فارسی
سه شنبه 28 فروردين 1403 - الثلاثاء 6 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

امام حسین و مناجات عاشقانه

امام حسین و مناجات عاشقانه

دعا رمزی بین عاشق و معشوق است، هر زمانی انسان می خواهد، با خدای خویش سخن بگوید، دعا بخواند، و اگر خواهان شنیدن کلام الهی و دوستدار صحبت کردن معشوق خویش است، قرآن بخواند. لذا در زندگی انبیاء و ائمه علیهم السلام تلاوت آیات و دعا خواندن جایگاه ویژه ایی دارد.
       
حضرت امام حسین علیه السلام در حساسترین لحظات دست مناجات را بلند کرد و فرمود: «اَللَّهُمَّ اَنْتَ ثَقْتَیِ فِی کُلِّ کَربٍ وَ اَنتَ رَجآئی فِی کُلِّ شِدَّةٍ وَ اَنْتَ فِی کُلِّ اَمْرٍ نَزّلَ بِی ثِقَةٌ وَعِدَةٌ؛ \" 1 \" خدایا، تو اطمینان و تکیه گاه من در همه سختی ها هستی، و تو امید من در همه مشکلات و گرفتاریها هستی و تو در هر پیش آمدی از اموری که به من فرود می آید، وسیله اعتماد و پناه من هستی».
   
حضرت امام حسین علیه السلام وقتی که به زمین کربلا رسید، همه فرزندان و برادران و اهل بیت را جمع نمود. سپس به آنها نظری نمود، ساعتی اشک ریخت، و فرمود: «اَلّلهُمَّ اِنَّا عِتْرَةُ نَبِیِکَ مُحَمَّدٍ وَ قَدْ اُزْعِجْنَا وَ طُرِدْنا، وَ اُخْرِجْنا عَنْ حَرَمِ جَدِّنا، وَ تَعَدَّتْ بَنُواُمَیَّةِ عَلَیْنا اَللَّهُمَّ فَخُذْ لَنا بِحَقِّنَا، وَ انْصُرنَا عَلَی القَومِ الکَافِریِن؛ \" 2 \" خدایا! ما عترت پیامبر تو حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم هستیم، ما به زحمت افتادیم و از دیارمان طرد شدیم و از حرم جدمان خارج شدیم، و بنی امیه برما ستم نمودند، خدایا! حق ما را از آن ها بگیر، و ما را بر گروه کافر یاری فرما».
   
جمله ای از دعای عرفه حضرت، «اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی اَخْشاکَ کَاَنّی اَراکَ وَ اَسْعِدْنی بِتَقْویکَ وَ لا تُشْقِنی بِمَعْصِیَتِکَ وَ خِرْلی فِی قَضآئِک وَ بارِکْ لی فی قَدَرِکَ؛ \" 3 \" خدایا! قرار بده مرا که از تو بترسم، مثل کسی که او را می بینم و مرا با نافرمانی خود به شقاوت و پستی نیانداز و خوبی ها را در حکم خویش برای من قرار بده و برکت را در تقدیرت برایم مقدر فرما».
   
«اَللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنَایَ فِی نَفْسی وَ الیَقینَ فِی قَلْبِی وَ الأِخْلاصَ فِی عَمَلِی وَ النُّورَ فِی بَصَری وَ البَصیِرَةَ فِی دینی وَ مَتِّعْنی بِجَوارِحِی وَ اجْعَلْ سَمْعی وَ بَصَرِیَ الوارِثَیْنَ مِنّی وَ انْصُرْنی عَلی مَن ظَلَمْتِی؛ \" 4 \" خدایا! قرار بده بی نیازی در وجودم و یقین را در دلم و اخلاص را در کارهایم، و نور را در چشمم و شناخت و شعور در دینم و با اعضای بدنم مرا بهره مند فرما و گوش و چشمم را دو وارث من قرار بده و مرا بر کسانی که به من ستم می نمایند یاری فرما».
   
داستان
   
«حاتِم اَصَمّ» از عابدان وارسته و مخلص بود. یکی از مسلمین به نام «عُصام بن یوسف» نزد او آمد و از روی اعتراض به او گفت: تو چگونه نماز می خوانی؟
     
حاتم گفت: هنگامی که وقت نماز فرا می رسد، برمی خیزم، وضوی ظاهری و وضوی باطنی می گیرم.
   
عصام گفت: «وضوی باطنی چگونه است؟»
  
حاتم گفت: «در وضوی ظاهر، اعضای وضو را با آب می شویم. اما در وضوی باطن، آن اعضاء را با هفت خصلت می شویم: 1) توبه، 2) پشیمانی از گناهان سابق، 3) ترک دلبستگی به دنیا، 4) ترک تعریف و ستایش مخلوقات، 5) ترک ریاست مادی 6) ترک کینه، 7) ترک حسادت. سپس به مسجد می روم و آماده نماز می شوم. در حالی که کعبه را پیش رو می بینم و خود را در برابر خدای بزرگ یکپارچه محتاج می نگرم. گویی در محضر خدا هستم، بهشت را در طرف راست و دوزخ را در طرف چپ و عزرائیل را پشت سر خود مشاهده می کنم و گویی پاهایم روی پل صراط قرار گرفته است و این نماز، آخرین نماز من است؛ سپس نیت می کنم و تکبیر پاک می گویم و حمد و سوره را با تفکر و تأمل می خوانم؛ آنگاه رکوع را با تواضع و خشوع انجام می دهم و سپس سجده را با تضرع و زاری بجا می آورم و تشهد را با امید می خوانم و سلام نماز را با اخلاص می گویم. مدت سی سال است، که نماز من این گونه است».
     
عصام به حاتم گفت: «این گونه نماز خواندن را شخصی غیر از تو نمی تواند انجام دهد.»
      
سپس گریه سختی کرد و از خدا خواست، که چنین حالت عبادت را به او عنایت کند. \" 5 \".
  
پیام ها
  
1. دعا راه ارتباط مخلوق با خالق است.
  
2. دعا وسیله آرامش روحی و جسمی و یک نوع امیدواری در میان همه ناامیدی ها به رحمت بیکران الهی است.
   
3. همه انسان در هر مرتبه ایی از کمالات انسانی باشند. نیاز به مناجات و نجوا گری در محضر الهی دارند.
   
4. هر چه انسان در معرفت و شناخت بالاتر باشد. مناجات و عشق بازی او در خلوت شب و دل بیشتر می باشد.
   
5. دعا از سیره مستمره همه انبیاء و ائمه علیهم السلام اولیاء و خاصان درگاه الهی و همه مردم با ایمان می باشد.
  
«اِلهی اَذِقْنی حَلاوَةَ ذِکْرِک؛ خدایا شیرینی یادت را به ذائقه من بچشان».
   
اهداف قیام حسینی
    
حضرت امام حسین علیه السلام اهداف قیام خویش را بوسیله نامه ائی به بزرگان بصره نوشت و آن ها را جهت یاری خویش فرا خواند: «مِنَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام الی مالِکِ بْنِ مِسمَعٍ، وَ الاَحْنَفِ بْنِ قَیْسٍ، وَ المُنْذِرِبْنِ جاروُدٍ، وَ مَسْعُودِ بنِ عَمْرٍو وَ قَیسِ بنِ الهَیتِم. سَلامٌ عَلَیکُم، اَمَّا بَعدُ فَاِنِّی اَدْعُوکُم اِلی اِحْیآءِ مَعالِمَ الْحَقَّ وَ اِماتَة البِدَعِ، فَاِنْ تُجیبُوا تَهْتَدُوا سُبُلَ الرَّشادِ». \" 6 \" درود بر شما، اما بعد، به درستی که من شما را به جهت زنده کردن پایه های دین و مرگ و نابودی بدعت هایی (که گذشتگان پایه گزاری نمودند، دعوت می نمایم). اگر اجابت نمودید، به راه رشد هدایت شده اید».
    
حضرت امام حسین علیه السلام در نامه ائی به برادرش محمد حنیفه بعد از شهادت به توحید و رسالت حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله وسلم و شهادت به حقانیت بهشت و جهنم و خارج شدن از قبرها و آمدن قیامت نوشت:«وَ اِنّی لَم اَخرُجْ اَشَراً و لا بَطَراً وَ لا مُفسِداً وَ لا ظالِماً و اِنَّما خَرَجتُ لِطَلبِ الاِصلاحِ فِی اُمَّةِ جَدّی، وَ شیعَة اَبی عَلیّ بن ابیطالب اَن آمَرَ بِالمَعرُوف وَ اَنْهی عَنِ المُنْکَرِ وَ اَسیرُ بَسیرَةِ جَدّی وَ اَبی؛ \" 7\" به درستی که من به عنوان شرارت و سرکشی و فساد نمودن و ظلم کردن از [مدینة الرسول خارج نشدم. همانا به درستی که برای طلب اصلاح در امت جدم و شیعیان پدرم علی بن ابیطالب علیه السلام خارج شدم، برای این که امر به معروف و نهی از منکر نمایم. و در مسیر و روش جدم و پدرم حرکت کنم».
          
در ادامه حضرت فرمود: «فَمَنْ قَبِلَنی بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَّهُ اَوْلی بِالْحَقِّ، وَ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ هذا اَصْبِرُ حَتّی یَقْضی اللَّهُ بَیْنی وَ بَیْنَ الْقَومِ بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَیْرُ الحاکِمینَ؛ \" 8 \" پس کسی که از من پذیرفت با پذیرفتن حق [مطلوب حاصل شده] پس خداوند سزاوارتر به حق است و کسی که بر علیه من [مطالب را] رد کند. من صبر می کنم تا خداوند بین من و قومم به حق قضاوت نماید. و او بهترین حکم کنندگان است».
     
حضرت علی علیه السلام، امیر بیان، اهداف قیام را این گونه بیان می نماید: «اَللهُمَّ اِنَّکَ تَعلَمُ اَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الّذی کَانَ مِنّا تَنافُسَاً فی سُلطانٍ و لا اِلِتمَاسُ شئٍ مِن فُضُولِ الحُطَامِ؛ \" 9 \" خدایا به درستی که می دانی، از جانب ما اشتیاقی به سلطنت و حکومت نمی باشد و ما در خواستی برای چیزی از بهره های دنیا نداریم». حضرت علی علیه السلام در ادامه بیانات خویش می فرماید: «وَ لکِن لِبَزِزَ المَعالِمَ مِن دینِکَ وَ نُظهِرَ الاِصلاحَ فِی بِلادِکَ فَیَأمَنَ المَظلُومُونَ مِن عِبادِکَ وَ تُقَامَ المُعَطَّلَةُ مِن حُدُودِکَ؛ \" 10\" قیام برای این که پایه های دین تو (ای خدا) آشکار شود و اصلاح را در شهرهای تو ظاهر نماییم، تا ستمدیدگان از بندگان تو در امان باشند و حدود و احکام تو تعطیل نگردد».
    
آری این ها بیان اهداف نهضت علوی و حسینی بود. که در جهت اصلاح جامعه و زدودن مفاسد اجتماعی و حاکم نمودن اخلاق زیبای انسانی، نجات دادن محرومین و مظلومین از زیر ستم و چکمه ظالمین و زنده نمودن حدود الهی و دینی و ریشه کن کردن رفتارها و کارهای حرام شرعی و عقلی و عرفی، همه این ها در جهت تحقق آرمان های رسالت حسینی و علوی می باشند.
     
داستان
   
بهترین قصه در تحولات و انقلاب های اجتماعی و مردمی، داستان انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (رحمة اللَّه) می باشد، که آن رهبر فرزانه توانست، اسلام را حیات تازه بخشیده و حاکمیت و توان قدرت آن را در جهان امروز، نمایش بگذارد و به همگان ثابت نماید، که حدود و احکام الهی زنده و جاوید تا روز قیامت می باشد.
  
بلکه باید که خلق در یابند
 
علت اصلی قیام حسین
   
بهر احیای دین شهادت، یافت
 
زنده شد نام دین، زنام حسین
  
پیام ها
  
1. انقلاب ها باید در جهت ریشه کن نمودن عوامل فساد و ایجاد رشد و اصلاح جوامع بشری باشد.
  
2. تحولات اجتماعی باید قانون و احکام الهی را در مسیر فطرت بشری زنده نماید.
   
3. انقلاب باید جامعه را از مردگی و بی توجهی خارج نموده و روح امر به معروف و نهی از منکر را زنده نماید.
   
4. انقلاب باید حقوق مظلومان را زنده و با ظالمین در نبرد و یاور مستضعفین باشد.
  
5. انقلاب باید روش های شرعی و دینی، سیره انبیاء و اولیاء و عقلاء را از جهت عملی و اعتقادی زنده نماید.
     
پی نوشت ها:
    
1- بحارالانوار، ج 91، ص 211
     
2- بحارالانوار، ج 44، ص 382
  
3- بحارالانوار، ج 95، ص 218
  
4- بحارالانوار، ج 95، ص 218
 
5- داستان دوستان، ج 3، ص 210
   
6- نهج الشهاده، ص 276
  
7- بحارالانوار، ج 44، ص 328
 
8- بحار الانوار، ج 44، ص 330
 
9- بحار، ج 67، ص 79
 
10- نهج البلاغه، صبحی صالح، خ 131


منبع : منبع: سایت راسخون.
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب


 
نظرات کاربر




گزارش خطا  

^