشم خداست، و پيوسته فرشتگان او را لعنت مى كنند!

حضرت على عليه السلام فرمودند:

مَنْ غَشَّ النّاسَ فِى دِينِهِمْ فَهُوَ مُعانِدٌ للَّهِ وَرَسُولِهِ «4».

كسى كه به مردم در دينشان نيرنگ بزند، دشمن خدا و رسول خداست.

و نيز فرمودند:

______________________________
(1)- تفسير معين: 374.

(2)- من لا يحضره الفقيه: 3/ 273، باب الإحسان و ترك الغش فى البيع، حديث 3987.

(3)- كنز العمال: 9501.

(4)- غرر الحكم: 86، الدين هو الملاك، حديث 1436.

انَّ اعْظَمَ الْخِيَانَةِ خِيَانَةُ الْامَّةِ، وَافْظَعَ الْغِشِّ غِشُّ الْائِمَّةِ «1».

همانا بزرگ ترين خيانت، خيانت نسبت به امت و زشت ترين نيرنگ، نيرنگ با پيشوايان است.

 

ربا

وام دادن به مردم به قصد زياده گرفتن از آنان، و اضافه دادن جنس پست در برابر كم گرفتن جنس مرغوب، مانند معامله كردن گندم يا برنج يا خرماى پست با عالى آن به مثل ده كيلو به هشت كيلو از مصاديق ربا و عملى حرام و از گناهان كبيره است كه خداوند در قرآن مجيد به آلوده ى به آن، وعده ى عذاب قطعى داده است.

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ* فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ...» «2».

اى اهل ايمان! خدا را پروا كنيد، و آنچه از ربا در نزد شماست اگر مؤمن هستيد واگذاريد، اگر از ربا دست برنداريد جنگ با خدا و رسولش را اعلام كنيد!

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:

شَرُّ الْمَكاسِبِ كَسْبُ الرِّبا «3».

بدترين كسب ها، كسب ربايى است.

______________________________
(1)- نهج البلاغه: 605، نامه ى 26؛ بحار الأنوار: 33/ 528، باب 29، حديث 719.

(2)- بقره (2): 278- 279.

(3)- من لا يحضره الفقيه: 4/ 377، من ألفاظ رسول اللَّه (ص)، حديث 5775؛ وسائل الشيعه: 18/ 122، باب 1، حديث 23282.

و نيز فرمودند:

مَنْ اكَلَ الرِّبا مَلَأَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ بَطْنَهُ مِنْ نارِ جَهَنَّمَ بِقَدْرِ مَا اكَلَ، وَانِ اكْتَسَبَ مِنْهُ مَالًا لَايَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهُ شَيْئاً مِنْ عَمَلِهِ، وَلَمْ يَزَلْ فِى لَعْنَةِ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ ما كانَ عِنْدَهُ قِيراطٌ «1».

كسى كه ربا بخورد، به اندازه اى كه خورده خداوند شكمش را از آتش جهنم پر كند و اگر از طريق ربا مال اندوزى نمايد خداوند چيزى از عملش قبول نمى كند، و اگر قيراطى از ربا نزد او باشد پيوسته در لعنت خدا و فرشتگان است.

امام صادق عليه السلام فرمودند:

دِرْهَمُ رِبَا اعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ سَبْعِينَ زِنْيَةً بِذاتِ مَحْرَمٍ فِى بَيْتِ اللَّهِ الْحَرامِ «2».

يك درهم ربا نزد خدا عظيم تر از هفتاد زنا با مَحرم در بيت اللَّه الحرام است!

و آن حضرت فرمودند:

انَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَعَنَ آكِلَ الرِّبا وَمُؤْكِلَهُ وَكاتِبَهُ وَشاهِدَيْهِ «3».

خداوند عز و جل خورنده و خوراننده و نويسنده و شاهد بر ربا را لعنت كرده است.

 

علل هلاكت

قرآن مجيد در بسيارى از آيات از هلاكت امت ها، به وسيله ى عذابهاى گوناگون و علل هلاكتشان سخن به ميان آورده.

______________________________
(1)- ثواب الأعمال: 285، عقاب مجمع عقوبات الأعمال؛ بحار الأنوار: 73/ 364، باب 67، حديث 30.

(2)- عوالى اللئالى: 2/ 136، حديث 374؛ بحار الأنوار: 100/ 117، باب 5، حديث 13.

(3)- من لا يحضره الفقيه: 4/ 8، باب ذكر جمل من مناهى النبى (ص)، حديث 4968؛ بحار الأنوار: 100/ 116، باب 5، حديث 8.

توجه به آن آيات كه در اكثر سوره هاى قرآن آمده، عالى ترين زمينه ى رشد و تربيت و دورى از علل هلاكت را به انسان مى دهد.

قرآن مجيد ظلم به خود، ظلم به ديگران، اسراف، كفر و انكار حق، فسق، طغيان، و غفلت و جرم را از علل هلاكت امت هاى گذشته بيان مى كند «1».

پيامبر اسلام فرمودند:

امَّا الْمُهْلِكاتُ: فَشُحٌّ مُطاعٌ، وَهَوىً مُتَّبِعٌ، وَاعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ «2».

اما هلاك كننده ها: بخلى است كه دنبال شود، و هواى نفسى است كه پيروى گردد، و نيز خودبينى انسان است.

و نيز فرمودند:

انَّ الدّينارَ وَالدِّرْهَمَ اهْلَكا مَنْ كانَ قَبْلَكُم وَهُما مُهْلِكاكُمْ «3».

دينار و درهم و مال و ثروت، گذشتگان شما را هلاك كرد، و هلاك كننده ى شما هم هست.

حضرت على عليه السلام فرمودند:

______________________________
(1)- به ترتيب عناوين- آل عمران (3): 117 «مَثَلُ ما يُنْفِقُونَ فِي هذِهِ الْحَياةِ الدُّنْيا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيها صِرٌّ أَصابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَ ما ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»؛ يونس (10): 13 «وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ»؛ انبياء (21): 9 «ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْناهُمْ وَ مَنْ نَشاءُ وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ»؛ انبياء (21): 6 «ما آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَ فَهُمْ يُؤْمِنُونَ»؛ اسراء (17): 16 «وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفِيها فَفَسَقُوا فِيها فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمِيراً»؛ حاقه (69): 5 «فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ»؛ انعام (6): 131 «ذلِكَ أَنْ لَمْ يَكُنْ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرى بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها غافِلُونَ»؛ دخان (44): 37 «أَ هُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ أَهْلَكْناهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا مُجْرِمِينَ».

(2)- خصال: 1/ 84، حديث 12؛ بحار الأنوار: 67/ 6، باب 41، حديث 3.

(3)- كافى: 2/ 316، باب حب الدنيا و الحرص عليها، حديث 6؛ مشكاة الأنوار: 126، الفصل السادس فى الغنى و الفقر.

مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ «1».

كسى كه در رأى و نظرش استبداد به خرج داد، و از قواعد الهى و مردم عاقل نظرخواهى نكرد هلاك شد.

امام صادق عليه السلام فرمودند:

هَلَكَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْ قَدْرَهُ «2».

كسى كه قدر و اندازه ى خود را نشناخت و به موقعيت و موقف خود آگاه نشد به هلاكت رسيد.

امام صادق عليه السلام فرمودند:

يُهْلِكُ اللَّهُ سِتّاً بِسِتٍّ: الْامَراءَ بِالْجَوْرِ، وَالْعَرَبَ بِالْعَصَبِيَّةِ، وَالدَّهاقِينَ بِالْكِبْرِ، وَالتُّجارَ بِالْخِيانَةِ، وَاهْلَ الرُّسْتاقِ بِالْجَهْلِ، وَالْفُقَهاءَ بِالْحَسَدِ «3».

خداوند شش طايفه را به شش چيز هلاك مى كند: حكمرانان را به ستم، عرب را به تعصب، رؤسا را به تكبر، تاجران را به خيانت، روستاييان را به نادانى و فقيهان را به حسد.

 

كبر

خود بزرگ بينى از اوصاف شيطان، و باعث ايستادن در برابر خواسته هاى حق، و حقوق مردم و خوار شمردن ديگران است.

كبر در برابر حق، شيطان را از سجده بر آدم بازداشت و او را به لعنت ابد، و خروج از حريم فرشتگان، و استحقاق عذاب دائم قيامت دچار كرد.

______________________________
(1)- نهج البلاغه: 799، حكمت 161.

(2)- غرر الحكم: 233، عرفان القدر، حديث 4677.

(3)- كشف الغمه: 2/ 206؛ بحار الأنوار: 75/ 207، باب 23، حديث 67.

متكبر چه كبرش نسبت به خداوند و انبيا و قرآن و امامان باشد، و چه كبرش در برابر مردم كه شايد همه ى آنها از او برتر باشند ظهور كند، عمله ى شيطان و همرنگ ابليس و ملعون و مطرود از رحمت حق است.

همانطور كه ابليس به فرموده ى قرآن «1» از مقام و مرتبه ى بلندش به خاطر كبرش در برابر حق سقوط كرد، انسان متكبر هم از مرتبه ى انسانيت و مقام آدميت سقوط مى كند.

قرآن مجيد گرفتاران به كبر، و دارندگان روحيه ى استكبارى را مستحق عذاب دردناك قيامت مى دادند:

«... وَ أَمَّا الَّذِينَ اسْتَنْكَفُوا وَ اسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذاباً أَلِيماً وَ لا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً» «2».

و اما آنان كه از بندگى خدا امتناع كردند، و آلوده به كبر و خودپسندى شدند، و نسبت به عبادت حق تكبر ورزيدند، خداوند آنان را به عذاب دردناك معذب خواهد كرد، جز خدا كسى را يار و ياور نخواهند يافت.

قرآن مجيد اهل استكبار را از حريم محبت خدا خارج دانسته، و اين طايفه را مبغوض و منفور حق معرفى مى كند:

«... إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ» «3».

همانا خداوند اهل تكبر را دوست ندارد.

در قيامت با عتاب شديدى به متكبرين دستور داده مى شود وارد ابواب جهنم شويد.

______________________________
(1)- اعراف (7): 13.

(2)- نساء (4): 173.

(3)- نحل (16): 23.

«ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ» «1».

وارد ابواب دوزخ شويد كه در آنجا هميشگى هستيد، جهنم براى اهل كبر جايگاه بدى است.

رسول حق صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند:

اجْتَنِبُوا الْكِبْرَ، فَانَّ الْعَبْدَ لَايَزالُ يَتَكَبَّرُ حَتّى يَقُولَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: اكْتُبُوا عَبْدِى هذا فِى الْجَبّارِينَ «2».

از كبر اجتناب نماييد، هر آينه عبد پيوسته تكبر مى ورزد تا خداوند مى گويد:

نام اين بنده ى مرا در طايفه ى گردنكشان بنويسيد.

على عليه السلام فرمودند:

ايّاكَ وَالْكِبْرَ، فَانَّهُ اعْظَمُ الذُّنُوبِ، وَالْأَمُ الْعُيوبِ، وَهُوَ حِلْيَةُ ابْلِيسَ «3».

از كبرورزى بپرهيز، كه اعظم گناهان و پست ترين عيب هاست، كبر زينت ابليس است.

و نيز فرمودند:

عَجِبْتُ لِابْنِ آدَمَ، اوَّلُهُ نُطْفَةٌ، وَآخِرُهُ جِيفَةٌ، وَهُوَ قائِمٌ بَيْنَهُما وِعاءً لِلْغائِطِ، ثُمَّ يَتَكَبَّرُ «4».

از فرزند آدم در شگفتم، ابتدايش نطفه و پايانش مردارى بدبو، و بين ابتدا

______________________________
(1)- غافر (40): 76.

(2)- كنز العمال: 7729.

(3)- غرر الحكم: 309، الكبر و ذمه، حديث 7124؛ تفسير معين: 168.

(4)- علل الشرايع: 1/ 275، باب 184، حديث 2؛ وسائل الشيعه: 1/ 334، باب 18، حديث 880؛ بحار الأنوار: 70/ 234، باب 130، حديث 33.

و پايانش ظرف نجاست است، آنگاه تكبر مى ورزد!

پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به همه اعلام مى كند:

ايّاكّمْ وَالْكِبْرَ، فَانَّ ابْلِيسَ حَمَلَهُ الْكِبْرُ عَلَى تَرْكِ السُّجُود لِادَمَ «1».

از كبر ورزيدن بپرهيزيد، همانا اين صفت زشت، ابليس را بر آن داشت كه بر خلاف دستور حق به آدم سجده نكند.

مواردى كه در صفحات گذشته نگاشته شد نشان دهنده ى تمام زشتى ها نيست، بلكه نمونه اى از پليديهاست كه گاهى وجود برخى از آنها در انسان موجب خوارى دنيا و عذاب آخرت است.

قسمتى ديگر از زشتى هاى معنوى كه آلوده بودن به آنها باطن انسان را از چهره ى زشت ترين حيوانات زشت تر مى كند و همان باطن خودش را در قيامت از چهره ى ظاهر انسان نشان مى دهد عبارت است از: تشبه به بيگانگان، ماندن در جهل و نادانى، فساد در نسل، فساد در اقتصاد، بدعتگذارى، غرور، عجز و تنبلى، سرقت، قتل نفس، تقليد حرام، بدگمانى به ديگران، بدگمانى به حق، وسوسه، پستى و لئامت، فتنه گرى، سخن چينى، شرك، آرزوى بى جا، عجله، قساوت قلب، لجاجت، جدال، غنا، اختلاف، گروه گرايى، قهر و جدايى، تعصب بى جا، طمع، تجسس در عيوب مردم، حرص، زنا، حسد، حبس حقوق پدر و مادر و زن و فرزند و ساير مردم.

اينجانب اگر مى خواست تمام اين عناوين را با كمك آيات قرآن و روايات توضيح دهد بيش از چند جلد كتاب مى شد، براى يافتن تفسير اين واژه ها لازم است به تفاسير قرآن و كتابهاى مفصل روايتى و اخلاقى مراجعه كنيد.

اين فصل را با توجه به مرورى به كل مسايل گذشته به پايان مى برم.

______________________________
(1)- ارشاد القلوب: 1/ 129، الباب الأربعون فى ذم الحسد.

در قسمتى از اين نوشتار به سرفصل هاى نعمت هاى مادى و معنوى كه خداوند به انسان ارزانى داشته، و انسان براى نيرو گرفتن از آن نعمت ها جهت عبادت و بندگى بايد استفاده كند اشاره شد، در بخشى از آن به اين معنا توجه داده شد كه گناه و معصيت، معلول بى جا خرج كردن نعمت و به انحراف كشيدن امور مادى و معنوى است.

در جهت ديگر به اين حقيقت هشدار داده شد كه توبه و انابه و رجوع و بازگشت، عبارت از بازگرداندن نعمت ها به همان مسيرى است كه خداوند براى نعمت ها مقرر فرموده و به عبارت ديگر اين واقعيت بيان شد كه توبه در جهتى عبارت از حال پشيمانى و در جهتى ديگر عبارت از جبران گذشته، و در مرحله اى ديگر عبارت از توجه به آينده و قرار گرفتن در راه صلاح و سداد است.

در بخشى هم به اين معنا تذكر داده شد كه انسان هرچه آلوده به گناه باشد، مانند يك بيمار است، و تمام درهاى علاج و شفا از جانب خداوند مهربان به روى اين بيمار باز است، هرگز نبايد دچار نا اميدى شود بلكه بايد بداند و باور داشته باشد كه حضرت حق توبه پذير است، و قدرت و رحمت و لطف بى نهايتش به آسانى شامل حال گنهكار تائب مى شود، تمام گناهانش را مى بخشد و او را مشمول رحمت خود قرار مى دهد، و گنهكار هم بايد حقوق مالى مردم را باز گرداند، و حقوق واجب مالى خود را كه در قرآن مطرح است بپردازد، و واجبات قضا شده را جبران كند، و عزمش بر ترك گناه در آينده قطعى و حتمى باشد.

در بخش مهمى از اين مكتوب به آيات و روايات توبه اشاره شد، و در قسمتى مفصل داستان پرقيمت توبه كنندگان، بخصوص داستانهايى كه كمتر به گوش كسى رسيده به رشته ى تحرير درآمد، و در پايان دفتر هم راه اصلاح توبه كننده با كمك آيات و روايات در چهل عنوان نشان داده شد.

من فكر مى كنم اگر افرادى كه آلوده به گناه هستند براى يك بار زحمت مطالعه ى اين نوشتار را به خود بدهند يا گويندگان بزرگوار مذهبى و خطيبان نماز جمعه، خلاصه و فشرده ى مطالب اين اوراق را براى افراد شركت كننده در مجالس و نماز جمعه بيان كنند، براى شنوندگان بخصوص آنان كه عادت به بعضى از گناهان دارند و مايل به توبه هستند مفيد باشد.

هدايتگر هرگز نبايد از هدايت شدن مستحقان هدايت دلسرد و نا اميد باشد، هدايتگران بايد همانند انبيا و اوليا نسبت به گمراهان و گنهكاران پدرى كنند، و آنان را همچون فرزندان خود مورد لطف و محبت قرار دهند، و زير بال رحمت و مهر خود بگيرند، و در فضايى پر از صفا و صميميت، و عشق و كرامت، مسايل الهى و حلال و حرام خدايى، و واقعيات انسانى و اخلاقى را براى آنان توضيح داده، و بر اين برنامه استقامت و پايدارى و صبر و حوصله به خرج دهند.

امام عارفان، مولاى عاشقان، امير مؤمنان عليه السلام به تمام هاديان راه، و دلسوزان نسبت به مردم، و طبيبان روحى پيام داده اند، كه از علاج بيمار گناه نا اميد مباشيد.

مهرورزى به مردم، و رحمت و لطف داشتن به اهل گناه و تحمل رنج و زحمت براى توبه دادن آنان، عالى ترين عامل جذب رحمت الهى در دنيا و آخرت است.

مردى به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم عرضه داشت:

احِبُّ انْ يَرْحَمَنِى رَبّى، قالَ: ارْحَمْ نَفْسَكَ، وَارْحَمْ خَلْقَ اللَّهِ يَرْحَمْكَ اللَّهُ «1».

دوست دارم خدا به من رحم كند، فرمودند: به خودت و به تمام مخلوقات خدا رحم كن، خداوند تو را مشمول رحمتش مى نمايد.

______________________________
(1)- كنز العمال: 4154.

از جمله ى خلق خدا افراد گنهكارند كه به عللى گرفتار گناه شده اند، نبايد گنهكار را طرد كرد و با او با تلخى روبرو شد، بايد او را به عنوان يك بيمار مورد توجه قرار داد، بيمارى كه فطرتاً طلب يارى مى كند و براى نجات خويش استغاثه مى نمايد. او به حقيقت قابل ترحم است، وى را دعوت كنيد، اگر نيامد شما دنبال او برويد، با نرمى با او سخن بگوييد، آثار خطرناك گناه را در دنيا و آخرت برايش بيان نماييد، عنايات و الطاف خدا را كه در همه ى عمر شامل او بوده يادآورى كنيد و اميد داشته باشيد كه خداوند به وسيله ى شما به او توفيق بازگشت و توبه و انابه مى دهد، كه تحمل شما براى هدايت او، و هدايت شدن او به دست شما براى شما از هر عملى ثوابش بيشتر و بالاتر است.

على عليه السلام مى گويد: پيامبر مرا براى تبليغ دين به يمن فرستاد، به من فرمودند:

با احدى جنگ مكن مگر پس از اينكه او را به اسلام دعوت كنى، سپس فرمودند:

وَايْمُ اللَّهِ لَانْ يَهْدِىَ اللَّهُ عَلى يَدَيْكَ رَجُلًا خَيْرٌ لَكَ مِمّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَغَرَبَتْ «1».

قسم به ذات اللَّه، اين كه خداوند مردى را به دست تو هدايت كند براى تو از آنچه كه آفتاب بر آن مى تابد و غروب مى كند بهتر است.

خداوندا! ما را كه سرمايه اى جز اشك چشم و اسلحه اى جز دعا و مايه اى غير اميد به تو نداريم به توبه و انابه ى حقيقى موفق كن، و وجود ما را به صلاح و سداد و تقوا و عبادت و بندگى آراسته فرما، و در بقيه ى عمر از آلوده شدن به هر گناه

______________________________
(1)- كافى: 5/ 28، باب وصية رسول اللَّه (ص) و اميرالمؤمنين (ع) فى السرايا، حديث 4؛ بحار الأنوار: 21/ 361، باب 34، حديث 3.

ظاهرى و باطنى حفظ كن، و حيات و ممات ما را حيات و ممات محمد و آل محمد قرار بده.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر از اخلاق سیدالشهدا(ع)
تهران/ حسینیهٔ نیاوران/ دههٔ دوم صفر/ ...
تهران حسینیه حضرت قاسم دهه دوم صفر 94 سخنرانی ششم
نگاه سوم: نگاه به مال دنيا
عظمت نهج البلاغه اميرالمؤمنين عليه‏السلام
مرگ و عالم آخرت - جلسه بيست و سوم (2) - (متن کامل + ...
آياتى در باب شيطان اقتصادى
فطرت انسان‏
تقواى اقتصادى صابران و متقين‏
حركت صعودي با قرآن و اهل بيت

بیشترین بازدید این مجموعه

موضوعات اخلاقی - جلسه سیزدهم - راه نجات
كاشت در زمين وجود
شرايط توبه و انابه‏
كتاب طاقديس‏ نسخه قاجارى خان ما و گریه شوق‏
كسب خير دنيا و آخرت با اتصال به پيامبر ...
دين باخته، غارت شده واقعى
حركت صعودي با قرآن و اهل بيت
صلابت دربرابر دشمنان دین
همدان/ مسجد امام جواد(ع)/ شب شهادت امام جواد(ع)/ ...
امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر از اخلاق سیدالشهدا(ع)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^