فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

تفاوت عشق حقيقي با عشق مجازي

 اگر انسان اين مسير را همانگونه كه معشوقش به او نمايانده با عمل به دستورات تشريعي او، طي كند، با رحمت و خوشنودي خداوند ملاقات كرده كه اين لقاء مهر است و اگر با سوء انتخاب خويش به بيراهه رفت و در هوي و هوس و شهوت حيواني كه مورد غضب پروردگار است، غوطه‌ور شد نمي‌توان به عشق حقيقي دست بيابد و با قهر و غضب الهي روبرو خواهد شد كه به آن لقاء قهر مي‌گويند.[3]
عشق مجازي را نيز به عشق «عفيف» و «حيواني» تقسيم كرده‌اند. عشق عفيف به عشقي گفته مي‌شود كه مبدأ آن شباهت و همساني نفس عاشق با نفس معشوق در ذات او باشد.
عاشق بيشتر به روش‌هاي معشوق و آثاري كه از او صادر مي‌شود اهتمام دارد. نتيجة اين عشق اين است كه نفس را نرم و پُر شوق و وجد قرار مي‌دهد. رقّتي ايجاد مي‌كند كه عاشق را از آلودگي‌هاي دنيايي بي‌زار مي‌كند. عشق حيواني، عشقي است كه منشأ آن، شهوت جواني است و طلب لذت و كام‌جويي بوده بيشترين عامل جذب و كشش عاشق، شكل و شمايل و حسن و زيبايي معشوق است و جذابيّت‌هاي جسماني و ظاهري در‌ آن نقش اساسي را بازي مي‌كند. اين عشق ناشي از استيلاي نفس امّاره بوده، و بيشتر اوقات (اگر كنترل نشود) همراه با فجور، مفاسد و انحرافات اخلاقي است[4] آن عشق مجازي كه گفته مي‌شود راه رسيدن به عشق حقيقي است، عشق عفيف است، البته آن هم در بستر مشروع خود، زيرا كسي كه خواستار نزديكي و قرب به خداوند است نمي‌تواند با پيمودن راهي كه مورد قبول او نيست به اين مقام برسد. ويژگي اين عشق از نظر مرحوم خواجه نصير طوسي اين است: فرد از شهوات دور شده و از مشغله‌هاي دنيايي جز فكر معشوق فارغ شده و تنها نگراني‌اش، رضايت معشوق است. اگر چنين عشقي براي كسي حاصل شود، روي آوردن به معشوق حقيقي برايش آسانتر از ديگران است، زيرا نيازي به دل كندن از وابستگي‌ها و تعلقات ديگر ندارد.[5] چون خود را وابستة به آنها نكرده است. بنابراين آنچه كه مقدمة رسيدن به عشق واقعي و حقيقي است، عشق مجازي از نوع عفيف آن است نه عشق جنسي و حيواني. امّا فرق ميان عشق حقيقي و عشق مجازي از نوع عفيف آن با عشق جنسي و حيواني چيست؟
استاد شهيد مرتضي مطهري در كتاب جاذبه و دافعه علي ـ عليه السّلام ـ مي‌نويسند:
«عشق، اوج علاقه و احساس است، و اين احساس‌ها دو نوعند كه يكي آثار سازنده دارد و ديگري آثار كاملاً مخرّب»
اول) آن نوع از احساسات، علاقه‌ها و تمايلات كه آثار سازنده دارند، همان عشق واقعي است، اين عشق، علاقه و تمايل انسان را به خارج از وجودش متوجه مي‌كند، وجودش را توسعه داده و كانون هستي‌اش را عوض مي‌كند و به همين جهت عشق و محبت يك عامل اخلاقي و تربيتي است، مشروط بر اينكه خوب هدايت شود و بطور صحيح مورد استفاده قرار گيرد. از جمله آثار مثبت اين نوع عشق و محبت: 1. نيرو و قدرت است، شخص ترسو را شجاع مي‌كند. يك مرغ خانگي تا زماني كه تنهاست... از مختصر صدايي فرار مي‌كند در مقابل كودكي ضعيف از خود مقاومت نشان نمي‌دهد، امّا همين كه جوجه‌دار شد، عشق و محبت در كانون هستي‌اش خانه كرد، وضعش دگرگون مي‌شود... آهنگ فريادش قوي‌تر و شجاع‌تر مي‌گردد. قبلاً به احتمال خطري فرار مي‌كرد امّا اكنون به احتمال خطري حمله مي‌كند، دليرانه يورش مي‌برد، اين محبت و عشق (به جوجه‌ها) است كه مرغ ترسو را به صورت حيواني دلير جلوه‌گر مي‌سازد.
2. اثر ديگر اين عشق و محبت سازنده، اين است كه شخص سنگين و تنبل را چالاك و زرنگ مي‌كند و حتي از كودن، تيزهوش مي‌سازد. پسر و دختري كه هيچ كدام آنها در زمان تجردشان در هيچ چيز نمي‌انديشيدند مگر در آنچه مستقيماً به شخص خودشان ارتباط داشت، همين كه به هم دل بستند و كانون خانوادگي تشكيل دادند (هدايت عشق به ازدواج مشروع و تشكيل خانواده) براي اولين بار خود را به سرنوشتِ موجودي ديگر علاقه‌مند مي‌بينند، شعاع خواسته‌هاشان وسيعتر مي‌شود و چون صاحب فرزند شدند به كلي روحشان عوض مي‌شود. آن پسرك تنبل و سنگين اكنون چالاك و پر تحرك شده است و آن دختركي كه بزور هم از رختخواب بر نمي‌خاست، اكنون تا صداي كودك گهواره نشينش را مي‌شنود، همچون برق مي‌جهد، كدام نيروست كه لَختي و رخوت را برد و جوان را كه اين چنين حساس ساخت؟ آن، جز عشق و محبت نيست. عشق است كه از بخيل، بخشنده و از كم طاقت و ناشكيبا متحمل و شكيبا مي‌سازد،... توليد رقّت و نرم خويي و رفع غلظت و تندخويي از روح و به عبارت ديگر تلطيف عواطف و... همه از آثار سازندة عشق و محبت واقعي است.
دوم) امّا برخي از احساسات و علاقه‌منديها از مقولة شهوت و مخصوصاً شهوت جنسي است و از وجوه مشترك انسان و ساير حيوانات است... از لحاظ حقيقت و ماهيت، جز طغيان و فوران و طوفان شهوت چيزي نيست از مبادي جنسي صورت مي‌گيرد و به همانجا خاتمه مي‌يابد، افزايش و كاهش آن بستگي زيادي دارد به فعاليت‌هاي دستگاه فيزيولوژيكي دستگاه تناسلي و قهراً به سنين جواني. با پاگذاشتن به سن از يك طرف و اشباع و افراز از طرف ديگر كاهش مي‌يابد و منتفي مي‌گردد.
جواني كه از ديدن روئي زيبا و موئي مجعّد به خود مي‌لرزد و از لمس دستي ظريف به خود مي‌پيچد، بايد بداند، جز جريان مادي و حيواني در كار نيست. اين گونه عشق‌ها به سرعت مي‌‌آيد و به سرعت مي‌رود، قابل اعتماد و توصيه نيست، خطرناك است و فضيلت كش و تنها با كمك عفاف و تقوا و تسليم نشدن در برابر آن است كه آدمي سود مي‌برد. يعني خود اين نيرو انسان را به هيچ فضيلتي سوق نمي‌دهد امّا اگر در وجود آدمي رخنه كرد و در برابر نيروي عفاف و تقوا قرار گرفت و روح، فشار آن را تحمل كرد (و آن را پَس زد) و تسليم نشد، (اين مقاومت) به روح قوت و كمال مي‌بخشد. ... انسان تا زماني كه تحت تأثير شهوات خويش است، از خود بيرون نرفته است، شخص يا شيء مورد علاقه را براي خودش مي‌خواند و به شدت مي‌خواهد. اگر دربارة معشوق و محبوب مي‌انديشد بدين صورت است كه چگونه از وصال او بهره‌مند شود و حداكثر تمتع و بهره را ببرد. بديهي است كه چنين حالتي نمي‌تواند مكمل و مربي روح انسان باشد و روح او را تهذيب كند.[6]
موريس مترلينگ، نويسندة معروف نيز در تأييد ناپايداري عشق جنسي و تفاوت آن با عشق حقيقي مي‌نويسد: شما با ديدن يك روي دل آرام، فريفتة صاحب آن صورت مي‌شويد. گر چه اين عشق ممكن است به عشق حقيقي مبدّل شود، امّا غالباً اين عشق با وصل به معشوق پايان مي‌يابد. چون عشقِ كششي است، كشش تا زماني است كه به وصل منجر شود. اگر حقيقتي در لفاف اين مجاز نباشد، پس از وصل، آن كشش تمام شده است؛ زيرا وصل، آخر و سرانجام كشش است و نقطة مشخص دارد؛ امّا حقيقت انتها ندارد، وقتي كشش به سوي حقيقت و براي رسيدن به آن يافت شد تا ابد ادامه پيدا مي‌كند؛ هر قدر دايرة آرزوهاي شما بزرگ باشد، عشقي كه نصيب شما مي‌شود بزرگتر است[7]
با توجه به مطالبي كه بيان شد فكر مي‌كنم، تفاوت عشق حقيقي و مجازي براي شما مشخص، و پاسخ به بخش دوم سؤال شما روشن شده باشد.
بدون ترديد علاقه‌مندي و عشق ميان دو نفر از جمله دو جنس مخالف نيز نمي‌تواند جداي از مواردي كه ذكر شد باشد. با توجه ويژگيهاي جنسي در سنين بلوغ هر كدام از دختر و پسر كه در مباحثِ مراحل رشد در روان شناسي از آن بحث مي‌شود، علاقه‌مندي و عشق بين آن دو، غير از عشق جنسي و شهوانيِ كششي، چيز ديگري نيست، و كم نيستند دختراني كه در اين مسير با وعدة ازدواج با آنها مورد صيد پسران شهوتران قرار گرفته و پس از بهرة جنسي و ارضاي شهواني پسران از آنها، رها شده و كارشان به خودكشي كشيده شده است... بله اگر اين محبت و دوستيِ قبل از ازدواج، صادقانه و واقعاً به قصد ازدواج باشد و در مسيري قرار بگيرد كه خالق حكيم زوجها براي تكميل آنها در نظر گرفته است و وصل آن دو از طريق ازدواج مشروع صورت بگيرد، تبديل به عشق مجازيِ عفيف شده و با مواظبت و مراقبت هر دوي آنها و پيوند دادن اين عشق و علاقه‌مندي به خوشنودي و رضاي معشوق حقيقي، منجر به عشق واقعي مي‌شود، يعني تمام حركت‌ها و فعاليت‌هاي انسان، از جمله محبت كردن و عشق ورزيدن به همسر و فرزندان براي خوشنودي و رضايتمندي معشوق حقيقي صورت مي‌گيرد.
البته متأسفانه، در اين چند مسألة اخير بعضي با سوء استفاده از فضاي آزاد بر مطبوعات، نظراتي ابراز كرده‌اند كه نتيجه‌اش جز اشاعه عشق جنسي و حيواني و در نتيجه بي‌بند و باري جنسي در بين دختران و پسران چيز ديگري نيست. از جمله آنها، نظريه‌اي است كه ضمن طرح و سپس نقد آن، پاسخ شما را به پايان مي‌برم: «لازمة دوام و استحكام زندگي، عشق است و عشق جز با آموزش و تجربه‌هاي متعدد و ايجاد روابط حاصل نمي‌شود، لذا دختر و پسر بايد قبل از ازدواج تمرين عشق كنند تا بتوانند زندگي سرشار از عشق را تدارك ببينند»[8]. نقد اين نظريه، در اين مسئله هيچ شكي نيست كه زن و مرد در زندگي بايد عاشق، دل بسته و وفادار به يكديگر باشند تا آشيان دلپذيري براي فرزندان خود بنا كرده و با تربيت آنها، جامعة خود را ترسيم كنند. امّا انصافاً با عشق‌هاي تمريني و متعدد قبل از ازدواج آن هم با پيامدها و مفاسدي كه به دنبال دارد، چه تضميني براي ايجاد عشق حقيقي و پاك بين زن و مرد پس از ازدواج وجود دارد؟ روابط آزادانه دختر و پسر قبل از ازدواج، سبب تنوع طلبي گرديده و خيانتي به عشق مقدس است و انتخاب همسر را به ويژه براي پسر مشكل مي‌سازد. پسري كه قبل از ازدواج با افراد زيادي ارتباط داشته، به هنگام ازدواج نگران و مضطرب است از اينكه مبادا قبل از او اين دختر نيز با پسران متعددي ارتباط داشته و پاك و عفيف نيست. بنابراين اولين نگراني او بعد از ناكامي‌هاي گذشته و بدنامي‌ها، آرامش رواني است كه با آن اضطرابي كه دارد نمي‌تواند آن را بدست آورد. با اين اضطراب و نگراني از همسر خود، چگونه مي‌تواند، كانون عشقي پاك برپا كند و خانواده‌اي تشكيل دهد؟ به علاوه از كجا معلوم بتواند از همة لذتها و زيبايي‌هاي قبل از ازدواج در ارتباط با ديگران چشم بسته و حرمت چشم و دل را در زندگي زناشويي محترم بدارد؟ اين چنين شخصي قهراً در زندگي زناشويي و ارضاي كامل جنسي مشكل خواهد داشت.
پی نوشت:

[1] . «انا لله و انا اليه راجعون»؛ بقره، 156.
[2] . «يا ايها الانسان انك كادح الي ربك كدحاً فملاقيه»؛ انشقاق، 6.
[3] . برگرفته از: تفسير موضوعي قرآن كريم، آيت الله عبدالله جوادي آملي، (سيره پيامبران در قرآن، ج 6)، قم، اسراء، 1418 هـ .ق، چ 6، ص 65.
[4] . ابوالقاسم مقيمي حاجي، جوانان و روابط، قم: مركز مطالعات و تحقيقات فرهنگي حوزه علميه قم، چاپ اول، 1380، به نقل از شرح اشاراتِ خواجه نصير الدين طوسي.
[5] . ابوالقاسم مقيمي حاجي، (همان) به نقل از شرح اشارات خواجه نصير طوسي.
[6] . مرتضي مطهري، جاذبه و دافعة علي ـ عليه السّلام ـ ، قم: دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، بي‌تا.
[7] . ابوالقاسم مقيمي حاجي (همان)، به نقل از: عقل و سرنوشت، موريس مترلينگ، ج 3، ص 148.
[8] . ابوالقاسم مقيمي حاجي، (همان) به نقل از مجله ايران جوان.


منبع : اسلام شیعه
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

بهترین رهبر دنیا، در پوششی پشمینه!
راه های مبارزه با نفس
احادیث حضرت معصومه سلام الله علیها
سفارش امام حسن عسکری (ع) به شیعیان
كظم غيظ
قناعت گنج بی پایان!!
روحی که در دو جسم وارد می شود !!
سجایای اخلاقی معمار الغدیر!
آب زنید راه را/ به پاسداشت ورود حضرت معصومه(س) به ...
روزه ی این 3 روز ماه رجب را از دست ندهید!

بیشترین بازدید این مجموعه

امام سجاد(ع)؛ سالار معرفت و اسطوره صیانت
ادب
آثار یاد خدا در زندگی
وجوب حفظ قلب از نفوذ شيطان‏
آیین نامه دروغگویی
شهادت حضرت رقیه علیهاالسلام
آب زنید راه را/ به پاسداشت ورود حضرت معصومه(س) به ...
افزایش رزق و روزی با نسخه‌ امام جواد (ع)
چهار نکته کلیدی از زندگی امام سجاد(علیه‌السلام)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^