فارسی
جمعه 07 ارديبهشت 1403 - الجمعة 16 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ترجمه نهج البلاغه، ص: 172

[يكی از يارانش گفت: يا اميرالمؤمنين به شما علم غيب عنايت شده! امام خنديد و به آن مرد كه از طايفه كلب بود فرمود:]

ای برادر كلبی، اين علم غيب نيست، علمی است كه از پيامبر فراگرفته ام. علم غيب علم به قيامت است و به اموری كه خداوند سبحان در كتاب خود بر شمرده:

«خداوند است كه علم قيامت نزد اوست، و اوست كه كه باران نازل می كند، و آنچه را در ارحام است می داند، و كسی نمی داند آنچه را كه فردا خواهد اندوخت، و كسی نمی داند در چه سرزمينی خواهد مرد...». خداوند سبحان است كه آنچه را در رحم هاست می داند: پسر يا دختر، زشت يا زيبا، سخی يا بخيل، سعيد يا شقی، كسی كه هيزم جهنّم است، يا در بهشت همنشين انبياست.

اين است علم غيب كه كسی آن را جز خدا نمی داند، و غير اينها دانشی است كه خداوند آن را به پيامبرش صلی الله عليه و آله تعليم داده، او هم به من آموخت و از خدا برايم خواست كه در سينه ام جای گيرد، و قفسه سينه ام آن را در خود جای دهد.

129 از خطبه های آن حضرت است

درباره پيمانه ها و ترازوها

بندگان خدا، شما از اين دنيا آرزو داريد مهمانانی هستيد با مدتی معين، و بدهكارانی هستيد كه پرداخت آن از شما خواسته شده، مدّتی كوتاه داريد، و اعمالتان محفوظ است. چه بسا كوشنده ای كه كوشش را ضايع می كند، و چه بسا رنج برنده ای كه زيان می برد. در روزگاری هستيد كه پشت كردن نيكی در آن رو به تزايد است، و رو آوردن شرّ در آن رو به افزونی است، و شيطان جز هلاك كردن مردم طمع ندارد. اينك زمانی است كه ساز و برگ شيطان قوی شده، و مكر




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^