فارسی
سه شنبه 29 اسفند 1402 - الثلاثاء 8 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

تفسیر قرآن ـ جلسه صد و چهارم


تفسیر سوره بقره - جلسه 104 0 - -  

بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی جمیع الانبیاء و المرسلین و الائمة المعصومین علیهم السلام.
بخشي از آية شريفه (اعبدوا ربكم الذي خلقكم) و همه آيه بعد، كارگرداني كامل پروردگار را در زندگي انسان و همه موجودات بيان مي‌كند و هشدار مي‌دهد كه بايد براي اين كارگردان انجام بگيرد. كارگرداني كه در كارگردانيش هيچ شريكي ندارد و اين شريك‌هايي كه شما ساخته‌ايد محصول خيالات فاسد و پوك و بي‌دليل خودتان است و اگر عبادت براي غير او انجام بگيرد مصداق قطعي شرك است و كسي با شرك بميرد (لايغفر ان يشرك به)
از جمله مسائل كه در ارتباط با خلقت و كارگرداني پروردگار است، مسأله زمين است (جعل لكم الارض فراشا)  كه يك عده‌اي البته بر اساس لغت جعل را به معناي خلق گرفته‌اند. كسي كه زمين را گسترانيد براي اينكه شما بتوانيد زندگي كنيد. زمين را آماده حيات براي شما قرار داد (جعل لكم الارض فراشاً)
با اين مسائل روشن مي‌شود كه عبادت براي غير او بسيار ظالمانه است و عبادت براي او بسيار عاقلانه و حكيمانه و انساني است.
به دست آوردن وزن و حجم زمين و تغييرات آب و هوايي زمين، درياها و خشكي‌ها، كوه‌هاي زمين، حركت بسيار منظم‌تر از دقيقه‌هاي ساعت زمين را چه به دور خودش كه پديد آورنده شب و روز چه 365 شبانه روز و چند ساعت و چند دقيقه و چند ثانيه دور خورشيد را در كتابهاي علمي مطالعه فرمائيد. يكي از اين كتابها به نام سرگذشت زمين است.
اما نكاتي را برايتان عرض مي‌كنم.
اولاً؛ روزگاري كه پروردگار در قرآن مجيد مسأله زمين را مطرح كرد حرف قرآن مخالف صد در صد دانش حاكم بر تمام مراكز علمي جهان است. مراكز علمي جهان همه كه در اين زمينه‌ها استاد داشتند مثل ايران، هند و مخصوصاً يونان تحت تأثير نظريات بطلميوس بود كه يكي از دانشمندان همين علوم طبيعي بود و نظر او اين بود كه زمين كره‌اي است ثابت و ساكن و هيچ حركتي ندارد و اين خورشيد است كه دور كره زمين مي‌چرخد و نهايتاً اين پديده‌هاي بهار و تابستان و پائيز و زمستان و شب و روز در ارتباط با خورشيد است و هيچ ربطي به زمين ندارد.
اين نگاه تا نزديك قرن 18 بر تمام مراكز علمي اروپا هم حاكم بود. اولين كسي كه گفت زمين كروي شكل است و داراي حركت است، هم وضعي و هم انتقالي، دانشمند ايتاليايي به نام گاليله بود، كه وقتي اين نظر را اعلام كرد محكمه‌هاي تفتيش عقايد وابسته به كليسا كه اسم خارجي تفتيش عقايد انگيزسيون است، ايشان را محكوم كردند كه با گيوتين سرش را جدا كنند و ظاهراً رفيق‌هايي داشت كه با كشيش‌ها و پاپ رفت و آمد داشتند و بالاخره حكم اعدام او را به خاطر اين نظري كه داده است تبديل به حبس كردند و وقتي او را از محكمه بيرون مي‌آورند در حالي كه اقرار گرفته بودند زمين ساكن است كنار در محكمه پايش را كويد به زمين و آهسته و زير لب گفت بالاخره حركت مي‌كني.  اين وضع  اروپا بود.
و اما قرآن اول در مكه و بعد در مدينه تمام جهات زمين را به يك شكل كلي بيان كند و بيان آن هم مخالف با علم حاكم بر كل آن زمان تا قرن 18 باشد.
يك تعبير قرآن به زمين اين است (الم نجعل الارض مهادا) كلمه مهد يعني گهواره. حركت چه اظهار كنيم چه نكنيم در لغت مهد لحاظ شده است يعني جزء لغت مهد است. (الم نجعل الارض مهادا)اين فرياد قرآن براي حركت زمين بود. اين يك آيه.
حالا سورة مباركه يس را ببينيد راجع به زمين و راجع به خورشيد حرف مي‌زند و راجع به ماه حرف مي‌زد و بعد مي‌گويد (كل في فلك يسبحون) در مداري كه دارند شناور هستند. سباح يعني سفر كننده. يعني زمين و خورشيد و ماه و تمام اين عالم بالا در حركت هستند. (لا الشمس ينبغي لها ان تدرك القمر و لا الليل سابق نهار و كل في فلك يسبحون)اين خلاف صد در صد علم حاكم بر روزگار پيغمبر تا قرن 18 بوده است.
آيه‌اي كه از اعظم آيات قرآن مجيد در معجزه بودن است. قرآن كه متأسفانه يك ترجمه قرآني را ديدم فكر مي‌كردم نگاه من به ترجمه اين است، من مترجم اين قرآن را مي‌شناسم، اما چه ظلمي اين مترجم به كتاب خدا كرده است كه صفحه‌اي از اين ترجمه نيست مگر اينكه چند غلط بين در آن هست.
بعد از دو سال ديدم مركز مطالعات ترجمه‌هاي قرآن كتابي را چاپ كرده در 400 صفحه براي آقاي خرمشاهي است كه مترجم قرآن كه خيلي هم كنار قرآن زحمت كشيده است. ايشان اين ترجمه را كه بررسي كرده است دو تا مطلب گفته است. يكي اينكه به مترجم خطاب كرده «ما من صفحة من صفحات» اين ترجمه «الا فيها اغلاط كثيرة» اين جريان در اروپا و در آمريكا نيست كه هر كسي در يك فني كتاب بنويسد و چاپ بكند.
فرض كنيد يك استاد روانشناس يك كتاب در روانشناسي مي‌نويسد اين را چاپ نمي‌كنند. اين را چهل نسخه مي‌گيرد و براي آن زيراكس بكنند و به چهل استاد درجه يك روانشناس مي‌دهد كه كتاب را بخوانند و بررسي كنند و نقدهايشان را بنويسند و سعي مي‌كنند كتاب كاملاً پخته شود.  الان هم كتابهايي كه در اختيار دانشجويان ايران است درصد بالايي از آن كتابهاي پخته‌اي است، اما كتابهايي كه در حوزه دين نوشته مي‌شود يا رونويسي است يا كتابهاي بسيار نپخته‌اي است.
يك مطلب ديگري را كه به ايشان تذكر داده است اين نقد كننده مي‌گويد اگر خواستي اين ترجمه را چاپ دوم كني به يك عالم بده تا او بررسي كند و بعد آن را چاپ كن. يعني براي چه وارد ترجمه شدي؟
ايشان اين آيه را اينگونه ترجمه كرده است. اين از معجزات آيات قرآن است (الم نجعل الارض كفاتا)  ببينيد ثلاثي مجرد آن را اين آقا مي‌توانسته پيدا كند (كفاتا)مصدر است و ثلاثي آن مي‌شود «كفت» اين آقا ترجمه كرده كه آيا من اين زمين را كفايت براي شما قرار ندادم. يعني كفت را با كفي اشتباه گرفته است و جابجا كرده است و فكر كرده كه كافي است و كفايت مي‌كند. پس اين لغت كفاتا يعني ما زمين را كفايت كننده زندگي شما قرار داده‌ايم. اصلاً يخ و آتش است. اصلاً در پرونده جداگانه است. حالا كفاتا يعني چه؟ به لغت مراجعه كنيد همين لغت‌هاي معروفي كه در اختيار است كفات پرنده‌اي است كه عربها اين اسم را به او گذاشته‌اند.
داراي دو بال قوي و داراي سرعت سير كه حتي مي‌تواند با خودش اجناسي را بردارد و پرواز كند. مي‌گويد زمين را كفات قرار دادم يعني پرنده سريع السيري كه هر چه در خودش دارد در پرواز با خودش مي‌برد.
انسان‌ها، حيوانات، محصولات، چه در حركت انتقالي كه يك سال بايد پر بكشد تا دور خورشيد پر بزند و دو پر قوي اين پرنده هم جاذبه و دافعه است كه اين در دانش خيلي روشن است كه اگر مطابق با قانون رياضي جذب و دفع مطابق با انسان نباشد و با آن موجود نباشد خيلي از حركات نامنظم مي‌شود. الان دانشمندان حساب كرده‌اند كه زمين ثانيه‌اي هفت كيلومتر در فضا در حال پرواز است. و غير زمين هر چه هست در پرواز است و قرآن مجيد مي‌فرمايد: (انا لموسعون)  كل را هم گسترده‌تر مي‌كنيم، مجموع اين پرنده‌ها مقصدشان (الي ربك المنتهي)  كه ما اين آيه را خيلي متوجه نمي‌شويم.
اما زمين جاذبه دارد و هم دافعه دارد و هم خودش مجذوب جاذبه خورشيد است. پروردگار عالم نه در ستون قرارش داده است و نه زير زمين را ديوار گذاشته است و نه با زنجير به جايي وصل كرده است. پرنده است كه پرواز مي‌كند و حافظ آن هم همين جاذبه  و دافعه است. نظام دهنده آن هم همين است.
در سورة لقمان آمده است: (خلق الله السموات و الارض بغير عمد ترونها) ستون زمين و آسمانها ديدني نيست. نيوتون آمد اسم آن را جاذبه گذاشت. يكي از دوستان نيوتون به او نامه‌اي نوشته است كه درست است كه شما جاذبه را كشف كرده‌ايد كه آن هم كشف نكرده، 1500 سال پيش قرآن مجيد اشاره كرده به اين جاذبه و دافعه و در يك آيه صريح و در (لا الشمس ينبغي لها ان تدرك القمر) چون خورشيد در فاصله 150 كيلومتري خودش زمين را با همين جاذبه خودش نگه داشته است.
در همين جاذبه و دافعه هم دور خودش مي‌چرخد و هم دور خورشيد.  به اسحاق نيوتن نوشته است كه خود جاذبه را براي من تعريف كن؟ (يمسك السماء ان تقع علي الارض)  ماسك يعني نگه دارنده و جاذبه. آفرين به نيوتن كه در جواب نوشته است خدا و خدا و من هيچ حرفي در رابطه به جاذبه ندارم و اين قدرت خداوند است و اين نظم دهي خداوند است.
(كل في فلك يسبحون) ، (الم نجعل الارض مهادا) و همين آيه مورد بحث (جعل لكم الارض فراشا)سفره براي زندگي گسترده است. به چه صورت اين سفره را باز كرده است.
او لا لام لكم لام انتفاء است كه در سوره ديگر هم آمده است، در سوره الرحمن (و الارض وضعها للانام) ما اين زمين را به نفع انسان قرار داديم.
و اما كيفيت آماده كردن زمين براي زندگي اين گونه است كه بخش عظيمي از زمين خالي از كوه و دريا و دره فراش است، يعني بستر گسترده است. اين بخش فراش همراه با خاك حاصلخيز است كه ما با وسايلي كه از خود زمين وام گرفته‌ايم آهن، فولاد، ابزارهاي صنعتي كه همه را از دل زمين بيرون آورده‌ايم. حاصلخيزي زمين همراه با وسايل و ابزاري كه تعداد آن را نمي‌دانيم، از اين گنجينه به دست آورده‌ايم با اين وسايل راحت زندگي مي‌كنيم. اين كلي مطلب است.
اما در طول ميليونها سال عواملي چون مراكز يخبندان، رشد گياهان، پديد آمدن حيوانات و مسئله چند كيلومتر اكسيژن و ازت كه روي زمين انداخته است. گاز كربنيك هوا، رودخانه‌ها، بادها، حرارت، آتش‌فشان‌ها اين مجموعه قبل از آفرينش انسان به اراده حكيمانه حضرت حق تغييراتي در زمين در جهت پديد آوردن زمينه مناسب براي زندگي انسان به وجود آورده‌اند. اين است (الذي جعل لكم الارض فراشا). اين عمل فرسايش كه سنگهاي سخت سالها طول مي‌كشد تا نرم بشود و تبديل به خاك بشود. اين كار خود پروردگار است والا اگر به ما مي‌گفت تمام سختي‌هاي سطح‌ها را بكوبيد و خاك بسازيد فكر نمي‌كنم از زمان حضرت آدم تا الان بشر موفق به اين كار هم مي‌شد.
عمل فرسايش كه سبب تشكيل خاك مي‌شود، بسيار كار عظيمي است كه با اراده حق انجام مي‌گيرد. اين مواد خرد شده ريز ريز شده كه معلول فرسايش است و روي بخش‌هايي از مناطق سخت زمين و سنگها را پوشانده است كه ما گاهي زمين را شخم مي‌زنيم، به سنگ‌هاي سخت مي‌رسيم كه گاهي با انفجار هم كاري انجام نمي‌شود. ولي اين مقدار پوشش نرم شده به نام پوشش خاكي در علم ناميده شده است.
اين پوشش خاكي محل رشد گياهان و در حقيقت سبب فراهم آوردن رزق و روزي ما است كه اسم آن خاك زراعتي است. حالا اگر كسي سؤال كند با ارزش‌ترين و سودمندترين ماده زمين چه چيزي است؟ اگر كسي بگويد طلا، كسي بگويد نفت، كسي بگويد نقره و چيزهاي ديگري كه داخل زمين است، حرف آنها را رد مي‌كنيم. اينها البته به صورت معادن وسيع در دل زمين قرار داده شده است و كاربرد آنها هم زياد است و ما بدون اينها به زحمت خواهيم افتاد ولي اكثر ثروت ما خاك است كه تمام موجودات عالم براي بقاي خود به خاك نياز دارند. گياهان آب و مواد خوراكي را مستقيماً از خاك مي‌گيرند.
انسان و جانواران تغذيه آنها با شفاعت خاك است، غذايي كه به ما مي‌رسد از خاك به دست مي‌آيد. ميليونها سال است كه كشاورزي يكي از صنايع اساسي انسان است. نه فقط  غذا و خوراكمان را از كشاورز تهيه مي‌كنيم بلكه بسياري از موارد لازم را براي تهيه لباس، دارو، ساختمان و بسياري از امور ديگر از خاك به دست مي‌آيد.
معلوم مي‌شود كه ما خاك خالص نداريم اغلب خاك‌ها از مواد معدني درست شده‌اند كه به صورت ذرات سنگ درآمده‌اند كه تحت اثر نيروهاي طبيعي با خاك بودن سفر كرده است. خاك‌هاي بسيار مفيد، محصولات و باغات از خاك مفيدي است كه مخلوطي از شن و گل رس و كود است و شن و گل رس موجود در خاك از تخريب سنگ‌ها به وسيله صدها و عامل حاصل مي‌شود.
اين كودي كه در اينجا مطرح است شامل بقاياي پوسيده اجساد گياهان و جانوران و مواد ارزشمند مثل برگ گياهان يا مدفوعات جانوران، كود گاو، مرغ، گوسفند كه رنگ خاك را تيره مي‌كنند و همين كودها باعث مي‌شوند كه آب جذب خاك بشود و حسابي كشاورزي به صورت آباد خودنمايي كند.
ضمناً اين كودها ذخاير فراواني دارند كه خودشان هم روزگاري خاك بودند. ازت، پتاسيم، فسفر دارند. اينها براي رشد گياهان عامل مؤثري است كه خود خاك موجودات زنده زيادي را در خودش دارد.
نوشته‌اند: اگر مشتي خاك برداريد ممكن است شامل ميليونها موجود ميكروسكوپي به نام باكترين باشد كه خيلي از اين باكتري‌ها براي رشد گياهان مفيد هستند. بسياري از كپك‌ها و جلبك‌ها و انواع مختلف جانوران در خاك يافت مي‌شوند كه رشد گياه را آمادگي بيشتري مي‌دهند.
اگر مشتي خاك خاصلخيز بردارد چيز غير عادي در مشت نمي‌بينيد ولي عده موجودات زنده‌اي كه در آن به امر خدا مشغول فعاليت هستند ممكن است از همه جمعيت جهان بيشتر باشد.
با آزمايشات مختلف از خاك داروهاي معجزه آسايي نظير پنيسيلين، ارتومايسين، اسپرپوتومايسين كشف كرده‌اندكه خيلي از اينها از بين برنده مولدهاي امراض انساني هستند.
واقعاً شگفت‌آور است كه مسئله تشكيل خاك به وسيله عوامل متعدد مواد معدني خاك، نرمي خاك، قابليت جابجايي خاك، موجودات ذره بيني خاك، در دسترس بودن خاك، استعداد خاك براي به دست آوردن انواع گياهان و محصولات كه آنها رزق و روزي موجودات زنده به ويژه  انسان است. نهايتاً كسي را عبادت كنيد كه (جعل لكم الارض فراشا).


0% ( نفر 0 )
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
سخنرانی های مرتبط
- جلسه 229 - جلسه 228 - جلسه 227 (5-2-1394) - جلسه 226 (1-2-1394) - جلسه 225 (29-1-1394) - جلسه 224 (25-1-1394) - جلسه 223 (24-1-1394) - جلسه 222 (23-1-1394) - جلسه 221 (22-1-1394) - جلسه 220 (18-1-1394) - جلسه 219 (17-1-1394) - جلسه 218 (16-1-1394) - جلسه 217 (20-12-1393) - جلسه 216 (19-12-1393) - جلسه 215 (18-12-1393) - جلسه 214 (17-12-1393) - جلسه 213 (16-12-1393) - جلسه 212 (10-12-1393) - جلسه 211 (9-12-1393) - جلسه 210 (5-12-1393) - جلسه 209 (4-12-1393) - جلسه 208 (3-12-1393) - جلسه 207 (2-12-1393) - جلسه 206 (29-11-1393) - جلسه 205 (28-11-1393) - جلسه 204 (27-11-1393) - جلسه 203 (26-11-1393) - جلسه 202 (25-11-1393) - جلسه 201 (21-11-1393) - جلسه 200 (20-11-1393) - جلسه 199 (19-11-1393) - جلسه 198 (18-11-1393) - جلسه 197 (14-11-1393) - جلسه 196 (13-11-1393) - جلسه 195 (12-11-1393) - جلسه 194 (7-11-1393) - جلسه 193 (6-11-1393) - جلسه 192 (5-11-1393) - جلسه 191 (4-11-1393) - جلسه 190 (1-11-1393) - جلسه 189 (29-10-1393) - جلسه 188 (28-10-1393) - جلسه 187 (27-10-1393) - جلسه 186 (24-10-1393) - جلسه 185 (23-10-1393) - جلسه 184 (22-10-1393) - جلسه 183 (21-10-1393) - جلسه 182 (21-10-1393) - جلسه 181 (20-10-1393) - جلسه 180 (17-10-1393) - جلسه 179 (16-10-1393) - جلسه 178 (15-10-1393) - جلسه 177 (14-10-1393) - جلسه 176 (13-10-1393) - جلسه 175 (27-7-1393) - جلسه 174 (26-7-1393) - جلسه 173 (23-7-1393) - جلسه 172 (22-7-1393) - جلسه 171 (20-7-1393) - جلسه 170 (19-7-1393) - جلسه 169 (15-7-1393) - جلسه 168 (14-7-1393) - جلسه 167 (9-7-1393) - جلسه 166 (8-7-1393) - جلسه 165 (7-7-1393) - جلسه 164 (6-7-1393) - جلسه 163 (5-7-1393) - جلسه 162 (2-7-1393) - جلسه 161 (1-7-1393) - جلسه 160 - جلسه 159 - جلسه 158 - جلسه 157 - جلسه 156 - جلسه 155 - جلسه 154 - جلسه 153 - جلسه 152 - جلسه 151 - جلسه 150 - جلسه 149 - جلسه 148 - جلسه 147 - جلسه 146 - جلسه 145 - جلسه 144 - جلسه 143 - جلسه 142 - جلسه 141 - جلسه 140 - جلسه 139 - جلسه 138 - جلسه 137 - جلسه 136 - جلسه 135 - جلسه 134 - جلسه 133 - جلسه 132 - جلسه 131 - جلسه 130 - جلسه 129 - جلسه 128 - جلسه 127 - جلسه 126 - جلسه 125 - جلسه 124 - جلسه 123 - جلسه 122 - جلسه 121 - جلسه 120 - جلسه 119 - جلسه 118 - جلسه 117 - جلسه 116 - جلسه 115 - جلسه 114 - جلسه 113 - جلسه 112 - جلسه 111 - جلسه 110 - جلسه 109 - جلسه 108 - جلسه 107 - جلسه 106 - جلسه 105 - جلسه 103 - جلسه 102 - جلسه 101 - جلسه 100 - جلسه 99 - جلسه 98 - جلسه 97 - جلسه 96 - جلسه 95 - جلسه 94 - جلسه 93 - جلسه 92 - جلسه 91 - جلسه 90 - جلسه 89 - جلسه 88 - جلسه 87 - جلسه 86 - جلسه 85 - جلسه 84 - جلسه 83 - جلسه 82 - جلسه 81 - جلسه 80 - جلسه 79 - جلسه 78 - جلسه 77 - جلسه 76 - جلسه 75 - جلسه 74 - جلسه 73 - جلسه 72 - جلسه 71 - جلسه 70 - جلسه 69 - جلسه 68 - جلسه 67 - جلسه 66 - جلسه 65 - جلسه 64 - جلسه 63 - جلسه 62 - جلسه 61 - جلسه 60 - جلسه 59 - جلسه 58 - جلسه 57 - جلسه 56 - جلسه 55
پربازدیدترین سخنرانی ها

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^