فارسی
چهارشنبه 05 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 14 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اذن دخول حرم های شریفه

نحوه نمایش

مطلب قبلی کلامی در زیارت زن ها و نکوهش مزاحمت ایشان با نامحرمان
فضیلت زیارت حضرت رسول خدا(ص) و حضرت فاطمه زهرا(ع) و ائمه بقیع(ع) مطلب بعدی
انتخاب صوت
در اینجا دو اذن دخول ذکر می‌شود:

اوّل:

شیخ کفعمی فرموده: چون خواستی به مسجد رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) یا یکی از مشاهد مشرفه ائمه(علیهم‌السلام) وارد شوی، بگو:
اللَّهُمَّ إِنِّي وَقَفْتُ عَلَى بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ بُيُوتِ نَبِيِّكَ، صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَ قَدْ مَنَعْتَ النَّاسَ أَنْ يَدْخُلُوا إِلا بِإِذْنِهِ، فَقُلْتَ: ﴿يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاٰ تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاّٰ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ صَاحِبِ هَذَا الْمَشْهَدِ الشَّرِيفِ فِي غَيْبَتِهِ، كَمَا أَعْتَقِدُهَا فِي حَضْرَتِهِ، وَ أَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَكَ وَ خُلَفَاءَكَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ، أَحْيَاءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ، يَرَوْنَ مَقَامِي، وَ يَسْمَعُونَ كَلامِي، وَ يَرُدُّونَ سَلامِي، وَ أَنَّكَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِي كَلامَهُمْ، وَ فَتَحْتَ بَابَ فَهْمِي بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِهِمْ، وَ إِنِّي أَسْتَأْذِنُكَ يَا رَبِّ أَوَّلا، وَ أَسْتَأْذِنُ رَسُولَكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثَانِيا، وَ أَسْتَأْذِنُ خَلِيفَتَكَ الْإِمَامَ الْمَفْرُوضَ عَلَيَّ طَاعَتُهُ، فُلانَ بْنَ فُلانٍ؛
خدایا بر دری از درهای خانه‌های پیامبرت (درود تو بر او و خاندانش) ایستاده‌ام، تو مردم را از اینکه بدون اجازه‌اش وارد شوند منع کرده‌ای، در قرآن فرمودی: «ای مؤمنان! به خانه‌های پیامبر وارد نشوید مگر این‌که به شما اجازه دهند». خدایا، من احترام صاحب این زیارتگاه شریف را در غایب بودنش باور دارم چنان‌که در حضورش و می‌دانم که رسولت و جانشینانت (درود بر آنان باد) همواره زنده‌اند و نزد تو روزی داده می‌شوند، محل ایستادنم را می‌بینند و سخنم را می‌شنوند و به سلامم پاسخ می‌دهند، ولی تو گوشم را از شنیدن کلامشان در پرده قرار داده‌ای و درب فهم مرا به چشیدن لذّت مناجاتشان بازکرده‌ای، من از تو ای پروردگارم، اجازه می‌خواهم اولاً و از پیامبرت اذن می‌خواهم ثانیاً و از خلیفه‌ات امامی که اطاعتش را بر من واجب کرده‌ای اجازه می‌خواهم؛
و به جای «فلان بن فلان» آن امامی را که می‌خواهی زیارت کنی و پدرش را نام ببر، مثلاً اگر زیارت «امام حسین(علیه‌السلام)» است بگو:
«الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ(عَلَیْهِ السَّلامُ)»
و اگر زیارت «امام رضا(علیه‌السلام)» است بگو:
«عَلِیَّ بْنَ مُوسَی الرِّضا(عَلَیْهِ‌السَّلامُ)»
؛ همچنین امامان دیگر.

سپس بگو:
وَ الْمَلائِكَةَ الْمُوَكَّلِينَ، بِهَذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ ثَالِثا، أَ أَدْخُلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ أَ أَدْخُلُ يَا حُجَّةَ اللَّهِ؟ أَ أَدْخُلُ يَا مَلائِكَةَ اللَّهِ الْمُقَرَّبِينَ، الْمُقِيمِينَ فِي هَذَا الْمَشْهَدِ؟ فَأْذَنْ لِي يَا مَوْلايَ فِي الدُّخُولِ، أَفْضَلَ مَا أَذِنْتَ لِأَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ، فَإِنْ لَمْ أَكُنْ أَهْلا لِذَلِكَ، فَأَنْتَ أَهْلٌ لِذَلِكَ.
و فرشتگان گماشته شده به این بارگاه مبارک ثالثاً، آیا وارد شوم ای رسول خدا؟! آیا وارد شوم ای حجّت خدا؟ آیا وارد شوم ای فرشتگان مقرّب خدا که در این زیارتگاه اقامت دارید؟ پس مرا برای وارد شدن ای مولایم اجازه ده، به بهترین اجازه‌ای که به یکی از دوستانت داده‌ای، چنانچه من لایق آن اجازه نیستم ولی تو لایق آنی.

پس عتبه مبارکه را ببوس و وارد شو و بگو:
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ، وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي وَ ارْحَمْنِي، وَ تُبْ عَلَيَّ، إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ.
به نام خدا و به خدا و در راه خدا و بر آیین رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش باد)، خدایا مرا بیامرز و به من رحم کن و توبه‌ام را بپذیر، زیرا تویی بسیار توبه پذیر مهربان.

دوم:

اذن دخولی است که علاّمه مجلسی(رحمة‌الله‌علیه) از نسخه‌ای قدیمی از نوشته‌های اصحاب برای ورود به سرداب مقدّس و بارگاه‌های نورانی ائمه(علیهم‌السلام) به این صورت نقل فرموده:
اللَّهُمَّ إِنَّ هَذِهِ بُقْعَةٌ طَهَّرْتَهَا، وَ عَقْوَةٌ شَرَّفْتَهَا، وَ مَعَالِمُ زَكَّيْتَهَا، حَيْثُ أَظْهَرْتَ فِيهَا أَدِلَّةَ التَّوْحِيدِ، وَ أَشْبَاحَ الْعَرْشِ الْمَجِيدِ، الَّذِينَ اصْطَفَيْتَهُمْ مُلُوكاً لِحِفْظِ النِّظَامِ، وَ اخْتَرْتَهُمْ رُؤَسَاءَ لِجَمِيعِ الْأَنَامِ، وَ بَعَثْتَهُمْ لِقِيَامِ الْقِسْطِ، فِي ابْتِدَاءِ الْوُجُودِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، ثُمَّ مَنَنْتَ عَلَيْهِمْ بِاسْتِنَابَةِ أَنْبِيَائِكَ، لِحِفْظِ شَرَائِعِكَ وَ أَحْكَامِكَ، فَأَكْمَلْتَ بِاسْتِخْلافِهِمْ رِسَالَةَ الْمُنْذِرِينَ، كَمَا أَوْجَبْتَ رِئَاسَتَهُمْ فِي فِطَرِ الْمُكَلَّفِينَ، فَسُبْحَانَكَ مِنْ إِلَهٍ مَا أَرْأَفَكَ، وَ لا إِلَهَ إِلّا أَنْتَ مِنْ مَلِكٍ مَا أَعْدَلَكَ، حَيْثُ طَابَقَ صُنْعُكَ مَا فَطَرْتَ عَلَيْهِ الْعُقُولَ، وَ وَافَقَ حُكْمُكَ مَا قَرَّرْتَهُ فِي الْمَعْقُولِ وَ الْمَنْقُولِ، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى تَقْدِيرِكَ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ، وَ لَكَ الشُّكْرُ عَلَى قَضَائِكَ الْمُعَلَّلِ بِأَكْمَلِ التَّعْلِيلِ؛
خدایا، این بقعه‌ای است که تو پاکش نمودی و محلی است که شرافتش دادی و نشانه‌هایی است که پاکیزه‌اش ساختی، به خاطر اینکه در آنجا آشکار کردی دلایل توحید و نمونه‌های عرش مجید را، آنان‌که به عنوان فرمانروا برگزیدی، برای حفظ نظام و انتخاب کردی برای ریاست بر انسان‌ها و برانگیختی برای قیام به عدالت، در آغاز هستی تا روز قیامت، سپس بر آنان به جانشینی پیامبرانت، برای حفظ قوانین و احکامت منّت نهادی و با خلافت از پیامبران رسالت بیم‌دهندگان را کامل ساختی، چنان‌که ریاستشان را در فطرت مکلّفین واجب کردی، پس منزّهی در عرصه معبودیت که چه اندازه مهربانی و معبودی جز تو نیست و در عرصه سلطنت که چقدر دادگری زیرا هماهنگی کرد رفتارت را با آنچه خردها را بر آن سرشتی و فرمانت هماهنگ آمد، آنچه را در امور عقلی و نقلی مقرّر نمودی، پس ستایش ویژۀ توست بر اندازه‌گیری نیکوی زیبایت و شکر توراست بر داوری‌ات که مستدل به کامل‌ترین دلیل‌هاست؛
فَسُبْحَانَ مَنْ لا يُسْأَلُ عَنْ فَعْلِهِ، وَ لا يُنَازَعُ فِي أَمْرِهِ، وَ سُبْحَانَ مَنْ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ، قَبْلَ ابْتِدَاءِ خَلْقِهِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ يَقُومُونَ مَقَامَهُ، لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَانِ، لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ، الَّذِي شَرَّفَنَا بِأَوْصِيَاءَ، يَحْفَظُونَ الشَّرَائِعَ فِي كُلِّ الْأَزْمَانِ، وَ اللَّهُ أَكْبَرُ الَّذِي أَظْهَرَهُمْ لَنَا بِمُعْجِزَاتٍ، يَعْجِزُ عَنْهَا الثَّقَلانِ؛ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ، الَّذِي أَجْرَانَا عَلَى عَوَائِدِهِ الْجَمِيلَةِ، فِي الْأُمَمِ السَّالِفِينَ؛ اللَّهُمَّ فَلَكَ الْحَمْدُ وَ الثَّنَاءُ الْعَلِيُّ، كَمَا وَجَبَ لِوَجْهِكَ الْبَقَاءُ السَّرْمَدِيُّ، وَ كَمَا جَعَلْتَ نَبِيَّنَا خَيْرَ النَّبِيِّينَ، وَ مُلُوكَنَا أَفْضَلَ الْمَخْلُوقِينَ، وَ اخْتَرْتَهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ، وَفِّقْنَا لِلسَّعْيِ إِلَى أَبْوَابِهِمُ الْعَامِرَةِ، إِلَى يَوْمِ الدِّينِ، وَ اجْعَلْ أَرْوَاحَنَا تَحِنُّ إِلَى مَوْطِئِ أَقْدَامِهِمْ؛
پس منزّه است آن‌که از کارش بازخواست نشود و با او در فرمانش منازعه و ستیز نشود، منزّه است آن‌که پیش از آغاز خلقش رحمت را بر خود واجب کرد و خدا را سپاس که به وجود زمامدارانی که جانشینان اویند، بر ما منت نهاد، اگر بر فرض محال در مکانی حاضر می‌بود و معبودی جز خدا نیست که ما را به جانشینانی که قوانینش را در همه زمان‌ها حفظ کنند برتری داد و خدا بزرگ‌تر از آن است که وصف شود که آنان را برای ما به وسیله معجزاتی نمایاند، معجزاتی که جن و انس از آوردنش ناتوان‌اند، هیچ نیرو و توان نیست جز به خدای بلندمرتبۀ بزرگ که نعمت‌های زیبایش در ملّت‌های گذشته را برای ما نیز مقرّر داشت. خدایا سپاس و ثنای برتر، ویژۀ توست، چنان‌که بر ذات ابدی بی‌نهایتت واجب آمد و همچنان‌که قرار دادی پیامبر ما را بهترین پیامبران و امامانمان را برترین آفریده‌ها و برگزیدی آنان را از روی دانش، بر همۀ جهانیان، ما را تا روز قیامت به شتافتن به درگاه آبادشان موفق بدار و ارواح ما را چنان قرار ده که عاشقانه به سوی روش و منش ایشان بگراید؛
وَ نُفُوسَنَا تَهْوِي النَّظَرَ إِلَى مَجَالِسِهِمْ وَ عَرَصَاتِهِمْ، حَتَّى كَأَنَّنَا نُخَاطِبُهُمْ فِي حُضُورِ أَشْخَاصِهِمْ، فَصَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سَادَةٍ غَائِبِينَ، وَ مِنْ سُلالَةٍ طَاهِرِينِ، وَ مِنْ أَئِمَّةٍ مَعْصُومِينَ؛ اللَّهُمَّ فَأْذَنْ لَنَا بِدُخُولِ هَذِهِ الْعَرَصَاتِ، الَّتِي اسْتَعْبَدْتَ بِزِيَارَتِهَا أَهْلَ الْأَرَضِينَ وَ السَّمَاوَاتِ، وَ أَرْسِلْ دُمُوعَنَا بِخُشُوعِ الْمَهَابَةِ، وَ ذَلِّلْ جَوَارِحَنَا بِذُلِّ الْعُبُودِيَّةِ، وَ فَرْضِ الطَّاعَةِ حَتَّى نُقِرَّ بِمَا يَجِبُ لَهُمْ مِنَ الْأَوْصَافِ، وَ نَعْتَرِفَ بِأَنَّهُمْ شُفَعَاءُ الْخَلائِقِ، إِذَا نُصِبَتِ الْمَوَازِينُ فِي يَوْمِ الْأَعْرَافِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ سَلامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى، مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ.
و جان‌های ما را به صورتی [قرار ده] که نظر به مجالسشان و آستانشان را دوست داشته باشد، تا آنجا که گویی در حضور خودشان با آنان به سخن برخاسته‌ایم، پس درود خدا بر ایشان، آن آقایان غایب از نظر و آن پاک نژادان و آن امامان معصوم. خدایا به ما اجازه ورود بده به این آستان‌هایی که اهل زمین‌ها و آسمان‌ها را به وسیله زیارتشان به عبادت واداشتی و اشکمان را با فروتنی آمیخته به احترام جاری کن و اعضایمان را با فروتنی بندگی و وجوب طاعت افتاده گردان تا به اوصافی که برای ایشان حتم کرده‌ای اقرار کنیم و اعتراف نماییم به اینکه ایشان در روز اعراف، زمانی که ترازوها نصب می‌شود، شفیعان خلایق‌اند، ستایش ویژۀ خداست و سلام بر بندگان برگزیده‌اش محمّد و اهل‌بیت پاکش.
پس عتبه را ببوس و وارد شو، درحالی‌که خاکسار و گریان باشی، به درستی که این جملات اجازه ورود به حریم ایشان است، درود خدا بر همه آنان.


- آداب اذن دخول خواندن
- آداب زیارت
- نماز زیارت
- بوسیدن ضریح
- بوسیدن عتبه و آستانه حرم اهل بیت (ع)
- تکبیر گفتن هنگام دیدن قبر اهل بیت(ع)
- اهمیت نماز جماعت در حرم
- کلامی در زیارت زن ها و نکوهش مزاحمت ایشان با نامحرمان

مطلب قبلی کلامی در زیارت زن ها و نکوهش مزاحمت ایشان با نامحرمان
فضیلت زیارت حضرت رسول خدا(ص) و حضرت فاطمه زهرا(ع) و ائمه بقیع(ع) مطلب بعدی

[

اذن دخول امام رضا

] [

اذن دخول

] [

دعای اذن دخول

] [

اذن دخول به حرم امام رضا

] [

اذن دخول به حرم امام حسین

] [

اذن دخول حرمهای شریفه

] [

یسمعون کلامی و یردون سلامی

] [

اللهم اني وقفت على باب من ابواب

] [

اذن دخول به مجلس ارباب

] [

اذن دخول امام رضا با ترجمه

] [

اذن.دخول.چيه

] [

اذن دخول دیگر دانلود متن

] [

متن اذن دخول به حرم حضرت معصومه

] [

اللهم أنّی اعتقد حُرمةَ صاحب هذا المشهد الشریف...

] [

متن اذن دخول حرم امام علی

] [

صوتی دعای اذن دخول انامان

] [

دعای اذن دخول امام زادگان

] [

متن اذن دخول حرم حضرت معصومه

] [

اذن دخول به حرم امامان چیست

] [

بیرون مقامی و یسمعون کلامی

]
لینک کوتاه

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^