فارسی
پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 - الخميس 29 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

جلد بحار سالم است

 شبى در مجلس فرزند بزرگوار محدث قمى صاحب «سفينة البحار» و«مفاتيح الجنان» بودم ، مى فرمودند  : روزى كه پدرم از دنيا رفت و او را در كنار مرقد مطهر حضرت شاه اوليا اميرالمؤمنين عليه السلام دفن كرديم ، شب آن روز برادرم پدر را در خواب ديد كه فرمود : يك جلد از كتاب « بحار الأنوار » علامه مجلسى رحمه الله متعلق به فلان عالم پيش من امانت بود ، آن را به صاحبش نداده ام ، هر چه سريع تر آن را به مالكش بدهيد ، صبح آن شب در حالى كه كتاب را براى تحويل به صاحبش مى برديم ، كنار درب خانه از دست ما روى زمين افتاد ، آن را برداشته و گرد و غبار از روى جلدش زدوده سپس به صاحبش برگردانديم ، شب آن روز پدر بزرگوار در عالم خواب به ما فرمودند : امروز « بحار الأنوار » از دست شما افتاد و بر جلد آن خراش وارد شد ، روزى كه من آن را به امانت گرفتم جلد آن سالم بود ، مسئله خراش روى جلد را حتماً از صاحب آن حلاليت بطلبيد ! !


منبع : برگرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

توفیق درک محضر امام حسین(ع)
توبه فضیل عیاض
مناجات تا طلوع فجر
داستانى عجيب از انسانى عجيب‏
شيطان تو را گيج كرده!
قانع باشیم
بهترين درسها از سليمان نبى‏
حکایت من راهب نیستم
حکایت جنيد بغدادى و مریدانش
حكايت ابراهيم ادهم‏

بیشترین بازدید این مجموعه

توبه فضیل عیاض
آن كيست كه بر من مسلط شود ؟
حكايت ابراهيم ادهم‏
حكايت گرگان و كرمان‏
داستان زاهدان و قانعان‏
مناجات تا طلوع فجر
حکایت چه كسى تو را اداره مى‏كند؟
اين سهم حق برادر توست‏
محكم‏ترين دستاويز ايمان‏
توفیق درک محضر امام حسین(ع)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^