فارسی
پنجشنبه 20 ارديبهشت 1403 - الخميس 29 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

پنج نعمت، ص: 26

بشويد؛ شما در جوانی می توانيد دانشمند برجستهبشويد. اما وقتی كه پيری آمد و ديگر چشم كار نكرد و گوش شنوايی نداشت و بازو وزانو هم قدرت نداشت، ديگر كاری از آدم برنمی آيد، جز اين كه به انتظار مرگ بنشيند.گاهی هم به خدا بگويد، خدايا! ديگر زندگی كردن مرا بس هست و مرگم را برسان. در آنوقت، ديگر كاری نمی شود كرد:

جوانی چنين گفت روزی به پيری

كه چون است با پيريت زندگی

بگفت، اندرين نامه حرفی است مبهم

كه معنيش جز وقت پيری ندانی

تو، به كز توانائی خويش گويی

چه می پرسی از دوره ی ناتوانی

جوانی نكودار، كاين مرغ زيبا

نماند در اين خانه ی استخوانی

متاعی كه من رايگان دادم از كف

تو گر می توانی، مده رايگانی




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^