فارسی
جمعه 31 فروردين 1403 - الجمعة 9 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

وهب بن وهب‏

وهب بن وهب‏


طريحى در كتاب با ارزش منتخب از اين جوان كم نظير و عارف بى‌بديل ياد كرده است و محدث قمى در نفس المهموم از روضة الواعظين فتّال نيشابورى و امالى حضرت صدوق نقل مى‌كند كه: وهب بن وهب مردى نصرانى بود و در مسير راه با كاروان نور برخورد كرده و خود و مادر و همسرش به دست حضرت حسين عليه السلام به شرف اسلام مشرف شدند و به كاروان نور پيوستند و دل از هرچه بود جز حضرت حسين عليه السلام گسستند.
روز عاشورا براى رفتن به ميدان كارزار و جهاد فى سبيل اللّه از معشوق طلب رخصت كرد، و چون از شب زفافش با همسرش بيش از هفده روز نگذشته بود مفارقت او بر همسرش گران آمد.
زن در آن وضعيت شگفت، به شوى خود گفت: اى وهب! براى من روشن‌ است كه چون تو در ركاب حضرت حسين عليه السلام به شهادت رسى در بهشت عنبر سرشت جاى‌گيرى، و با حور بهشت هم آغوش شوى، واجب و فرض است كه در محضر حضرت حسين عليه السلام با من عهد استوار و پيمان پايدار بندى كه فرداى قيامت جداى از من در بهشت اقامت ننمايى.
پس هر دو به محضر حضرت حسين عليه السلام رسيدند زن به امام ملكوتيان و هادى خاكيان عرضه داشت: مرا از حضرت تو دو خواسته است: نخست اين كه اين جوان برومند و شوى نيكو صورت و زيبا سيرت به زودى شهيد مى‌شود، و مرا در اين معركه هيچ فريادرسى نيست بنابر اين مرا به اهل بيت خويش سپار تا هم چون يكى از خودشان از من محافظت نمايند. و ديگر اين كه: امروز وهب شما را گواه گيرد كه فرداى قيامت مرا فراموش نكند.
امام از شنيدن اين سخنان به شدت گريست و هر دو درخواست او را اجابت فرمود و خاطر آن زن با معرفت و وفادار را مطمئن ساخت.
وهب براى دفاع از دين به ميدان شتافت. در گرماگرم كارزار دو دستش از بدن جدا شد. همسر مهربان و گران قدرش عمود خيمه را بر گرفت و به رزمگاه آمد و فرياد زد: اى وهب! پدر و مادرم فدايت باد، چندان كه در توان دارى و قدرت و نيرويت اجازه مى‌دهد به رزم و جهاد ادامه ده، و دشمن را از حريم رسول خدا دور كن.
وهب گفت: همسر با وفايم! چه شده كه مرا به جنگ ترغيب مى‌كنى و به جهاد تشويق مى‌نمايى؟
زن گفت: من خود وقتى صداى‌
وَاغُرْبَتَاه وَاقِلَّةَ نَاصِراه وَوَاوَحْدَتاه هَلْ مِنْ ذابٍّ يَذُبُّ عَنّا.
را از حسين شنيدم دل از حيات شستم و به زندگى دنيا پشت پا زدم و با خود گفتم:
زندگى پس از اهل بيت به چه كار آيد؟ اكنون عزم جزم كرده‌ام تا با اين نابكاران بجنگم و جان بر سر اين كار دربازم!
وهب گفت: اى زن! به خيمه‌ها باز گرد كه تو را جهاد بر عهده نيست.
همسر شير دلش گفت: من روى از جهاد نتابم تا همراه تو به خون درغلطم و جان ناقابل فداى حسين عليه السلام كنم.
وهب چون دست در بدن نداشت كه او را باز دارد، با دندان جامه همسر برگرفت و از حمله به دشمن باز داشت.
زن خود را از دست وهب رهانيد. وهب فرياد برداشت و از حضرت حسين عليه السلام براى بازگرداندن همسرش يارى خواست.
امام به ميدان آمد و فرمود: خدايتان پاداش خير دهد، شما را از سوى اهل بيت من جزاى نيكو باد. اى زن! به سراپرده زنان بازگرد؛ زيرا مقاتلت بر زنان روا نيست.
زن گفت: مولاى من! بگذار تا بجنگم چون كشته شدن بر من آسانتر از اسارت به دست بنى اميه است.
حضرت فرمود: برگرد تو با زنان ما به يك حال خواهى زيست و نهايتاً او را به زبان نصيحت و موعظت بازگردانيد.
از طرف ديگر دشمن به وهب حمله كرد و او را دستگير نمود و نزد عمر سعد گسيل داشت. عمر سعد گفت: ما اشد صولتك! حمله‌ات در اين ميدان رزم چه سخت و دشوار بود! و آنگاه فرمان داد تا سر از بدن وهب جدا كردند و آن سر را به سوى سپاه حسين پرتاب كرد. مادر وهب سر بريده دل بندش را گرفت و بوسيد و گفت:
«الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذي بَيَّضَ وَجْهي بِشَهَادَتِكَ بَيْنَ يَدَي ابي عَبْدِاللّه».
خدا را سپاس كه به سبب شهادتت در پيش روى حسين مرا آبرومند ساخت.
سپس روى به دشمن كرد و گفت: اى امت نكوهيده، و جمعيت عارى از شرف! و اى مردمان ناخلف! گواهى مى‌دهم كه نصارى در كليسا و يهود در كنيسه بر شما شرف و برترى دارند.
و سپس از روى خشم سر بريده را به سوى سپاه عمر سعد پرتاب كرد، و آنگاه عمود خيمه را برگرفت و به ميدان تاخت و دو نفر از نفرات دشمن را به خاك هلاك انداخت.
حضرت حسين عليه السلام به ميدان رفت و او را بازگردانيد و گفت: بر جاى بنشين كه جهاد بر زنان روا نيست تو و فرزندت وهب با جدّ من پيامبر در بهشت جاى داريد.
آن مادر نيكو سيرت به فرمان امام بازگشت و گفت:
الَهي لَاتَقْطَعْ رَجَائي.
خدايا! اميدم را به رحمت و عناياتت و به لطف و كراماتت نااميد مكن.
امام به او فرمود: خدا هرگز اميد تو را قطع نخواهد كرد.

 

مطالب فوق برگرفته شده از 

کتاب : با کاروان نور

نوشته: استاد حسین انصاریان

 


منبع : پایگاه عرفان
  • زن
  • با كاروان نور
  • وهب بن وهب‏
  • طريحى
  • نفس المهموم
  • محدث قمى
  • ركاب حضرت حسين عليه السلام
  • محضر حضرت حسين عليه السلام
  • 0
    100% (نفر 1)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    چگونه صبح كردید
    عاشورا، نهضتى جاويدان
    آداب و اعمال روز دحوالارض
    نفرین پدر از شمشیر برنده تر!!
    پرسشها و شبهات عاشورایی(2)
    با آسمان قسمت بکن بال وپرت را ازمریم حقیقت
    میلاد امام حسین علیه السلام
    مناسبت‌های ماه رجب
    شخصیت حضرت رقیه (سلام الله علیها)، واقعیت یا ...
    حبیب بن مظاهر (ع) (مظهر وفاداری به ولایت)

    بیشترین بازدید این مجموعه

    فقه اهل بيت قدس سرهما كانون مهر و محبت
    پایبندی به ارزشهای اخلاقی؛ ازدیاد برکات الهی
    شبی برای تقدیر امور عالم
    احادیث حضرت معصومه سلام الله علیها
    توصیه های اخلاقی و تربیتی به والدین
    تمثیلی از ذات پاک خداوند
    شهادت امام محمد تقی، جواد الائمه (ع) تسلیت باد
    زیارتی برابر با زیارت پیامبر و برتر از هزار حج !
    به خاك ‏سپردن ‏ياس پيغمبر
    متن دعای معراج + ترجمه

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^