فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

مراتب معرفت

آگاهى انسان از حقايق هستى همواره يكسان نيست. آگاهى ما نسبت به امور گاه ظنى و گاه يقينى است.  معرفت حقيقى زمانى به دست مى آيد كه انسان يك حقيقت را همان طور كه در واقع است بشناسد و نسبت به آن يقين داشته باشد. يقين زمانى حاصل مى شود كه هيچ گونه ترديدى نيست به درستى آگاهى خود نداشته باشيم. بنابراين معرفت حقيقى اولا مطابق با واقع است و ثانيا يقينى است يعنى به شك و ترديد آلوده نيست.  كسى كه داراى معرفت يقينى به حقايق است در واقع به كمال يكى از قواى نفس خود نزديك تر شده است. قوه عاقله انسان هر چه داراى معرفت يقينى بيشترى باشد داراى كمال برترى است چنان قبلا گفتيم منشا معرفت جويى انسان كمال خواهى اوست يعنى انسان به وسيله معرفت نوعى برترى و كمال را در خود پديد مى آورد و چون انسان فطرتا خواستار كمال است به طور فطرى خواستار معرفت است هر چه معرفت انسان به حقايق عالم بيشتر باشد و هر چه معرفت او يقينى تر و پيراسته تر از شك و ترديد باشد كمال حاصل از معرفت او قوى تر و برتر است بنابراين آدمى به طور فطرى خواهان يقين محكم تر و استوارتر است و اگر آن چه انسان به آن معرفت دارد موجود اشرف و كامل تر باشد كمال قوه عاقله انسان نيز برتر خواهد بود پس مى توان گفت برترين كمال قوه عاقله انسان شناخت يقينى خداوند است زيرا خداوند كمال مطلق است و هيچ موجودى به درجه كمال او نمى رسد.  معرفت انسان به خداوند همانند ديگر معرفت هاى او داراى مراتبى است انسان پس از حصول علم به وجود خداوند در حقيقت شك و ترديد را از بين مى برد و به رتبه يقين مى رسد ولى يقين او نيز مى تواند رشد كند و استحكام بيشترى يابد.
اولين مرتبه از مراتب يقين را علم اليقين مى نامند علم اليقين از طريق استدلال به دست مى آيد. براهين كلامى و فلسفى موجب علم اليقين مى شوند؛ مشروط بر آن كه انسان تحت تاثير گرايشات نفسانى نباشد بنابراين بايد گفت رسيدن به مرتبه علم اليقين نيز نيازمند مجاهده با نفس است فردى مى تواند نتايج براهين كلامى و فلسفى را بپذيرد و به آنها معتقد شود كه نفس خود را تربيت كرده باشد و با تمرين و ممارست آموخته باشد كه در مسير كشف حقيقت از گرايشات نفسانى مزاحم پرهيز كند و فقط تابع حكم عقل خويش گردد تربيت نفس به گونه اى كه در برابر حكم عقل تسليم باشد، اختصاص به مؤمنين ندارد يعنى فرد غير مؤمن هم مى تواند در اين مرحله با نفس خود مبارزه كند و خود را به تابيعت حكم عقل عادت دهد.البته اگر كسى بتواند چنين كارى كند به زودى ايمان در دل او راه خواهد يافت زيرا ايمان به خدا و معارف دين مطابق حكم عقل است.
دومين مرتبه يقين عين اليقين نام دارد در اين مرتبه، حقيقت به كمك بصيرت درونى مشاهده مى شود و به صورت روشن تر و آشكارتر بر صاحب يقين معلوم مى گردد. شخص در مرتبه علم اليقين از طريق لوازم و وسايط حقيقت را در مى يافت ولى در مرتبه عين اليقين خود حقيقت را مى بيند.
 براى تشبيه گفته اند كه علم اليقين مانند آگاهى از وجود آتش به واسطه مشاهده دود است و عين اليقين همچون آگاهى از وجود آتش با مشاهده خود آن است عين اليقين نيز نيازمند مجاهده با نفس و تصفيه باطن از آلودگى هاست كسى مى تواند به اين مرتبه برسد كه بر گرايشات نفسانى خود مسلط باشد از ارتكاب گناه پرهيز كند و رياضت هاى شرعى را تحمل كند. تفاوت مجاهده با نفس در اين مرتبه با مرتبه علم اليقين اين است كه در اين مرتبه فرد به سبب داشتن علم اليقين به مرتبه نخست ايمان راه يافته و تصفيه باطن خود را بايد با تبعيت از شريعت صورت دهد بنابراين مى توان درك رتبه عين اليقين را مخصوص مؤمنان دانست. انسان مؤمن در اثر پيروى از فرمان پروردگار خود مرتبه يقين خود را بالا مى برد و بر كمال قوه عاقله خويش مى افزايد و عمل صالح را نردبان كمال حقيقى خويش قرار مى دهد.
مرتبه سوم از مراتب يقين حق اليقين است. در اين مرحله انسان خود و همه هستى را فقير مى يابد آن گونه كه فيض دائمى خداوند به آنان مى رسد. درك انسان در اين مرتبه از مشاهده هم واضح تر و نزديك تر است. مانند كسى كه داخل در آتش شود.
چنين فردى علاوه بر مشاهده حرارت آتش را با همه وجود احساس مى كند پس درك عميق تر و نزديك ترى از آتش دارد صاحب حق اليقين نيز حضور خداوند را با همه وجود حس مى كند و خود را پيوسته دريافت كننده فيض خداوند مى بيند رسيدن به اين مرتبه با رياضت ها و مجاهدت هاى دشوارترى ممكن مى شود. بايد علايق مادى و دنيايى را ترك گفت و عمل صالح و تصفيه باطن را ادامه داد تا جايى كه حتى تخيلات انسان در اختيار خود او باشد و از آلودگى دنيا پيراسته شود.
مرتبه بالاتر از حق اليقين مرتبه فنا است انسان عارف در اثر سير و سلوك و انجام رياضت هاى شرعى به مرتبه اى مى رسد كه خود را نمى بيند و جز وجود خداوند مطلق وجودى را مشاهده نمى كند و در نظر او موجودات ديگر حباب هاى روى آبند كه هيچ اصالتى ندارند و تنها دريايى كه زير اين حباب ها و كف هاست حقيقت دارد. عارف وقتى كه علم و قدرت و اراده اى جز علم و اراده و قدرت خداوند نبيند به اين مقام رسيده است.  دستيابى به اين مراتب فقط از طريق رياضت هاى شرعى امكان پذير است و پايدارى و خلوص و توكل مى خواهد و مهم تر از همه نيازمند راهنمايى معلمان و مربيان آزموده و عارف است سالك اين طريق بايد از تعليم و تربيت انسان هاى راه رفته بهره گيرد و در تمامى مسير عقل و شرع را چراغ هدايت و ميزان سنجش خطا از صواب قرار دهد و به هيچ بهانه اى از اين دو تخطى نكند و گرنه در خطر سقوط و در معرض هلاك خواهد بود.
انواع توحيد
معرفت حقيقى به خداوند معرفت به وجود و صفات اوست كسى كه به خداوند معرفت دارد به يگانگى او آگاه است اعتقاد به توحيد رابطه انسان و خداوند را تشكيل مى دهد در نتيجه همه اعمالى كه اين عقيده را تقويت مى كنند از لحاظ اخلاقى ارزشمند هستند و به كمال حقيقى انسان كمك مى كنند از سوى ديگر عقيده به توحيد در اعمال و روابط ديگر انسان نيز تأثير فراوانى دارد. انسان موحد در روابط خود با ديگر انسان ها و محيط به گونه اى عمل مى كند كه با رفتار و عمل انسان هاى مشرك متفاوت است.
توحيد عقيده اى ظريف و دقيق است كه شناخت تفصيلى آن نيازمند آگاهى از انواع آن است انواع توحيد عبارتند از: توحيد ذات، توحيد صفات، توحيد افعال و توحيد در عبادت.
توحيد ذات
مقصود از توحيد ذات توحيد خداوند يگانه است يعنى موجودى كه واجب الوجود است و مبدا همه هستى است يكى است قل هواللَّه احد مثل و مانند ندارد ليس كمثله شى و در مرتبه وجود او موجودى نيست و لم يكن له كفوا احد
توحيد صفات
توحيد صفات يعنى عقيده به اين كه صفات خداوند عين ذات اوست و صفات او نيز يكديگر يگانه اند يعنى تعدد صفات موجب كثرت در ذات او نيست توحيد ذات به اين معناست كه موجود واجب ديگرى غير از خداوند و جود ندارد يعنى توحيد ذات وجود مثل و مانند را براى خداوند نفى مى كند به اين معنا كه علاوه بر آن كه خارج از ذات خداوند واجب الوجود ديگرى وجود ندارد ذات خداوند نيز منزه از هر گونه كثرت و تركيب است.
توحيد افعالى
خداوند همان طور كه در ذات شريك ندارد در فاعليت نيز شريكى ندارد همه موجودات وابسته به اويند و هيچ فعلى از موجودات مستقل از فاعليت خداوند نيست و تاثير هر فاعلى در عالم قائم به خداوند است. انسان اگر چه در سرنوشت خويش مؤثر است ولى اين تاثير را به حول و قوه الهى داراست نه آن كه فاعلى هم عرض با خداوند باشد هر فعل و حركتى در عالم به فعل و اراده خداوند وابسته است و هيچ موجودى وانهاده به خود نيست.
توحيد در عبادت
اعتقاد به يگانگى ذات و توحيد صفات و افعال خداوند در انسان بينشى پديد مى آورد كه او را به برقرارى رابطه اى خاص با خدا و جهان وادار مى كند. انسانى كه از لحاظ نظرى به توحيد ذات و صفات و افعال خداوند باور داشته باشد، در عمل به سوى خداوند مى شتابد و توحيد عملى را در خود محقق مى سازد. توحيد نظرى علاوه بر آن كه كمال قوه نظرى نفس است مبدا افعال و رفتارى در انسان مى شود كه كمالات ديگرى نيز در او پديد مى آورد.  توحيد در عبادت يعنى يگانه پرستى و تنها از خداوند اطاعت كردن و همه اعمال را براى او انجام دادن اگر چه عبادت به اعمالى همچون نماز و روزه و نيايش خداوند گفته مى شود و هر انسان موحد بايد اين اعمال را براى خدا انجام دهد و در عبادت پروردگار شريكى را راه ندهد ولى عبادت منحصر به اين اعمال نيست اگر كسى به كارهاى خود جهت الهى بدهد و براى خدا كار كند عبادت كرده است از همين رو حضرت ابراهيم مى گويد:  ان صلوتى و نسكى و محياى و مماتى للَّه رب العالمين... (1)
پى نوشتها:
1 - انعام، 162.

 


منبع : پایگاه دارالهدی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

خوش آمدی! از خدیجه پنجی
چه کسانی مورد رحمت خدا قرار نمی گیرند؟
فروش سرمايه وجود انسانى به كفر
شبیه ترین مردم به رسول الله نماد جوان سلحشور شیعه
تداعی صحنه کربلا در سوره بلد
کارون عترت، زير سايه قران
وجوب حفظ قلب از نفوذ شيطان‏
چهل حديث پيرامون روزه و روزه‌ دار
بهشتستان یار از سروش اصفهانی‏
مثنوی عاشورایی از شیخ فریدالدین محمد (عطار) ...

بیشترین بازدید این مجموعه

دعای امام سجاد(ع) به وقت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان
خود فراموشی؛ خدا فراموشی
نصيحت پيامبر (ص) به ابوذر
دعا؛ اسلحه مؤمن‏
صبر و مقاومت در سیره پیشوایان
بهترین ذخیره انسان برای بعد از مرگ!
تدبیرهایی از جنس شیطانی
یار واقعی امام هادی(ع)
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^