فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

نمونه‏هايى در تفاوت ارزشى‏

 


آهوى ختن
همه آهوها زيبا و تيزرو هستند، وقتى مى دوند، قدرت دارند تا هفتاد كيلومتر در ساعت بدوند. همه آهوها علف خوار هستند. اما آهوى ختن خيلى عجيب و شگفت آور است. تمام آهوها در ماهيت آهو بودن مساوى و بى فرق هستند، آهوى بيابان هاى دامغان، اروپا، آمريكا و آهوهاى باغ وحش همه آهو هستند، ولى فقط در ماهيت آهو بودن مساوى هستند و در كاركرد با هم ديگر بسيار فرق دارند.
آهو علف مى خورد. با اين كه علف هاى شيرين، خوب، پرقيمت و تازه را مى خورد، ولى فقط سرگينِ بدبوى كثيف را توليد مى كند.
آهويى ديگر نيز همان علف را مى خورد، نه چيز ديگرى را، ولى زير ناف او علف خورده شده به مشك خوشبو تبديل مى شود. سلاطين و پولدارهاى جهان عاشق اين مشك هستند؛ چون مشك آهوى ختن از قديمى ترين و گران ترين مواد خوشبوى طبيعى عالم بوده است و در مغازه ها به عنوان كالايى گران قيمت قرار گرفته است و با پول زيادى معامله مى شود. آهوان از نظر ماهيت حيوانى، يكى ديده مى شوند، اما آهويى سرگين ساز كجا و آهوىِ مشك ساز كجا؟
شير جنگل و شير مادر
شيرها از لحاظ لفظ يكسان هستند، اما آيا شير جنگل كه مى درد و مى خورد با شير سينه مادر يكى است؟ زنبورها همه يكسان هستند، يكى مى خورد و عسل درست مى كند، با آن زنبورى كه مى خورد و سم درست مى كند و نيش مى زند و يا مى كشد يكسان هستند؟ آهوانى كه سرگين مى سازند، با آن آهويى كه مشك مى سازد، يكسان هستند؟ اگر كسى بگويد: يكسان هستند، در اوج حماقت است.
گلستان و شوره زار
مثلًا زمين همه جا را مى گويند: زمين است، ماهيت ظاهرى زمين ها يكى است، ولى زمينى گياه و گل پرورش مى دهد، باغ، گلستان و گلزار مى سازد، كه مردم با تماشاى پروريده هاى آن زمين لذّت مى برند، رفع خستگى مى كنند، به منطقه شكل و زيبايى مى دهد و زمين ديگر نيز شوره زار و بيابان است و غير از خس و خاشاك هيچ چيزى ديگرى به بار نمى آورد. حيات نبات را به آن جا بدهند، به آن سير منفى مى دهد و آن را نابود مى كند. آيا اين ها يكسان هستند؟

 نيزار و نى شكر

نيزارها را كه با قد بلند در كنار رودخانه ها مى رويند. تمام نى ها نى هستند و از يك نوع آب مى خورند، اما يك نوع نى را در مى آورند كه تو خالى است و به درد نمى خورد؛ چون كه باد در آن مى افتد. و يك نوع نى هم در مى آورند كه ظرف بلورى قيمتى را در كنار آن مى آورند، با تيغ تميز، صاف، بى ميكروب، استريليزه شده، سر نى را مى برند و آن را خالى مى كنند، شكر را از داخل آن بيرون مى آورند. همه نى ها در ماهيتِ چوبى، نى هستند، اما نى تو خالى كجا و نى شكر كجا؟

 سنگ تزيينى و سنگ آبى

سنگ آبى، رنگ زيبا، جذاب و قشنگ، مغازه داران قطعه اى از آن را در مغازه كثيف و پردود، تكه تكه و كوچك مى كنند، به قدرى رنگ اين سنگ قشنگ است، از درون صد دانه از آن، نخ رد مى كنند و آن را آويزان مى كنند، و خيلى ارزش ندارد.

اما در نيشابور نيز همين سنگ خوشرنگ را در مى آورند و كنار حرم حضرت رضا عليه السلام مى آورند و به مغازه تميز و شخص هنرمند مى دهند، مى گويند: به اين ابعاد بتراش، چند دانه اش را وزن كن، ببين چقدر ارزش دارد؟ هر دانه را وزن مى كند و مى گويد: ده ميليون تومان. چه كسى مى خواهد پول آن را بدهد؟ مى گويند: اين چهار تا فيروزه مى خواهيم روى ضريح حضرت رضا عليه السلام نصب كنيم. آيا اين دو سنگ با هم يكى هستند؟

 چوب ساحران و عصاى موسى عليه السلام

جادوگران چوب در دست گرفتند، به فرعون گفتند: در برابر چشم مردم اين چوب ها را وسط ميدان مى اندازيم و به شكل هاى عجيب و غريب نمايش مى دهيم؛ يعنى تغيير در چوب حاصل نمى شود، بلكه ما ديد چشم را به اشتباه مى اندازيم تا نبوت حضرت موسى عليه السلام را بكوبند و دهان موسى عليه السلام را ببندند.

اين چوب ها، با چوب دستى موسى عليه السلام يكى است، اما چوب دستى موسى عليه السلام به اراده و نيروى خدا وصل است، لذا تا چوب ها را به ميدان آوردند، خدا فرمود:

«أَلْقِ ما فِي يَمِينِكَ» 

چوبى كه در دست تو است، اكنون به قدرت ما وصل است، آن را بر روى زمين رها كن. حضرت موسى عليه السلام چوب را رها كرد:

«فَإِذا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعى » 

تمام جادوى جادوگران را با يك نفس بلعيد. بعد خدا به موسى عليه السلام فرمود:

دوباره اژدها را بگير. گرفت و ديد كه همان چوب شد. آيا اين ها با هم يكى هستند؟

اميرالمؤمنين عليه السلام و معاويه

اين تفاوت ها را اكنون در اين مورد به كار بگيريد: دو نفر هستند، دو انسان، هر دو آب، نان، ميوه، گوشت حلال مى خورند، يكى خوراك ها را به حسد، حرص، بخل، كينه، بددلى، غرور، منيّت و ريا تبديل مى كند و كارگاهى است كه با اين خوردنى ها كثافت ها را توليد مى كند. اين كارگاه، بدن معاويه ها است.

ديگرى نيز همين آب، نان، ميوه، گوشت را خورده و نتيجه آن «نهج البلاغه» و هزار ركعت نماز با گريه در شبانه روز، نطفه او حسنين، زينبين و قمر بنى هاشم عليهم السلام شد. آيا اين ها يكى هستند؟ 













 


منبع : پايگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

گناه و سبب آن - جلسه بیست و نهم (2) – (متن کامل + ...
مفهوم شش روز در خلقت زمين و آسمان‏ها
عشق حقيقى و مجازى
حكايتي از استاد در انگليس
روزگار عدالت و عدالت گستر جهان
درخواست خطاكاران بعد از رفع حجاب‏ها
احساس مسئوليت يوسف
عبرت‏گيرى و هدايت از حوادث روزگار
گفتگوى غير مستقيم خدا با صابران‏
نشانه‌هاي توحيد در موجودات

بیشترین بازدید این مجموعه

موضوعات اخلاقی - جلسه هشتم -حسین عليه السلام کیست؟
صبر لشگر حضرت داود عليه‏السلام‏
اهل بهشت همراه خويشان خود
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
تسويل اعمال از طريق شيطان
اسلام آوردن زكريا بن ابراهيم و خدمت او به پدر و ...
توحید (2) - جلسه پنجم – (متن کامل + عناوین)
ترك گناه و همنشينى با اولياى الهى
تهران/ حسینیهٔ بنی‌الزهرا/ دههٔ سوم صفر/ پاییز1396 ...
نسخۀ پروردگار برای قلب بیمار

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^