فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

اسرار غسل

حاج ملا هادى سبزوارى در اسرار غسل مى فرمايد : غسل ترتيبى سلوك را ماند و ارتماسى جذبه را كه جَذْبَةٌ مِنْ جَذَباتِ الْحَقِّ تُوازى عَمَلَ الثَّقَلَيْنِ .
فيض كاشانى مى فرمايد : در غسل بايد تمام بدن شسته شود ؛ زيرا نزديك ترين حالات انسانى و استوارترين آن ها به ملكات شهوانى ، حال نزديكى با زنان و فراهم كردن اسباب غسل است و شكى نيست كه تمام اعضاى بدن در اين عمل مداخله مى كنند ؛ به همين جهت رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود : زير هر مويى موجبات جنابت موجود است و چون در حال هم خوابى با زنان ، تمام بدن از مرتبه روحانى خود دور افتاده و به لذت ناچيز دنيوى متوجه گرديده بايستى تمام بدن را غسل داد و اين مهم شرعى را عملى ساخت تا بتواند متوجه حضرت حق گشته به عبادت بپردازد .
و نظر به اين كه قلب آدمى بيش از اعضاى ديگر از نعمت عبادت بهره ور مى گردد ، بايستى آن را شستشوى كامل داد و آن را به تمام معنى از رذايل و امورى كه مانع از وصول به حقيقت است پاكيزه نگاه داشت و اگر نتوانستيم او را از خوى هاى ناپسند باز داريم ، آن را در مقام سرزنش و استهزا در آوريم و به عتاب و تحقير تأديبش كنيم ؛ زيرا ممكن است هنگامى مولاى رحيم و سيد كريم بدان التفاتى كند و او با كمال انكسار و فروتنى باشد و بدين مناسبت افاضه اى از نور درخشان او به وى تابش كند ، چون فيض او به طورى كه در خبرى آمده در دل هاى شكسته است .
با توجه به اين بيانات مدارج ترقى و كمال را طى كن و موجبات خوشبختى خود را تحصيل و اعمال گذشته را جبران كن . عارف باللّه ، مرحوم حاج ميرزا جواد آقا ملكى در «اسرار الصلاة» در باب غسل مى گويد :
انسان از شستشوى تمام بدن در غسل به اين حقيقت بايد برسد كه تطهير به قدر نجاست و كثافت است و از اين امر تكليفش را در تطهير قلب و روح و باطن خود از آنچه كه باعث پليدى است در مى يابد .
در غسل ، مستحب است كه ابتدا بسم اللّه گفته شود و در اثناى آن اين دعا را متذكر گردد .
اللّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِى وَاشْرَحْ لِى صَدْرِى وَأَجْرِ عَلَى لِسانِى مِدْحَتَكَ وَالثَّناءَ عَلَيْكَ اللّهُمَّ اجْعَلْهُ لِى طَهُوراً وَشِفاءً وَنُوراً إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَىْ ءٍ قَدِيرٌ .
خداوندا ! قلبم را پاك كن ، شرح صدرم عطا كن ، مدح و ثنايت را بر زبانم جارى ساز ، غسلم را پاكى و شفا و نور قرار بده ، تو بر هر چيز توانايى . در همين دعا دقت كنيد ، فلسفه و حكمت غسل از متن دعا پيدا است ، اين مكلف است كه با توجه كامل به عمل غسل و حقيقت غسل بايد خود را به واقعيت برنامه ها برساند ، از غسل به طهارت قلب ، شرح صدر ، مدح و ثناى حق ، طهارت نفس ، شفاى امراض روحى و منور شدن به نور الهى . و پس از فراغت از غسل بگويد : اللّهُمَّ طَهِّرْ قَلْبِى وَزَكِّ عَمَلِى وَتَقَبَّلْ سَعْيى وَاجْعَلْ ما عِنْدَكَ خَيْرا لى اللّهُمَّ اجْعَلْنِى مِنَ التَّوابِينَ وَاجْعَلْنِى مِنَ المُتَطَهِّرينَ .
پروردگارا ! دلم را پاك كن ، عملم را خالص كن ، سعى و كوششم را قبول كن ، خير را براى من قرار بده ، مرا جزء توبه كنندگان و پاكيزگان مقرر فرما .
و دعاهاى ديگرى هم در اين زمينه رسيده كه اين دعاها نشان دهنده حقيقت طهارت قلب و شرح صدر است كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده ، نورى است كه در دل افكنده مى شود و شرح صدر ثمره و ميوه آن است و علامت آن نور كناره گيرى از دار غرور و آماده شدن براى بازگشت به سراى جاودانى است .
بعضى از اهل معرفت فرموده اند : مراد از آن نور همانا نور معرفت نفس است و آن عبارت از اين است كه آدمى حقيقت نفس خود را كه مجرّد از صورت و ماده است و نورى كه داراى زندگى و علم است ببيند و همين نور است كه در آخر مناجات شعبانيه به آن اشاره فرموده : وَأَلْحِقْنى بِنُورِ عِزِّكَ الأَبْهَجِ فَأَكُونَ لَكَ عارِفا .
و مرا به نور عزتت كه فروزنده تر است ، ملحق كن تا عارف به تو گردم .
بعضى از مشايخ فرموده اند : هرگاه به عبد نور معرفت نفس كه به توسط آن امكان وصول به معرفت ذات اقدس حق براى انسان حاصل مى شود عطا شد ، با اين نور ملكوت همه اين عوالمى كه براى مردم محسوس است خواهد ديد و انسانى ملكوتى خواهد شد و به خاطر غلبه روحانيت بر او در دار خلود وارد خواهد گشت و مراد از انابه و بازگشت به سراى جاويد همين است .
و همان گونه كه طهارت اعضا و جوارح موانعى را كه بر سر راه انسان براى دخول در مساجد و نماز است بر مى دارد ، هم چنين طهارت سرّ و درون هم از آنچه كه اين عالم محسوس كه عالم طبيعت و عالم ظلمانى است آن را اقتضا مى كند كه موانع بازگشت انسان به دار الخلود كه دارالسلام و سراى زندگى و جوار حضرت حق تعالى است از ميان برمى دارد و با دخول عبد در آن سراى ، عبد به خدا نزديك شده و از طريق كشف و شهود معرفت برايش حاصل مى شود و آن زمان است كه آنچه را كه نزد خدا است ، بهتر از آنچه نزد خود او و ديگران است مى بيند و در مى يابد كه اين عالم و اين سرايى كه در او زندگى مى كند و به آن دل بسته دار غرور است .
به قول فيض كاشانى :
•خوش آن كه به عشق تو گرفتار بميرم
زين خوابگه بى خبران زنده برآيم
كارى چو بِه از خدمت معشوقه و مى نيست
بشتاب و بده يك دو سه ساغر ز پى هم
خونين جگر و خسته دل از محنت هجران
آن يار به كس رخ ننمايد چه توان كرد
گفتار خود اى فيض به كردار بيارا
مگذار كه در زخرف گفتار بميرم
•بيدار در اين منزل خونخوار بميرم
واقف ز سراپرده اسرار بميرم
ساقى مددى كن كه درين كار بميرم
مپسند كه در ميكده هشيار بميرم
جانا تو پسندى كه چنين زار بميرم
بگذار كه در حسرت ديدار بميرم
مگذار كه در زخرف گفتار بميرم

 


منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

شرح دعاي كميل
تفسیر حکیم (جلد9)
استاد حسین انصاریان در یزد: اگر حق مردم را ادا ...
اسراف
از شبنم عشق خاک آدم گل شد
فرار انسان از چهره واقعى خود
حدّ لباس زن در اسلام
نسخه جالینوس حکیم
نماز، علاج خودپرستى‏
دعا علت گشايش‏

بیشترین بازدید این مجموعه

نسخه جالینوس حکیم
براى خدا بین مردم باش
خوش رویى
تفسیر حکیم (جلد9)
شرح دعاي كميل
حدّ لباس زن در اسلام
استغفار در سحر
ساخت صحن بزرگ امام جواد(ع) در کاظمین
معرفت يا اصل همه فضايل‏
رابطه انديشه و مشورت‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^