فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

آثار مثبت عمل - جلسه چهاردهم (2) - (متن کامل + عناوین)

سند خدا بر بخشش گناهكار جاهل

 

اما سندى كه خدا به او براى آمرزش گناهانش مى دهد اين است:

«إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهلَةٍ» «4»

بنده اى از بندگان من كه در ناآگاهى دچار زشتى ها بوده، بعد كه آگاه مى شود و توبه مى كند، من توبه او را قبول مى كنم و او را مى آمرزم.

اما شخصى با آگاهى مشروب مى خورد، رابطه نامشروع دارد، حقى را پايمال مى كند، به ناحق زمينى را به نام خودش مى كند، اين شخص به خاطر آن علم به حرمت عملش، از رحمت خدا خيلى دور است، مگر اين كه تمام گذشته آلوده خود را جبران كند.

البته اگر جبران كند، كه اكثراً جبران نمى كنند، چون اكثراً وابستگى هاى شديدى

______________________________
(1)- اشاره به سوره بقره آيه 219؛ «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما إِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما وَ يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الآْياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون»؛ درباره شراب و قمار از تو مى پرسند، بگو: در آن دو، گناهى بزرگ و سودهايى براى مردم است، و گناه هر دو از سودشان بيشتر است. و از تو مى پرسند: چه چيز انفاق كنند؟ بگو: از آنچه افزون بر نياز است. خدا اين گونه آياتش را براى شما بيان مى كند تا بينديشيد.

مائده (5): 91؛ «إِنَّما يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ»؛ مسلماً شيطان مى خواهد با شراب و قمار، ميان شما دشمنى و كينه [سخت ] اندازد، و از ياد خدا و نماز بازتان دارد؛ آيا شما [از اين امور با همه زيان ها وخطراتى كه دارد] خوددارى خواهيد كرد؟

وسائل الشيعة: 25/ 342، باب 19، حديث 32077؛ «أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي عليه السلام قَال: إِنَّ اللَّهَ عز و جل لَمْ يُحَرِّمِ الْخَمْرَ لِاسْمِهَا وَ لَكِنْ حَرَّمَهَا لِعَاقِبَتِهَا فَمَا كَانَ عَاقِبَتُهُ عَاقِبَةَ الْخَمْرِ فَهُوَ خَمْرٌ».

بحار الأنوار: 73/ 359، باب 67، حديث 30؛ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ عز و جل حَرَّمَ الْخَمْرَ بِعَيْنِهَا وَ الْمُسْكِرَ مِنْ كُلِّ شَرَابٍ أَلَا وَ كُلُّ مُسْكِرٍ حَرَام».

(2)- اسراء (17): 32؛ و نزديك زنا نشويد كه كارى بسيار زشت و راهى بد است.

(3)- اشاره به سوره نور آيات 2- 3؛ «الزَّانِيَةُ وَ الزَّاني فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ في دينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الآْخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنينَ* الزَّاني لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ»؛ به زن زناكار و مرد زناكار صد تازيانه بزنيد، و اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد، نبايد شما را در [اجراى ] دين خدا درباره آن دو نفر دلسوزى و مهربانى بگيرد، و بايد گروهى از مؤمنان، شاهد مجازات آن دو نفر باشند.* مرد زناكار نبايد جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج كند، و زن زناكار نبايد جز با مرد زناكار يا مشرك ازدواج نمايد، و اين [ازدواج ] بر مؤمنان حرام شده است.

كافى: 5/ 542، حديث 6؛ «عَلِيِّ بْنِ سُوَيْدٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ عليه السلام إِنِّي مُبْتَلًى بِالنَّظَرِ إِلَى الْمَرْأَةِ الْجَمِيلَةِ فَيُعْجِبُنِي النَّظَرُ إِلَيْهَا فَقَالَ لِي يَا عَلِيُّ لَابَأْسَ إِذَا عَرَفَ اللَّهُ مِنْ نِيَّتِكَ الصِّدْقَ وَ إِيَّاكَ وَ الزِّنَا فَإِنَّهُ يَمْحَقُ الْبَرَكَةَ وَ يُهْلِكُ الدِّينَ».

كافى: 5/ 542، حديث 9؛ «قَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله فِي الزِّنَا خَمْسُ خِصَالٍ؛ يَذْهَبُ بِمَاءِ الْوَجْهِ وَ يُورِثُ الْفَقْرَ وَ يَنْقُصُ الْعُمُرَ وَ يُسْخِطُ الرَّحْمَنَ وَ يُخَلِّدُ فِي النَّارِ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ النَّار».

وسائل الشيعة: 28/ 242، باب 1، حديث 34656؛ «الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ قَال: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله أَرْبَعٌ لَاتَدْخُلُ بَيْتاً وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ إِلَّا خَرِبَ وَ لَمْ يُعْمَرْ بِالْبَرَكَةِ الْخِيَانَةُ وَ السَّرِقَةُ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الزِّنَا».

(4)- نساء (4): 17؛ بى ترديد توبه نزد خدا فقط براى كسانى است كه از روى نادانى مرتكب كار زشت مى شوند.

 

به مال دنيا دارند و در عين علم و آگاهى، دل از گناه نمى كنند.

 

آلودگى باطنى نسبت به مال

ما فرزندانى را سراغ داشتيم كه در كنار پدرانى بودند كه گاهى به مسجد و جلسه مى آمدند و به عالم دينى علاقه داشتند. آن فرزند آمده و گفته است: پدرم از دنيا رفته، چند ميليون تومان از او مانده است. وارث او من، مادرم و خواهرم هستيم.

پدر من اهل خمس نبوده و خودش به من مى گفت: ده سال است كه ماه رمضان، روزه هايم را خورده ام و نماز نخوانده ام، اما بعد از آن به شخصى برخوردم و او ما را به مسجد برد و بعد نماز خوان و روزه گير شديم. الآن تكليف اين چند ميليون تومان چيست؟

قرآن و اهل بيت عليهم السلام مى گويند: بچه ها بايد بنشينند و دفترهاى بابا را بررسى كنند، تا اگر بدهى به مردم دارد، قبل از تقسيم ارث، از اصل مال بردارند و بدهند.

اگر حج واجب نرفته است، مخارجش را از اصل مال بدهند. بعد طبق آيه سوره انفال، مانده را تقسيم بر پنج كنند و از اصل مال به عنوان خمس بدهند. ديون ميت كه پرداخت شد، آن را هم طبق قرآن، هشت يك به مادر بدهند و پسر هم دو برابر دختر ارث مى برد.

اما من در تمام عمرم و برخوردم با مردم، هنوز از وارثان يك بار هم نديده ام كه به احكام خدا نسبت به مال مانده عمل كنند. وارثى كه در قيامت با مورثش، دست به دست هم به جهنم مى روند، چون اين وارث، نسبت به مال، آلودگىِ باطنى دارد.

 

محاجه خدا با وارثان آگاه بر آلودگى مالى

خدا در سوره فجر درباره وارثان مى گويد: «وَ أَمَّآ إِذَا مَا ابْتَلَيهُ» «1» وقتى گريبان

______________________________
(1)- فجر (89): 16؛ و اما چون او را بيازمايد، پس روزى اش را بر او تنگ گيرد، گويد: پروردگارم مرا خوار و زبون كرد.

 

وارث را گرفتم، او را بى آبرو كردم، به خاك سياه نشاندم، ده نوع گره در زندگى او انداختم كه نتواند باز كند، آن وقت مى نشيند گريه مى كند، مى گويد: «فَيَقُولُ رَبّى أَهنَنِ» پروردگار من به من توهين كرد، من را خار و پستم كرد: «كَلَّا» «1» خدا مى فرمايد: اين طور نيست كه مى گويى. خداى تو حكيم، عادل و عالم است «بَل» علتِ بدبختى، به خاك نشينى و گره خوردن در زندگيت؛ «لَّاتُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ» است. چند ميليون ارث به تو رسيد، يك لقمه از اين پول را در دهان يك يتيم نگذاشتى. تو بى رحم هستى. تو به موارد احكام خدا عالم هستى، با اين حال احكام را پشت سر انداختى.

تو غير از كسى هستى كه به جهل و نادانى گناه كرده است و من او را در همان لحظه بخشيدم. ولى به زندگى تو گره انداختم، چون «لَّاتُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ* وَلَا تَحضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ» «2».

اين پول ارث را بردى و يك گوشه از اين مال را به يك افتاده آبرودار ندادى «وَ تَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَّمًّا» «3» تمام ارث را بالا كشيدى، در حالى كه نماز، حج، خمس، زكات و بدهى به گردن ميّت بود. همه آن را خوردى: «وَ تُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا» «4» با چنگ و دندان به اين پول چسبيدى و شديداً به آن دل بستى.

آيا من به تو اهانت كردم، يا تو به من و آيات قرآن من؟! آيا من به تو بى ادبى كردم، يا تو به آن پدر بدبختِ فلك زده ات كه در برزخ دچار عذاب بود، بى ادبى كردى؟ اين عالم آگاه است كه دچار آلودگى مالى است.

خدا با ناآگاهِ آلوده، تا زمانى كه در فضاى ناآگاهى مانده است، كارى ندارد.

وقتى هم كه بيدار شود و توبه كند، او را در همان لحظه مى آمرزد. ولى واى به حال كسانى كه آگاهند و در آلودگى گناه باقى مانده اند.

 

راه نزول عنايات و بركات، توسط خدا

از شش آيه اى كه راجع به پاكان آگاه گفتم، سه آيه آن راجع به ناپاكان آگاه بود.

______________________________
(1)- فجر (89): 16- 17؛ اين چنين نيست كه مى پنداريد، بلكه [زبونى، خوارى و دور شدن شما از رحمت خدا براى اين است كه ] يتيم را گرامى نمى داريد.

(2)- فجر (89): 17- 18؛ اين چنين نيست كه مى پنداريد، بلكه [زبونى، خوارى و دور شدن شما از رحمت خدا براى اين است كه ] يتيم را گرامى نمى داريد* و يكديگر را بر طعام دادن به مستمند تشويق نمى كنيد.

(3)- فجر (89): 19؛ و ميراث خود را [با ميراث ديگران بى توجه به حلال وحرام بودنش ] يك جا و كامل مى خوريد.

(4)- فجر (89): 20؛ وثروت را بسيار دوست داريد.

 

و اما آيات قبل، اين بود:

«فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى و اتَّقَى و صَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسّرُهُ لِلْيُسْرَى » «1»

نتيجه اين سه مورد من بخشش، تقوا و باور اين ها را به نتيجه مى رسانم و جاده به نتيجه رسيدن را برايشان هموار مى كنم. گاهى جاده ناهموار است، يعنى مردم مى روند مى كارند، پيوند مى زنند، دانه را در زمين مى افشانند، ولى جاده را خدا ناهموار مى كند. مثلًا هوا چنان سرد مى شود كه تمام شكوفه هاو مركباتى را كه روى درخت ها هستند، مى سوزاند.

شخصى مى گفت: صد ميليون تومان درختم نابود شد. گفتم: يادت هست كه پنج صفحه نامه به تو نوشتم و گفتم: از اين چند ميليارد مالى كه دارى، براى قيامتت به اين موارد كمك كن؟ تو گفتى: حالا فكرى كنم، الآن دستم خالى است. هم فكر تو غلط بود و هم دست خالى بودن تو، دروغ بود. منتظر باش كه بقيه اش را هم خدا نابود كند.

 

عذاب دنيايى و آخرتى ناپاكان آگاه

خداوند به آگاهان ناپاك وعده داده است كه در دنيا هم شما را عذاب مى كنم و عذاب آخرت سنگين تر است:

«كَذَ لِكَ الْعَذَابُ وَ لَعَذَابُ الْأَخِرَةِ أَكْبَرُ» «2»

اينجا شما را جريمه مى كنم، ولى جريمه عالم بعد، جريمه اكبر است.

جاده را ناهموار مى كند. طبق روايات اصول كافى، به ابرها مى گويد: هر چه باران از سطح اقيانوس ها در دل خود جمع كرده ايد، ببريد و در مراكز كويرى كه يك پرنده هم پر نمى زند خالى كنيد و برويد، در زراعت ها نريزيد، بگذاريد زراعت ها بسوزد.

______________________________
(1)- ليل (92): 5- 6؛ اما كسى كه [ثروتش را در راه خدا] انفاق كرد و پرهيزكارى پيشه ساخت* و وعده نيكوتر را [كه وعده خدا نسبت به پاداش انفاق و پرهيزكارى است ] باور كرد.

(2)- قلم (68): 33؛ چنين است عذاب [دنيا] و عذاب آخرت اگر معرفت و آگاهى داشتند، بزرگ تر است.

 

نتايج كار خير از روى آگاهى

اما كسى كه در كنار اموالش دست بخشنده دارد و از گناه اجتناب مى كند، اين دليل بر آگاهى اوست. اگر آگاه نبود كه صدق معنى نداشت، ما جاده را براى او آسان و هموار مى كنيم، تا تمام كارهاى او به نتيجه برسد:

«فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى و اتَّقَى و صَدَّقَ بِالْحُسْنَى فَسَنُيَسّرُهُ لِلْيُسْرَى » «1»

يك نتيجه آن بهشت است. دومين نتيجه اش محبوبيت بين مردم است. نتيجه ديگر، آبرومندى در بين جامعه است. خيلى نتيجه دارد كه قرآن آنها را بيان مى كند.

يكى از نتايج كار پاكانِ آگاه، محبوبيت در دل مردم است:

«إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا و عَمِلُوا الصلِحتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» «2»

تو اگر بنده پاك و آگاه من باشى، من عشق تو را در همه دل ها پر مى كنم.

شما شايد حتى يك بار هم در خواب ابى عبداللّه عليه السلام را نديده ايد و نمى دانيد كه چه شكلى است، اما چرا اين قدر عاشق امام حسين عليه السلام هستيد؟ من يك روايت عجيبى ديدم، راوى به امام صادق عليه السلام مى گويد: مى خواهم چيزى خدمت شما بگويم، خجالت مى كشم، مثل اين كه براى من سنگين است.

حضرت عليه السلام فرمودند: در محضر امام زمانت، در اين گفتگوهاى مثبت، حيا نكن، بگو. گفت: اكنون كه اجازه داديد، مى گويم. يابن رسول اللّه! من همه شما را دوست دارم، اما حسين عليه السلام را بيشتر دوست دارم. يعنى حس مى كنم كه دلم نسبت به ايشان شكل ديگرى است.

امام صادق عليه السلام فرمود: ما نيز اين گونه هستيم. اين محبت، همان است كه در آيه مى گويد:

«سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»

______________________________
(1)- ليل (92): 5- 6؛ اما كسى كه [ثروتش را در راه خدا] انفاق كرد و پرهيزكارى پيشه ساخت* و وعده نيكوتر را [كه وعده خدا نسبت به پاداش انفاق و پرهيزكارى است ] باور كرد.

(2)- مريم (19): 96؛ قطعاً كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند، به زودى [خداى ] رحمان براى آنان [در دل ها] محبتى قرار خواهد داد.

 

من، محبت تو را در دل ها مى ريزم. «1»

 

نتيجه بخل در مال

اما كسى كه در اموالش بخل ورزد و طبل بى نيازى از خدا را بزند، بگويد: پول دارم و به خدا هيچ احتياجى ندارم، بگويد: در قيامت هم خبرى نيست، يعنى منكر قيامت باشد؛

«وَ أَمَّا مَنْ بَخِلَ و اسْتَغْنَى * و كَذَّبَ بِالْحُسْنَى * فَسَنُيَسّرُهُ لِلْعُسْرَى » «2»

در تمام جاده اعمال و رفتار و كردارش، انحراف ايجاد مى كنم، تا تلاش هاى طول عمرش به نتيجه نرسد.

چه كسى مى تواند جلوى خدا را بگيرد؟

 

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

______________________________
(1)- بحار الأنوار: 35/ 358، باب 14، حديث 10؛ «قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله فَقَالَ أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ يَا عَلِيُّ عَنْكَ رَاضِياً وَ أَصْبَحَ وَ اللَّهِ رَبُّكَ عَنْكَ رَاضِياً وَ أَصْبَحَ كُلُّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ عَنْكَ رَاضِينَ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ قَالَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ نَعَيْتَ إِلَيَّ نَفْسَكَ فَيَا لَيْتَ نَفْسِي الْمُتَوَفَّاةُ قَبْلَ نَفْسِكَ قَالَ أَبَى اللَّهُ فِي عِلْمِهِ إِلَّا مَا يُرِيدُ قَالَ فَادْعُ اللَّهَ لِي بِدَعَوَاتٍ يُصِينُنِي بَعْدَ وَفَاتِكَ قَالَ يَا عَلِيُّ ادْعُ لِنَفْسِكَ بِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى حَتَّى أُؤَمِّنَ فَإِنَّ تَأْمِينِي لَكَ لَايُرَدُّ قَالَ فَدَعَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام اللَّهُمَّ ثَبِّتْ مَوَدَّتِي فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله آمِينَ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ادْعُ فَدَعَا بِتَثْبِيتِ مَوَدَّتِهِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ حَتَّى دَعَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ كُلَّمَا دَعَا دَعْوَةً قَالَ النَّبِيُّ ص آمِينَ فَهَبَطَ جَبْرَئِيلُ عليه السلام فَقَالَ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا إِلَى آخِرِ السُّورَةِ فَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله الْمُتَّقُونَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ وَ شِيعَتُهُ».

بحار الأنوار: 35/ 355، باب 14، حديث 5؛ «ابْنِ عَبَّاسٍ أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا فَقَالَ نَزَلَ فِي عَلِيٍّ عليه السلام لِأَنَّهُ مَا مِنْ مُسْلِمٍ إِلَّا وَ لِعَلِيٍّ فِي قَلْبِهِ مَحَبَّةٌ».

(2)- ليل (92): 9- 10؛ و اما كسى كه [از انفاق ثروت ] بخل ورزيد و خود را بى نياز نشان داد* و وعده نيكوتر را تكذيب كرد،* پس او را براى راه سخت و دشوارى [كه سلب هرگونه توفيق از اوست ] آماده مى كنيم.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

عشق حقيقى و مجازى
حكايتي از استاد در انگليس
روزگار عدالت و عدالت گستر جهان
درخواست خطاكاران بعد از رفع حجاب‏ها
احساس مسئوليت يوسف
عبرت‏گيرى و هدايت از حوادث روزگار
گفتگوى غير مستقيم خدا با صابران‏
نشانه‌هاي توحيد در موجودات
ميوه باغ پاكى‏
اداى دين با رحمت خدا

بیشترین بازدید این مجموعه

مرگ و فرصتها- جلسه دوازدهم
نام پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين ...
وسائل هدايت - جلسه پنجم (1) - (متن کامل + عناوین)
مفهوم شش روز در خلقت زمين و آسمان‏ها
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
كتاب طاقديس‏ نسخه قاجارى خان ما و گریه شوق‏
هدايت تكوينى و تشريعى - جلسه چهاردهم (2) – (متن ...
گناه و سبب آن - جلسه بیست و نهم (2) – (متن کامل + ...
صلابت دربرابر دشمنان دین
تهران حسینیهٔ همدانی‌ها - رمضان 1396 – سخنرانی ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^