فارسی
جمعه 10 فروردين 1403 - الجمعة 18 رمضان 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

جلوه‌های رحمت در نوشته‌های دینی


رحمت الهی - جلسه نوزدهم پنجشنبه (17-3-1397) - رمضان 1439 - مسجد امیر - 12.21 MB -

مبحث رحمت از منظر روایاتتوبه متناسب با گناهمبحث رحمت از منظر دعاها و زیاراتسر و پا دادن در راه محبوبهزینه کردن برای اباعبدالله(ع)سومین شب احیا، مهمترین شبمبحث رحمت از منظر قرآندعا برای همه

 بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل‌بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

 

همه هستی براساس آیات قرآن مجید، روایات، دعاها، زیارت‌ها، جلوه رحمت پروردگار است. قلم اراده او عالم هستی را با همه موجوداتش و با رقم رحمت نوشت؛ در این میان وجود انسان هم در عرصه آفرینش تکوینی او جلوه رحمت خداست، کتاب مقدس نازل شده او بر قلب پیغمبر تمامش جلوه رحمت اوست. پیش از آن که یکی از آیات رحمت را به مناسبت امشب و جلوه‌‌های آن رحمت را در زندگی انسان قرائت کنم دو جمله درباره رحمت او از دعاها و روایات و زیارت‌ها نقل می‌کنم.

 

مبحث رحمت از منظر روایات

در روایات اهل‌بیت آمده که هر اشتباه‌کار و خطاکاری که اشتباه و خطایش به عمد یا غیرعمد بوده، از روی جهالت به احکام خدا و از روی غفلت نسبت به حلال و حرام الهی گناهی را مرتکب شده است یا می‌دانسته که این کار گناه است ولی آلوده شد به آن گناه، در صورتی که این گناهکار به عمد یا به سهو یا به غفلت وارد عرصه توبه بشود یقیناً مورد رحمت و آمرزش الهی قرار خواهد گرفت.

اگر رحمت و غفران را متوجه خطاکار نکند، گناه تا قیامت بر عهده او می‌ماند و گناه مانده حتماً عقوبت و کیفر دارد؛ ولی مهربانی و رحمت او اقتضا کرده گنهکاری که با جرأت و جسارت عمداً و با مخالفت با حق گناه کرده است یا از روی غفلت گناه کرده است و بعد بیدار شده و توبه کرده که اینجا باید گنهکار به این معنای لطیف توجه داشته باشد که پیغمبر فرمودند: «و احدث لکل ذنب توبة» خطاب به معاذ بن جبل است، معاذ برای هر گناهی که مرتکب شدی در گذشته عمرت توبه‌ای است همان توبه را انجام بده، همه جا گریه و استغفرالله گفتن توبه نیست، در گذشته عمرت معاذ ده روز نمازت را نخواندی عمداً هم نخواندی، اگر می‌خواهی برای آن ده روز نماز از دست رفته توبه کنی، ده شبانه روز همان نمازها را قضا کن، این می‌شود توبه، توبه دیگری ندارد.

 

توبه متناسب با گناه

گنهکار نباید در توبه کردن دچار اشتباه بشود که خدایی نکرده گناه در پرونده‌اش بماند. چقدر خوب است همه مردم به این آیه عمل بکنند: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُون»(نحل، 43)  توبه‌ای که بلد نیستید، مسأله‌ای که بلد نیستید، چیزی را که نمی‌دانید حلال است یا حرام است، درست است یا نادرست از آنهایی که می‌دانند بپرسید.

ممکن است شخصی مقداری غرور داشته باشد و بگوید من دوست ندارم با یک روحانی روبرو بشوم، از این طایفه خوشم نمی‌آید. کسی اجبارت نمی‌کنند رو در رو با او صحبت کنی، تلفن یک عالم مطمئنی را گیر بیاور و تلفنی از او بپرس. اگر از قیافه‌اش خوشت نمی‌آید یا اصلاً از وجودش بدت می‌آید، چشم نداری هیچ آخوندی را ببینی طوری نیست، مردم آزاد هستند، یکی دوست دارد قیافه آخوند را ببیند و یکی دوست ندارد، زور که نیست اما حداقل برای اینکه آخرتت خراب نشود به یک باسواد مطمئن تلفن بزن و بپرس که توبه ده شبانه روز نماز نخواندن چیست؟ یا برای مال، توبه خاصی است؟

 

یکی خانه‌ای را غصب کرده، زمینی را غصب کرده، ملکی را با سندسازی به نام خودش کرده، چهل پنجاه میلیون جنس خریده ده سال است پولش را نداده، از انسان مهربانی وامی گرفته و نداده، ارثی از بچه‌ها و برادران و خواهرانی را به نام خودش زده، پنج تا چک برده پیش رفیقش و طوری با او صحبت کرده که او پشت چک‌ها را امضا کرده، دویست میلیون گرفت و از اول یک قِرانش را هم نداد و دویست میلیون افتاد گردن آن مظلوم و بی‌گناه، بانک آمد یقه او را گرفت و گفت دویست میلیون چک امضا داری پنجاه میلیون هم رویش آمده بده، همه این پول‌ها را باید برگرداند به آن مظلوم، آن زمین‌ها را باید برگرداند، آن ارث‌ها را باید برگرداند، این می‌شود توبه.

اگر انسان نمی‌داند بپرسد که پیغمبر می‌فرماید: اگر درهمی از حرام (درهم به پول ایران الان معادلی ندارد) یک قِران از حرام، از غصب، از ربا، از مال مردم که نمی‌خواهد پس بدهد ببرد خانه‌اش تا زمانی که آن درهم در این خانه باشد یا آثارش باشد یعنی پول تعمیر دیوار داده آن یک قِران هم رفته در دیوار، دیوار هم تا چهل سال دیگر هست، خدا نظر رحمت به آن خانه نخواهد کرد، این توبه بردن مال مردم است.

توبه خوردن روزه به عمد، شصت روز روزه گرفتن است که سی و یک روزش باید پشت سرهم باشد، سی روز دیگر هم تا سال دیگر ماه رمضان نیامده، هر طور که می‌خواهد بگیرد.

 

گناهان دیگر مانند این‌که مشروب خورده، سی سال به نامحرم نگاه می‌کرده و لذت می‌برده، زناکرده، گناه بالاتر از زنا کرده، هیچ جا هم حرفش را نزده و اقراری هم نکرده، این نوع گناهان توبه‌اش ترکش است؛ دیگر زنا نکند و به خدا هم اعلام کند که من دیگر مرتکب این کار نمی‌شوم، دیگر مشروب نمی‌خورم، دیگر به نامحرم نظر نمی‌کنم، این بخشیده می‌شود.

اگر رحمت پروردگار به بندگانش نمی‌رسید «فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرِين»(بقره، 64) اگر رحمت من دست شما را نمی‌گرفت، تمام سرمایه‌های وجودیتان به باد رفته بود. سرمایه‌های وجودی شما می‌ماند، مرگتان آسان می‌شود، برزخ خوبی پیدا می‌کنید، قیامت آبادی نصیبتان می‌شود اینها همه محصول رحمت پروردگار است. این مطالب برای رحمت در روایات است.

 

مبحث رحمت از منظر دعاها و زیارات

و اما طرح رحمت در دعاها: «اللهم انی اسئلک برحمتک التی وسعت کل شیء» این کلام امیرالمؤمنین(ع) است خدایا من از وجود مقدس تو درخواست می‌کنم رحمتت را که فراگیر به کل عالم هستی است، یعنی هر کجای عالم هستی را می‌بینم جلوه رحمت الله است، این رحمت را از تو درخواست می‌کنم.

و اما طرح رحمت در زیارت‌ها، در حرم امیرالمؤمنین(ع) در زیارت به پروردگار عرض می‌کنید: «و اجعلنا معهم فی الدنیا و الاخره» خدایا ما عاشق هستیم که دنیا و آخرت با اهل‌بیت باشیم، «و من المقربین» و عاشق هستیم که از بندگان مقرب تو باشیم، «فانا بذلک راضون» ما بودن با اهل‌بیت را در دنیا و آخرت و بودن جزء مقربین را با همه وجود راضی هستیم.

 

چطور با اهل‌بیت در دنیا و آخرت قرار بگیریم؟ با چه قدرتی جزء بندگان مقربت باشیم؟ یا ارحم الراحمین با رحمت تو ای مهربانترین مهربانان. اگر رحمت تو ما را بدرقه نکند، مهربانی تو ما را بدرقه نکند ما نمی‌توانیم در دنیا و آخرت با اهل‌بیت باشیم و نمی‌توانیم جزء مقربان درگاه تو باشیم. یک نوری، یک حالی، یک کیفیتی از درون باید به ما کمک بدهد که ما را به معیت با اهل‌بیت در دنیا و آخرت برساند و این هم رحمت توست، محبت توست، مهربانی توست، آن باید شامل حال ما بشود، انرژی این رحمت ما را ببرد تا با اهل‌بیت در دنیا و آخرت معیت پیدا کنیم.

 

سر و پا دادن در راه محبوب

من دقیقاً نمی‌دانم شهر بصره تا کربلا چقدر راه است ـ از بعضی‌ها شنیدم ششصد کیلومتر است ـ یک نامه وجود مبارک حضرت ابی‌عبدالله(ع) از حدود مکه با پیک فرستادند بصره، خطاب نامه به یک خانمی بود، خانم از شیعیان بسیار قوی ابی‌عبدالله(ع) بود، دائم در خانه‌اش برای اهل‌بیت جلسه داشت، بسیار زن بزرگواری بود. در آن نامه به این خانم نوشت شیعیانی را که می‌شناسی و اطمینان داری دعوت کن خانه‌ات و بگو که من از حجاز به سوی عراق حرکت کردم.

نامه رسید به این خانم، حکومت بنی‌امیه است و بصره کاملاً در اختیار بنی‌امیه و مأموران آشکار و مخفی بنی‌امیه است، در این طوفان عجیب از شیعیان دعوت کرد، متن نامه را دستشان داد، همه نامه را خواندند و بوسیدند و به چشم گذاشتند. خبر که به اینها داده شد، جلسه تمام شد و همه به خانه‌هایشان رفتند.

یکی از آنهایی که این نامه را دید مردی بود اهل بصره، اصلاً پدر و مادری بصراوی بود که چند تا پسر داشت، اینها را صدا زد و گفت: محبوب من نامه نوشته و ما را دعوت کرده، شما بچه‌ها با من می‌آیید؟ گفتند: کی می‌خواهی بروی؟ گفت: همین امروز. نباید جواب خدا را دیر داد، نباید جواب ائمه طاهرین و پیغمبر را دیر داد، نباید جواب قرآن مجید را دیر داد.

 

وقتی خداوند می‌گوید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ»(مائده، 6) همان وقت اگر وقت نماز است بلند شو، این کار را غروب نخوان، این نماز برای ظهر است، این نماز برای صبح است، این نماز برای مغرب و عشا است، همان وقت جواب خدا را بده.

مرد اهل بصره گفت: من همین امروز می‌خواهم بروم. پسرها گفتند: پدر تمام دروازه‌ها بسته است، پر از مأمور است، مأمورها شریر هستند، مقداری صبر کن، طرح و نقشه‌ای بریز بعد برو. گفت: من می‌روم و به محبوبم هم می‌رسم، گیر این گرگ‌ها هم نمی‌افتم، بلد هستم بروم. منزل به منزل حرکت کرد، در این ششصد کیلومتر اسبش که خسته می‌شد اسب را رها می‌کرد و یک اسب تازه نفس پول می‌داد می‌خرید. در راه ابی‌عبدالله(ع) پول بده، بهترین جای هزینه کردن پول است.

 

هزینه کردن برای اباعبدالله(ع)

در کوه طور به موسی بن عمران فرمود: (روایتش را خودم یادداشت کردم کسی برایم نگفته) موسی یک تومان خرج کردن برای حسینم، هفتاد برابر تلافی می‌کنم. یک مجلسی هست مقداری پرخرج است، مثلاً ده روزه سیصد میلیون خرجش است، به خاطر جمعیت زیاد و مخارج جانبی، یک جوانی در یک شهر دیگری زندگی می‌کند، ده پانزده روز مانده به دهه عاشورا به من زنگ می‌زند و می‌گوید: مخارج امسال را برآورد کردید؟ می‌گویم: رویم نمی‌شود به تو بگویم. می‌گوید: رو شدن ندارد آقا چقدر است؟ مثلاً سال قبل به او گفتند دویست و هفتاد میلیون تومان، گفت: فردا به حساب است. گفتم که مقداری سنگین است، اجازه می‌دهید یک مقدارش را شما بده و یک مقداری هم من از این برادران و خواهران عاشق ابی‌عبدالله(ع) می‌گیرم. می‌گوید که اصلاً رضایت ندارم یک قِران برای این مجلس از کسی بگیری، همه را من می‌دهم.

یک بار به او گفتم: چقدر شوق داری این پول سنگین را بدهی؟ گفت: برای این‌که چند برابرش را در طول سال حس می‌کنم و می‌بینم که برمی‌گردد، من پول خودم را نمی‌دهم ده برابرش را به من می‌دهد و من یک برابرش را به شما می‌دهم. این درست است، راست است، این حرفی است که به موسی بن عمران زد. ما در این دوره آثار هزینه کردن مال را می‌بینیم.

 

اسبم خسته است، کند می‌رود، این که نشد، جناب اسب خداحافظ ما رفتیم سراغ یک اسب دیگر. در مسیر عراق آمد، چادرنشین‌ها را می‌دید می‌پرسید: کاروان ابی‌عبدالله(ع) رسیده؟ می‌گفتند: آری رد شد. چهار بعد از ظهر رسید کربلا، دید نه خبری نیست آرام است، یک لشکر انبوهی یک طرف هستند و مقابلشان هم لشکری نیست، فکر کرد اینها همه از اطراف و جوانب دنبال محبوب من آمدند. تاخت تا رسید روبروی لشکر، گفت: مولای من کو؟

این رحمت خداست، چیز دیگری نیست، این رحمت است که در بصره در دل خودش و دو سه تا بچه‌اش تجلی می‌کند و می‌شود موتور حرکت شتابان و بی‌قرار، می‌آید و هزینه هم همه رحمت خداست. کو مولای من؟ گودال را نشان دادند، پیاده شد از اسب، آرام و با یک دنیا ادب وارد گودال شد، خم شد بدن را بوسید و گفت: حسین جان منتظرم بمان الان می‌آیم.

این رحمت خداست، نمی‌گوید کار که از کار گذشته چه فایده؟ ما برگردیم پیش زن و بچه. حمله کرد، سعی کرد در حمله از کنار گودال عقب نرود، همان جا با تیر و نیزه و شمشیر به او حمله کردند، وقتی به زمین افتاد در حال افتادن روی خاک دوباره خودش را در گودال کشید، دست را روی بدن گذاشت و از دنیا رفت، این رحمت خداست، چیز دیگری نیست.

 

اگر رحمت خدا نباشد که ما یک بدن هستیم، یک ذره خون هستیم، یک ذره گوشت هستیم، یک ذره پوست هستیم، اگر رحمت خدا نباشد امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «و القلب حیوان» این قلبی که در سینه توست در سینه گاو و گوسفند و بقیه حیوانات هم هست، این رحمت الله است. خیلی جالب است که به ما یاد دادند در حرف‌هایتان با ابی‌عبدالله(ع) یک خطابتان این باشد «یا رحمت الله الواسعه».

در این سه بخش روایات و زیارت و دعا بحث رحمت پروردگار موج می‌زند، و اما قرآن من فکر می‌کردم این چهار آیه‌ای که برای رحمت او انتخاب کردم می‌توانم بخوانم و توضیح بدهم که نمی‌رسم، همین مقدار که برای امشب آماده شدید و مسأله توبه و رحمت و عنایت و لطف و احسان پروردگار را دانستید که با ناامیدی در نزنید و با دلسردی در نزنید بس است.

 

سومین شب احیا، مهمترین شب

ائمه ما در سه شب احیا بیشتر به امشب نظر داشتند، یقین داشته باشید اگر کسی امشب با نیت توبه واقعی کند، بعد از ظهر که نمی‌رسد برود محضر زمین غصبی را به نام صاحبش کند یا ملک با سندسازی به نام خود کرده را به نام صاحبش کند و یا پول‌هایی که پس نداده بعد از ظهر تعطیل است نمی‌تواند برود پس بدهد، این شخص را راه می‌دهند، وقتی نیت واقعی برای توبه داشته باشد حتماً راه می‌دهند، حتماً هم گناهانش را می‌بخشند تا شنبه به بعد که همه جا باز بشود و برود و گذشته خودش را جبران بکند.

 

مبحث رحمت از منظر قرآن

فقط یک آیه قرآن برایتان می‌خوانم که این هم خیلی آیه جالبی است، در سوره آل‌عمران است، پروردگار عالم از اولیائش دو تا خبر می‌دهد که اینها با من سَر و سِرّ داشتند و در سر و سرّ داشتن خودشان تا زنده بودند دو چیز از من درخواست می‌کردند، خدا امر دارد که از من درخواست کنید، هیچ‌وقت نگوییم او که می‌داند چرا بگوییم؟ چون او حرف زدن ما را، صدای ما را، زاری ما را دوست دارد، خود این یک عبادت است، خود این‌که من بخواهم یعنی هزینه کنم صدایم را، زبانم را، قلبم را این یک عمل است و این یک عمل عبادی با ارزشی است.

«رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا»(آل‌عمران، 8) این یک خواسته‌اش است که خدایا حالا که به ما لطف کردی دل ما را در صراط مستقیمت، در محبتت، در محبت به اولیائت، در محبت به اهل‌بیت قرار دادی این دل را از منحرف شدن حفظ کن که از این جاده وارد جاده انحرافی نشود، این یک خواسته عاشقان خدا «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا».

 

خواسته دوم «وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً» اینجا رحمت الف و لام ندارد الرحمه نمی‌گوید، «هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً» یعنی همه رشته‌های رحمتت را، همه جلوه‌های رحمتت را «هَبْ لَنا»؛ یعنی ما رحمت تو را در مقابل هیچ کاری که انجام دادیم نمی‌خواهیم، کار ما ارزشی ندارد، مجانی رحمتت را به ما ببخش. ما نمی‌گوییم چون نماز خواندیم، چون روزه گرفتیم، چون مکه رفتیم، چون پول هزینه کردیم، اینها را مطرح نمی‌کنیم، اینها قابل تو نیست مجانی ببخش، هبه کن. «إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّاب» تو در بخشندگی و در هبه کردن غوغا هستی.

 

دعا برای همه

برای امشب‌تان آمادگی کامل پیدا کردید با دل خوش می‌روید در خانه خدا و با پایان یافتن احیا هم خیلی دلتان خوش باشد که قبولتان کرده، شما را بخشیده و رحمتش را نصیبتان کرده است. دعاهایی هم که می‌کنید عام دعا بکنید، بگویید خدایا هر چه امشب می‌خواهم برای خودم، زن و بچه‌ام، نسلم، مردم، مسلمان‌ها، مؤمن‌ها، ملائکه، جن، انس، انبیا، ائمه، ارواح طیبه، اولیا، شهدا برای همه بخواهید؛ وقتی برای همه بخواهید پروردگار به همه عنایت می‌کند، چیزی که می‌خواهد به شما عطا کند و هیچ هم از شما کم نمی‌گذارد.

این شب احیا مصادف با چه شبی هم شده، شب احیا شب جمعه شب زیارتی ابی‌عبدالله(ع)، چه خبر است امشب.

 


0% ( نفر 0 )
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
کلیپ های منتخب این سخنرانی
مطالب مرتبط
سخنرانی های مرتبط
پربازدیدترین سخنرانی ها
توبه احیا رحمت ادعیه زیارات




گزارش خطا  

^