فارسی
شنبه 08 ارديبهشت 1403 - السبت 17 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

مرگ و فرصت ها، ص: 190

تعجب كردند كه او اسم يوسف را از كجا مى‏داند؟ او اهل مصر و پادشاه اين مملكت است، ما اهل كنعان هستيم. چهل سال پيش، ما يوسف را در چاه انداختيم و او نابود شد.

برادر بزرگ گفت: او يا بايد پيغمبر باشد كه از طريق مقام نبوت خبر گرفته است، يا يكى از اولياى خاصّ خدا كه توانسته به پشت پرده راه پيدا كند و يا خودش يوسف است. بعد گفت: مى‏پرسيم:

«قالُوا أَ إِنَّكَ لَأَنْتَ يُوسُفُ» «1»

اين خبرى كه تو از چهل سال پيش مى‏دهى، يا خود يوسف هستى، يا پيغمبر، يا يكى از اولياى خاص حضرت حق، كه مى‏توانند راه به گذشته و آينده پيدا كنند.

«قالَ أَنَا يُوسُفُ وَ هذا أَخِي قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا إِنَّهُ مَنْ يَتَّقِ وَ يَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ» «2»

معلوم شد كه پدر آنها گرفتار توهّم نبود و اميد پدرشان به خدا، اميد درستى بود.

گناه سوء ظن به رحمت خدا

روايتى در كتاب شريف «وسائل الشيعة» است، اين كتاب محور اجتهاد فقهاى شيعه است. خيلى مهم است. روايت از امام صادق عليه السلام است كه فرمود: در قيامت پرونده شخصى را رسيدگى مى‏كنند، تمام عباداتش را امضا مى‏كنند و با او تلخى نمى‏كنند، چون شخص خيلى خوبى بوده، بعد خدا به فرشتگان مى‏گويد: او را به طرف جهنم برگردانيد. مى‏گويند: اگر اين شخص به جهنم برود، پس چه كسى مى‏خواهد به بهشت برود؟

مى‏دانيد جهنم چه ترس، وحشت، بار و سنگينى دارد؟ به پروردگار مى‏گويد: به چه دليل من به جهنم بروم؟ خطاب مى‏رسد: به يك دليل، آن هم اين كه در دنيا با

______________________________
(1)- يوسف (12): 90؛ «گفتند: شگفتا! آيا تو خود يوسفى؟!»

(2)- يوسف (12): 90؛ «گفت: من يوسفم و اين برادر من است، همانا خدا بر ما منت نهاده است؛ بى‏ترديد هر كس پرهيزكارى كند و شكيبايى ورزد، [پاداش شايسته مى‏يابد]؛ زيرا خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمى‏كند.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^