پس جريمه جرم اگر ابدى است، كاملًا متناسب با وضع مجرم است. پيغمبر صلى الله عليه و آله ائمه عليهم السلام و انبيا عليهم السلام، اصحاب حضرت ابى عبدالله عليه السلام بنا داشتند تا بمانند، همين باشند و از اين جاده بيرون نمى رفتند. حبيب بن مظاهر، عمار ياسر، سلمان و همه نيكان واقعى عالم، اعتقاد و ايمانشان به اين است كه تا موقعى كه باشند، خدا را عبادت كنند و از خدا دست برندارند. خدا نيز از آنها دست برنمى دارد. تا خدا، خداست، اين ها نيز «مع الله» هستند، «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّ الَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ» به يكى از ياران پيغمبر صلى الله عليه و آله گفتند: تو عمر را براى چه مى خواهى؟ گفت: مى خواهم خدا را عبادت و با جان و دل به خلق خدا خدمت كنم. گفت: تا چه وقت؟ گفت: تا هر وقت كه در دنيا بمانم. ديگر چه وقت ندارد. براى اين كه من عاشق خدمت و عبادت هستم، از عشقم كم نشده، چراغش نيز خاموش نمى شود، تا هر وقت كه بمانم.
فانى نشدن اتصال يافتگان با خدا
آنان انسان هاى خيلى با ارزشى هستند. همان هايى كه ائمه عليهم السلام مى فرمايد: وقتى مى ميرند، كرام الكاتبين به پروردگار عرض مى كنند: آيا پرونده آنان را ببنديم؟ خطاب مى رسد: نه. مى گويند: اين ها مرده اند و ديگر در عبادت و خدمت نيستند؟ خداوند مى فرمايد: شما از جانب آنها نيت كنيد و مرا عبادت كنيد و ثوابش را پاى پرونده آنها بنويسيد. مگر پرونده خدايى خدا بسته مى شود؟ پرونده بندگى بندگان واقعى پروردگار عزيز عالم نيز بسته نمى شود. بنا ندارد هر چه به خودش وصل است آن را ببندد و مهر تمام شدن به آن بزند: «كُلُّ شَىْ ءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ» «كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ* وَ يَبْقَى وَجْهُ رَبّكَ» درباره حضرت حق «يبقى ربّك» معنا ندارد. ذات او ابدى است؛ لذا مى فرمايد: «وَ يَبْقَى وَجْهُ رَبّكَ» «وجه» غير از «ربّ» است؛ يعنى هر چيزى كه به خدا وصل است. حقيقتى است كه در آيه به «ربّ» اضافه شده است. هر چيزى كه به «ربّ» اضافه مى شود، قطع و بسته نمى شود.
منبع : مرکز علمی تحقیقاتی دارالعرفان الشیعی