فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حکایتى شگفت از حضرت سجاد (علیه السلام)

ابوبصیر از حضرت باقر (علیه السلام) روایت مى کند که آن حضرت فرمود : پدرم غلامى داشت که او را دنبال کارى فرستاد و او نسبت به انجام آن کار تاخیر کرد ، حضرت با تازیانه یک ضربه به او زد ، غلام گریست و گفت : خدا را اى على بن الحسین (علیه السلام) ، مرا دنبال کارى مى فرستى و سپس تازیانه ام مى زنى ؟ ! امام باقر (علیه السلام)فرمود : پدرم گریست و به من گفت : به حرم رسول خدا برو و دو رکعت نماز بخوان ، آن گاه بگو : خدایا على بن الحسین را از خطایش در قیامت بیامرز ، سپس به غلام فرمود : برو تو در راه خدا آزادى . ابوبصیر مى گوید به حضرت باقر (علیه السلام)گفتم : فدایت شوم ، آزادى کفاره ى یک ضربت تازیانه است ; ولى امام سکوت کرد(2) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مجموعه ورام : 1 / 57 ، باب العتاب ; بحار الانوار : 71 / 141 ، باب 4 ، حدیث 11 .

2 ـ الزهد : 43 ، باب 7 ، حدیث 116 ; بحار الانوار : 71 / 142 ، باب 4 ، حدیث 12 .

 

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

نیایش و درخواست دوری از شر شیطان
نیایش در هنگام فرا رسیدن ماه رمضان
آداب خروج از منزل
شرح دعاي كميل
تفسیر حکیم (جلد9)
استاد حسین انصاریان در یزد: اگر حق مردم را ادا ...
اسراف
از شبنم عشق خاک آدم گل شد
فرار انسان از چهره واقعى خود
حدّ لباس زن در اسلام

بیشترین بازدید این مجموعه

اسراف
نماز در آئینه ى حیات انبیا و امت ها
نفس و هفت مرحله آن
ثعلبة بن حاطب
خوف از خدا در دعاهاى اسلامى
اندیشه در اسلام
استاد حسین انصاریان : صادقان در همۀ برنامۀ زندگی، ...
قدردانی استاد حسین انصاریان از خدمات دکتر تیجانی ...
دعا علت گشايش‏
نماز، علاج خودپرستى‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^